eitaa logo
🔹مسجد خاتم النبیین (ص) بیرجند 🔹
1.1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
95 فایل
📡کانال جامع اطلاع رسانی (پایگاه های مقاومت بسیج، هیئت ، کانون عاشورا، کانون خادمیاران رضوی) آدرس🗺️ : بيرجند _ مهرشهر _ بلوار ولیعصر (عج) بین ولیعصر ٣٣ و ٣۵ شنواے‌حرفاتون📢 https://eitaa.com/FarmandehS313 و❞انتقادات‌و‌پیشنہاداتتوטּ‌↑
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای مهـربانِ دو دنیـا خوش آمــدی ای نور چشمِ حضرٺ زهـرا خوش آمدی 🌺 میلاد حضرت شمس الشموس ، انیس النفوس ، امام الرئوف، سلطان سریر ارتضا، امام رضـا (عليه‌السلام)مــبـــارکــ بـــاد🎊🎉 🔹مجتمع فرهنگی مذهبی مسجد خاتم النبیین (ص)_بلال مهرشهر🔹 ----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 : @khatam12
25.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟سرود فوق العاده زیبای « » 🎉 🔮چقدر زیبا کار کردن هم عرض ارادت به حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) و حضرت امام رضا (علیه السلام)، 🏷هم زنده کردن روحیه ضد صهیونیست در بچه‌ها و بها دادن بهشون فقط اونجایی که اسرائیلی رو دستگیر می‌کنن😂 ◽️ تولید سرود با همکاری مرکز رسانه و فضای مجازی حرم مطهر فاطمی صورت گرفته است. 🌸 🌴🇮🇷🌱----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 ꧇‌ @khatam12
بمناسبت دهه کرامت 🔶 اردوی تفریحی ، ورزشی فرهنگی دختران و مادران مسجد خاتم النبیین(ص) 📌 زمان: پنجشنبه مورخ ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 📌 مکان:باغ سردار سلیمانی مجتمع فرهنگی مذهبی مسجد خاتم النبیین (ص) بیرجند ----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 ꧇‌ @khatam12
🔻به عالم گر تهی دستی 🔻به درگــاه رضـا رو کن 🍃❤️ ----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 ꧇‌ @khatam12
کوچه پس کوچه ی مِشَد بوی امام رضا مِده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 ꧇‌ @khatam12
یک موذن تا بینایی بود اسمش رضا و بهش می‌گفتند کربلایی رضا ، کربلایی رضای مشهدی دختر کوچکی داشت که دستش پدرش رو می گرفت و به یکی از مساجد مشهد می برد تا اذان بگه ، این کار ادامه داشت تا به کم کم دخترش قد کشید و بزرگ شد حالا دختری زیبا و بالغ بود یه روز که کربلایی رضا به همراه دخترش داشت برای اذان گفتن به مسجد می رفت با اینکه نابینا بود اما متوجه شد جوانان او را اذیت می کنند و به او متلک می گویند بعد اذان و نماز به دخترش گفت دخترم مرا ببر به حرم و برگرد خودم هر طور شده برمیگردم خانه ، کربلایی رضا وارد حرم شد یه کنج حرم نشست شروع به صحبت کردن با امام رضا علیه السلام شد با گریه زمزمه میکرد آقا جان یه عمری هست فقیرم از نداری دم نزدم و اعتراضی نکردم نابینا هستم بازم باخودم گفتم راضی ام به رضای خدا ، اما دیگه پای ناموسم وسطه آقا جان یا همین الان از خدا بخواه مرگ منو برسونه یا چشمان منو به من برگردونه ، همینو زمزمه میکرد خوابش برد ، آقا آمدن به خوابش گفتند پا شو با غیرت چشمانت رو بهت باز گرداندیم ..... آری غیرت داشت بی نوبت کارش راه انداختند آهای مردها حرم میروید اگر دعاتون مستجاب نشد سریع به امام رضا علیه السلام عیب نگیرید ببینید عیب اصلی از کجاست، شما رو به امام هشتم رو ناموس تون غیرت داشته باشید خدا و ائمه هم بقیه مشکلات شما رو می بینن. ----------------------------- 𝐉𝗈𝗂𝗇 : @khatam12