❣️#زندگی_به_سبک_شهداء
💢 نیمه شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، همسرش «غاده» طاقت نمی آورد و می گفت: بس است دیگر! کمی استراحت کن، از این همه عبادت خسته نمی شوی؟
❤️ آقا مصطفی چمران جواب میداد: تاجر اگر از سرمایهاش خرج کند، بالاخره ورشکست میشود، باید سود در بیاورد که زندگی اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست میشویم...
🌷 خاطره ای از زندگی شهید دکتر مصطفی چمران
📚 منبع: کتاب نماز و نیار، ص 43
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎 #سیره_شهدا
📎 #شهدا
ᴊᴏɪɴ°••☞@khat_roshangri
══ ೋღ🦋ღೋ═
❣️#زندگی_به_سبک_شهداء
💢 شب حمله همه ی پیشانی بندها رو ریخته بود به هم... دنبال یه پیشانی بند می گشت که روی اون نوشته باشه یا فاطمه الزهرا علیها السلام بچه ها گفتند: یکی اش رو بردار دیگه، مگه فرقی می کنه؟
❤️ محمد جواب داد: من مادر ندارم. دلم خوشه که وقتی شهید شدم، حضرت زهرا علیها السلام بیایند بالای سرم و برام مادری کنن...
🌷 خاطره ای از زندگی شهید محمد ابراهیمیان
📚 منبع: کتاب زندگی به سبک شهداء، ص 349
📎 #سیره_شهدا
📎 #شهدا
ᴊᴏɪɴ°••☞@khat_roshangri
══ ೋღ🦋ღೋ═
❣️#زندگی_به_سبک_شهداء
💢 طی سالها رفاقت با حاج قاسم هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود.
🔹 من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم.
🌷 راوی: سردار حسین معروفی
📚 منبع: کتاب من قاسم سلیمانی هستم، ص 47
ᴊᴏɪɴ°••☞@khat_roshangri
══ ೋღ🦋ღೋ═