💷💰 حکم شرعی دلالی و واسطه_گری 💰💷
سوال:الان در بنگاهها و یا برخی مراکز فروش مرسوم است شخصی کالایی می آورد و به صاحب مغازه می دهد و می گوید این کالا را برایم به این قیمت بفروش و هر مقدار بیشتر فروختی برای تو باشد آیا این قرارداد صحیح است و اضافه هر مقدار باشد برای دلال است؟ ((مثلا می گوید خانه ام را صد میلیون بفروش و اضافه بر صد میلیون هر مقداری فروختی برای تو باشد))
✅پاسخ:
✍امام (ره) آیات عظام خامنه ای، مکارم و مظاهری : اگر انسان جنسي را به كسي بدهد و قيمت آن را معين كند و بگويد اين جنس را به اين قيمت بفروش و هر چه زيادتر فروختي مال خودت باشد، هرچه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال دلّال است.
✍آیات عظام صافی، سیستانی، زنجانی ، نوری و وحید خراسانی: اگر انسان جنسی را به کسی بدهد و قیمت آن را معین کند و بگوید این جنس را به این قیمت بفروش و هر چه زیادتر فروختی اجرت فروشت باشد، هر چه زیادتر از آن قیمت بفروشد مال صاحب مال است، و فروشنده فقط میتواند مزد زحمت خود را از صاحب مال بگیرد.
البته اگر قرارداد را بصورت جعاله با هم ببندند مثلا بگوید اگر این جنس را به زیادتر از آن قیمت فروختی، زیادی مال خودت باشد، اشکال ندارد.
👈🏼دلیل گروه دوم از بیان آیت الله زنجانی: درقرارداد «اجاره» (صورت اوّل) عامل تعهّد مي كند كه كاري براي صاحب مال انجام دهد، دراين قرار داد بايد مقدار اجرت معيّن باشد، ((و مجهول بودن اجرت باعث باطل شدن عقد اجاره است)) ولي در قرار داد «جعاله» (صورت دوم) عامل تعهّدي براي انجام كار ندارد، ولي صاحب مال تعهّد كرده است كه اگر عامل كاري را انجام دهد چیزی به وي بدهد، در جعاله، معيّن بودن مقدار اين پول شرط نيست.
................
📚 منبع:
رساله 12 مرجع مساله 2138 متفرقات خرید و فروش.رساله ایت اله مکارم مساله 1821 .رساله ایت اله سیستانی مساله 2148.
---------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1212809251C886bc4aa61
✅ هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
📗برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@porseeman
گاهی یک تلنگر میتواند همین باشد ...
که شهیدی بگوید :
ما از حلالش گذشتیم شما از حرامش نمیتوانید بگذرید ؟
#دنیا_برای_دنیا_دارها..
@Porseeman
ما ســــــاده دلــــــــــــیـــمـــ♥️، بــــه دلـــــــــی ڪار نـــداریـــــــمـــ♥️
جز حــــضــرتـــ اربــــــاب خــــریدار نـــداریـــمـــــ♥️
با لطمه بـــــ♥️روی بــــــدنـــــ خود بــــــنـــوشــــــــتــیـــمـــ♥️
مــــا مـــــســت حــســـــیـــنـیـمـــ، به کـــــســـــی ڪار نـــداریـــــــمـــ♥️
@porseeman
#معرفت
پسر اول گفت :
مادر جون برم جبهه ؟
گفت :
برو عزیزم ...
رفت و #والفجر_مقدماتی شهید شد!
🌷شهید احمد تلخابی🌷
پسر دوم گفت :
مادر ، داداش که رفت من هم برم ؟
گفت :
برو عزیزم ...
رفت و عملیات #خیبر شهید شد !
🌷شهید ابوالقاسم تلخابی🌷
همسرش گفت :
حاج خانم بچه ها که رفتند ،
ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه ،
رفت و #والفجر8 شهید شد !
🌷شهید علی تلخابی🌷
مادر به خدا گفت :
همه دنیام رو قبول کردی ،
خودم رو هم قبول کن
رفت و در #حج خونین شهید شد !
🌷شهیده کبری تلخابی🌷
🕊درود بر همه #شیر_زنان_زینبی 🕊
#خانواده_شهدایی #معرفت
#سرباز_امام_زمان_عج
#دلتنگ_رفتن
#زندگی_به_سبک_شهدا...
@porseeman
مداحی_آنلاین_حاج_علی_آیینه_چی_شهادت.mp3
7M
⏯ #روضه سوزناک
🍃باز هم روی لبم قصه مادر گل کرد
🍃باز هم در نظرم مادر من میسوزد
🎤 #حاج_علی_آیینه_چی
👌بسیار دلنشین
🌷 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🌷 #شبتون_امام_حسنی
🌷 #التماس_دعا
♨️ @porseeman
سلام رفقای عزیز🙂طاعات قبول🌹
📖 ختــــــم قـــرآن به صورت صفحه ای😍
همه میتونن به راحتی در این ختم قرآن شرکت داشته باشن 😊👌 حتی شما دوست عزیز🙏
👈 سلامتی،تعجیل در امرفرج امام مهدی عج🌹
👈سلامتی رهبر عزیزمون 💐
👈شفای بیماران.. 🦋
👈و تمام حوائج دنیوی و اخروی شما عزیزان..🌼 تلاوت میکنیم..
ختم به صورت آیــــات ارائه میشود و هرفرد دوصفحه تلاوت میکند🌹
🔵🌱 جزء_ یازدهم
1⃣ آیات ۹۴ تا ۱۰۶ توبه 🦋معصومه🌹حسبنا الله🌹
2⃣ آیات ۱۰۷ تا ۱۱۷ توبه 🦋خوشادردی🌹حسبناالله🌹
3⃣ آیات ۱۱۸ تا ۱۲۹ توبه 🦋یاسمین🌹
4⃣ آیات ۱ تا ۱۴ سوره یونس 🦋یاسمین🌹
5⃣ آیات ۱۵ تا ۲۵ یونس🦋فرخی سی سخت🌹
6⃣ آیات ۲۶ تا ۴۲ یونس 🦋فاطمه🌹
7⃣ آیات ۴۳ تا ۶۱ یونس 🦋 سید علی🌹
8⃣ آیات ۶۲ تا ۷۸ یونس🦋 السلام علیک یا رسول الله 🌹
9⃣ آیات ۷۹ تا ۹۷ یونس 🦋یاسمین🌹
0⃣1⃣ آیات ۹۸ یونس تا ۵ سوره هود 🦋یاسمین🌹
🌸دوستانی که تمایل به شرکت دارید
(کافیه عدد رو ب این آیدی بفرستی👇)
📩👤 @Mehrsa1390👤
⭕️نکته👈 :صفحه ی مورد نظر درهمان روز خوانده شود✅
ــــــــــ🌾✨🌻✨🌾ـــــــــــ
https://eitaa.com/joinchat/1212809251C886bc4aa61
⚜🌸🕊🌸🍃💫🌸🕊🌸🍃⚜
✅برکات خدمت به مردم
✍امام حسین (علیه السلام) :
هرکس برای رضای خدا به برادر دینی اش خدمت کند، خداوند در هنگام نیازش او را عوض خواهد داد و از گرفتاری های دنیا بیشتر از خدمت وی از او رفع خواهد کرد و هرکس غمی را از دل مؤمنی بزداید، خداوند غصه های دنیا و آخرتش را بر طرف می کند و هرکس نیکی کند، خداوند به او نیکی می کند و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
📚بحارالأنوار ، ج ۷۵، ص۱۲۷
@porseeman
⚜🌸🕊🌸🍃💫🌸🕊🌸🍃⚜
حاجتروایی فوق العاده مجرب🌹🍃
☘دعایی که ذکرمی شود ازاذکار بسیارمهم است
وبعضی علماتاکید کرده اند که آن را نباید اصلا به نااهلان گفت
وازمجربات است،چنانچه با این عمل که ذکرمی شود نتیجه حاصل نشودآن را تاسه روز تکرار کند
👈و آن این است که بعداز نماز صبح قبل از آن که از حالت نماز خارج شودبا عقیده تمام این دعا را۱۱۱مرتبه بخوان
👈وآن دعا چنین است؛
✨«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يَا مَنْ لَيْسَ فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَىِ إِلَى مُنْتَهَى قَرارِ تَخُومِ الْأَرَضِيینَ السُّفْلَى غیِاثٌ لِاَحَدٍعِنْدَ شِدَّةٍ نَزَلَتْ غَیْرُکَ یا اللهُ فَرِّجْ ما بِنا وَ انْجَحْ طَلِبَتِنا فَاِنَّکَ اَعْرَفُ بِحاجتِنا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»✨
👈در کلمه وَ انْجَحْ طَلِبَتِنادرخواست خودرادر ذهن تصورکند
💜بعد ازتمام شدن دعا۲۱مرتبه بگوید؛✨یا ذَاالْجَلالِ وَالْاكْرامِ
💜وده مرتبه صلوات بفرستد
💜وچهل یک مرتبه به یک نفس
✨یا اللهُ بگوید
ان شاءالله مطلوبش،حاصل خواهد شد.
📚منتخب الختوم ص ۸۲ و ۸۳
@porseeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜🌸🕊🌸🍃💫🌸🕊🌸🍃⚜
به خاطر امام زمان( عج) باهم مهربان باشیم
@porseeman
🌹🌹🌹🌹
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ
ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ
ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ
ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﺗﻨﻬﺎﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ
💕💕💕
@porseeman
🌹🌹🌹🌹
•••
از بـزرگی پرسیدم
بـرای بنده، استغـفار بهتر است یـا تسبیح؟
گفت: اگـر لباسـی تمیز باشد
عطر و گلابـــ زدن به آن بهتر استــ
واگـر آن لباس تمیز نباشد
آب گـرم و صابون آن را پاك خواهد کـرد
تسبیح| عطـر پاکان استـــ
استغفـار| صابون گناهکـاران
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
💕💕💕
@porseeman
🌹🌹🌹🌹🌹
ﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؛
ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺩﺛﻪﺍﯼ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛
ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ،
ﺑﺮﮐﺎﺗﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺗﻠﺦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ!
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ:
"ﺳﺎﻗﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﯾﺰﺩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺍﻭﺳﺖ..."
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﺸﺎﻧﺪﯼ...
@porseeman
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
❣وَمَن يَتَعَدَّ حُدودَ اللَّهِ فَقَد ظَلَمَ نَفسَهُ...
❗️⚠️ #گنـاه که میکنی
بال و پرِ خودت رو #میشکنی،
به خدا که #ضرری نمیرسه..!
@porseeman
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام صبح روز سه شنبه شما بزرگواران بخیر🌹
السلام علیکم یا اهل بیت نبوه علی ابن الحسین زین العابدین،محمد بن علی الباقر جعفر ابن محمد الصادق
یا ارحم الرحمین
💠تفسیر زیارت عاشورا
🔹«وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِك» در بعضی از نسخه های زیارت عاشورا بعد از «تَنَقَّبَتْ» «تَهیَّأت» هم نوشته شده که این اختلاف نسخه است و آنچنان اختلاف بزرگی نیست بهر حال این اختلاف نسخه ها پیش می آید، بعضی کلمات ممکن است در یک نسخه باشد و در نسخه دیگر نباشد.
👈می گوید خدا لعنت کند امتی را که «اَسْرَجَتْ» اسب های خودشان را زین کردند «وَ اَلْجَمَتْ» یعنی لجام، برای جنگیدن با شما امام حسین (ع) دهانه اسب هایشان را آماده کردند «وَ تَنَقَّبَتْ» یعنی نقاب جنگی زدند، لباس نظامی پوشیدند «وَ تَهیَّأت» مهیا برای جنگ شدند.
📖در این فراز از زیارت عاشورا؛
افرادی را لعنت می کند که غیر مستقیم در جنگ حضور داشتند. یعنی حتی آن آهنگری که برای سربازان لشکر عمر سعد شمشیر تیز می کرد، آن کسی که اسب های آنها را تزئین کرد چه از لحاظ زین کردن اسب یا از لحاظ سُم زدن اسب. کسی که سپر ساخت، شمشیر تیز کرد و ساخت، نعل ساخت، آب و علوفه ی اسب ها را آماده کرد هر کسی به هر نحوی در این جنگ کربلا حضور داشت خدا در اینجا این فرد را لعنت می کند.
⚠️یعنی در انجام یک گناه
فقط فاعل گناه مجازات نمی شود
بلکه کسانی که در این وسط کمک کار هم بودند مجازات می شوند.
📄در رابطه با گناه شراب، در کتاب ″من لا یحضره الفقیه- ج۴، ص۸″ روایتی را می آورد که خیلی قشنگ است، پیغمبر (ص) می فرمایند:👇
❌خدا لعنت کرده است شراب را و کسی که درخت آن را به این قصد می کارد (یعنی طرف انگور را به نیت شراب گرفتن می کارد) و لعنت کرده خدا سازنده ی شراب را (کسی که شراب را می سازد درست است که نمی خورد ولی سازنده اش هم ملعون شده است) خورنده ی شراب و خوراننده ی آن (یعنی کسانی که می فروشند) و حتی باربر (کسی که حمل و نقل شراب را انجام می دهد) تمام اینها در این گناه شریکند و لعنت شده هستند.
❌ربا هم همین است متأسفانه در جامعه ی ما زیاد شده. راجع به ربا هم ما روایت داریم که آن کسی که ربا می دهد و چه ربا می گیرد و آن کسی که بر این قرارداد شاهد است (برگ را امضاء می کنند که من این مقدار را دادم تو باید بیشتر از این به من بدهی) تمام اینها جزء لعنت شدگان هستند و در این گناه ربا همه شریک هستند.
👌در این بحث زیارت عاشورا هم این را می گوید درست است که این افراد در جنگ شرکت نکرده اند اما همین افراد اسب های دشمن را فربه کردند آماده کردند خود دشمن را برای حضور در تحریک کردند. خیلی از این آقایانی که در جنگ کربلا حضور داشتند خانم هایشان اینها را تحریک کردند چون ابن زیاد پول زیادی می داد، خانم ها مردانشان را تحریک کردند که به جنگ بروید که پول زیادی می دهند. یعنی تمام سیاهی لشکرهای دشمن هم در این گناه شریک هستند. حتی آنانی که نامه نوشتند و زیرش زدند اینها هم در این گناه شریک هستند.
⚠️این تعبیر زیارت عاشورا، باید برای ما مهم باشد که حواسمان جمع باشد گاها حرفی که می زنیم این حرف ما زمینه ساز فتنه ای نباشد. به قول معروف می گویند زبان خیلی کوچک است ولی گناهش بسیار سنگین است. این قلم هایی که یک عده ای می نویسند، حرف هایی که یک عده ای می زنند، مخصوصا مسئولین با این حرفی که می زدند آب در آسیاب دشمن می ریزد یا نه؟ با حرفی که می زند جایگاه نظام و رهبری را تضعیف می کند یا نه؟
💢خیلی باید در این مواقع حواسمان جمع باشد ناخواسته دشمن را تقویت نکنیم. اگر خدایی نکرده حرفی بزنیم کاری بکنیم که این حرف و کار ما زمینه ساز یک فتنه ای بشود طبق این فراز از زیارت عاشورا مورد لعنت خدا، ملائکه، انبیاء و جمیع انسان هایی که بخواهید در نظر بگیرید هستیم.
🔹 ادامه دارد ...
🎤استاد احسان عبادی
@porseeman
💚خط روشنگری💚
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سلام صبح روز سه شنبه شما بزرگواران بخیر🌹 السلام علیکم یا اهل بیت نبوه علی ابن الحسین زی
سلام دوستان
این قسمت رو مطالعه کنید حتما 🌸
نکات آموزنده ای دارد 🌸
⚜
#خدا_همیشه_بیداره
این متن را دلم میخواد روزی صد بار به اشتراک بزارم
افلاطون راگفتند : چرا هرگز غمگین نمیشوی؟ گفت دل برآنچه نمی ماند
نمی بندم.
فردایک راز است ; نگرانش نباش.
دیروزیک خاطره بود ; حسرتش رانخور
و امروزیک هدیه است ; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.*
از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه..
نگران فردايت نباش خدای ديروز و امروز خداى فرداهم هست...مااولين باراست كه بندگي ميكنيم. ولى اوقرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتمادكن و فردا و فرداها رابه اوبسپار...
@porseeman
🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ...
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ...
🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند
🔹یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ...
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»
🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.
🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»...
نگاهی به بالا کردند گفتند: «خدا بی حساب می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»
@porseeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوکر چه دارد در خانه ارباب ببرد 😔
مولای ما برایمان دعا کن 🌹
@porseeman
📜 دستور العمل مهم امام سجاد علیهالسلام
✨ محدّث نورى قدس سره در کتاب دارالسلام از يگانه دوران خود شيخ احمد پسر شیخ زين الدين نقل كرده است كه گفت:
✨ در عالم خواب حضرت زين العابدين امام سجّاد عليه السلام را ملاقات كردم و نزد او شكوه و ناله كردم كه زاد و توشه اى براى آخرت آماده نكرده ام، براى توبه خالص توفيق نيافتم، و اعمال صالح را نتوانستم بجا آورم.
✨ حضرت در جوابم فرمودند:
بأن الذی عليك أن تكثر الصلاة على محمّد وآله، و نحن نعمل بذلك و نجعله لك عوض صلواتك على محمّد و آله صلی الله علیه و علیهم اجمعین إلى يوم الدين.
✨ آنچه بر شما است اين است كه زياد بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستيد، و ما در مقام پاداش، عوض صلواتى كه شما فرستاده ايد آن اعمال صالح را كه به انجامش توفيق پيدا نكرده ايد تا روز قيامت براى شما انجام مى دهيم.
📚دار السلام فیما یتعلق بالرویا و المنام ج ۲ ص ۹۶ (چاپ انتشارات تاریخ عربی، بیروت).
ترجمه القطره ج ۱ ص۱۶۱
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهادت_امام_سجاد
@porseeman
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید :
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛
حسین جان !
ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی !
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند، دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا …صفحه ۱۴۱
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهادت_امام_سجاد
@porseeman