eitaa logo
🍀خط‌خطی‌های دل🍀
560 دنبال‌کننده
528 عکس
30 ویدیو
1 فایل
دلنوشته‌ها و اشعار پریسامصلح کتابهای منتشر شده #آنی_که_ندارم #گلدان_خشکیده #دیوانه_جان 👈کپی با ذکر نام شاعر👉 کانال در تلگرام moslehparisa@ عاشقانه ها و عارفانه ها
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدحسن از دوری تو پردردیم با نصرمن‌الله فقط خو کردیم ما پیرو آن امام هستیم که گفت ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم @khatdl
این روزها حال و هوای شهرمان خوش نیست این روزها پیچیده بوی ناجوانمردی @khatdl
با آمدنش ظلمتِ غم پر زد رفت... @khatdl
سوی چشمان مرا برق نگاهش برده قلب پیوندی من خسته شده آزرده هی دم از رفتن خود می‌زد و با گریه شبی فکر کردم که شده شاعر مادرمرده رفت همچون شب پرسوز زمستان آخر پشت‌پایش همه‌ی خانه شده افسرده برف سنگین دی آن روز که آمد دیدم عشق قندیل زده سخت ترک‌ها خورده آنقدر ضجه زدم شهر به دادم برسد نیست همراه و شدم چون گل یخ پژمرده شده حالا همه جا حرف من و عطسه و صبر وای بر عاشق بیچاره که سرماخورده @khatdl
هر شب برای دیدن رویا نشسته‌ایم با تب به پای غصه فردا نشسته‌ایم در منجلاب خون دل و اشک بی‌قرار فرسوده در برابر دنیا نشسته‌ایم وقتی که مُرد غیرت مردان روزگار چون قاب در نقاب تماشا نشسته‌ایم مرداب شد بهانه دلمردگی ولی نیلوفرانه در غم دریا نشسته‌ایم کابوس زندگی شده فردای بی‌رمق دلگیر از این زمانه به حاشا نشسته‌ایم @khatdl
حواست هست نارنجها نای رنج کشیدن ندارند برگرد @khatdl
قرار دارم شبی که با تو قرار دارم @khatdl
جهان بدون دیدنت جزیره عذاب‌هاست @khatdl
از دهکده قشنگ بالای قنات آمد خبر عروسی شاخه نبات! با بقچه ای از شعر و ترانه حافظ می رفت کنار گله احساسات @khatdl
از ابرچشمم می‌چکد بارانِ نم‌نم یا اشک دارد می‌زند طعنه به حالم!؟ خشکیده لبخند درختان بلوط و پاییز یادآور شده مرگ مرا هم در حسرت پرواز ماندم، درد دارم پربسته‌ام بغضی شده در من فراهم آرام‌تر آرام‌تر ای سرنوشتم از سر نوشتم روزهایم را، ولی غم... اصلا دمارم را درآورده است پاییز کو فصل عاشق‌پیشگی‌های دمادم؟! کو گفتگوهای صمیمی؟ کوچ کردند از شهر مغرور و هزاران رنگ آدم سر را به روی شانه اندوه باید بگذارم ای دنیای وهم‌آلود و مبهم راهی نمانده انتهای قصه پیداست آزاد خواهی شد دل بیچاره کم‌کم @khatdl
در کوچه دل خون شهیدان جاریست @khatdl
در روزهای غم زده شادی علاج نیست در کوچه سار شب خبر از ابتهاج نیست رونق گرفته عادت مردم به بی کسی وقتی که سکه های محبت رواج نیست محکم نشسته ایم بدانند دیگران "پاییز اضطراب درختان کاج نیست" شرمندگی نصیب شما می شود ولی ما را به روسیاهی تان احتیاج نیست آب از سر تمام غزلها گذشته است هر عاشقانه ای که بهایش حراج نیست کشورگشایی دلِ شب شاه بیت ماست باور نمیکنی غم ما تخت و تاج نیست ای عشق ای بهانه هر لحظه مان بیا تاریک شد جهان و به دستش سراج نیست @khatdl
خبر همیشه داغ خبر همیشه تلخ میان بهت و بغض کنار قبر ساده و مطهرش نشست و زیر لب سرود: چه خوب، مادری دوباره عاقبت‌بخیر شد... @khatdl
خلاف باور گندم، به سیب معتقدم به بودن دل گرم و حبیب معتقدم نه آدمم، نه هوای بهشت در سر من جهنم است و به هرم فریب معتقدم رها شدن به چه قیمت ؟ بیا و بندم کن پرنده ام که به دار و صلیب معتقدم کنار کوردلیهای بی حساب جهان به چشمهای سیاه نجیب معتقدم بیا و ماندن خود را حروف چینی کن که من به شرح وجودت عجیب معتقدم برای دیدن لبخندهای معجزه گر به ذکر آیه ی امن یجیب معتقدم @khatdl
کار مجنون هاست از لیلا شکایت می‌کنند "با زبان گریه از دنیا" شکایت می‌کنند شیوه دل بردن از معشوقه‌ها تا سخت شد از صبوریهایشان هر جا شکایت می‌کنند اشک در چشمانشان وقتی که می‌خشکد فقط خشکسالی را بهانه یا شکایت می‌کنند در کنار ساحل آرام دور از هر خطر بی‌هنرها از تب دریا شکایت می‌کنند در بلاتکلیفی احساسشان با بوسه‌ها بی‌سبب از تلخی لبها شکایت می‌کنند این جماعت در بیان عشق هم سردرگمند با چه رویی از غم فردا شکایت می‌کنند @khatdl
صبحت‌بخیر حضرت باران بگو به ما با روزگار خسته دلها چه میکنی؟ درگیر زرق وبرق فریبنده‌ای شدیم با غفلت نشسته بر ما چه میکنی؟ @khatdl
آسمان غرق تماشا شده با حس غرور خانه دخت نبی پرشده ازعشق وسرور آمده زینب کبری که شود اسوه صبر صلواتی بفرستید براین دختر نور @khatdl
سلام به همراهان عزیز میلاد حضرت زینب را تبریک عرض می‌کنم روز پرستار را متفاوت به کسانی تبریک میگم که در حال مراقبت از بیمار ، سالمند و یا معلول در خانه هستند بدون هیچ چشم‌داشتی با عشق. @khatdl
در فاطمیّه روضه به دلها سلام کرد اشک آمد و به گونه دنیا سلام کرد @khatdl
می‌بینی‌ام دوباره ولی روبه‌راه‌تر بی تو تمام زندگی‌ام دلبخواه‌تر محکم نشسته‌ام که بگویم به گوش شهر دل در کنار عقل شده سربه‌راه‌تر آنقدر زخم و طعنه به جانم رسانده‌ای در خاطرات کهنه شدی پُرگناه‌تر اصلا مچاله میکنم آن روزگار را وقتی به نام عشق "منم" بی‌پناه‌تر هر واژه‌ای پیاده نظامم شده ببین من هم کنار شعر و غزل پادشاه‌تر می‌بینی‌ام دوباره کمی آه می‌کشی می‌بینمت شکسته شدی روسیاه‌تر @khatdl
باید لهستان باشم و درگیر با انقلاب سرخ چشمانت سرکوب می‌گردد جدایی‌ها با لشکر خودخواه و نادانت اشغال کردی کشور دل را بیهوده دست و پا زدم در گل باید برای حکم آزادی دستور می‌آمد که زندانت_ جای قشنگی نیست تاریک است سخت است جانفرساست می‌دانی یکرنگ بودن بین آدمها نقشی است خشکیده در ایوانت گنجشکها ای کاش برگردند حال و هوای شهر بارانیست از صلح پرسیدم ، کبوتر را_ کشتی چرا در کاخ ویرانت اصلا نفهمیدم بیا امشب تکلیفمان را باز روشن کن این عشق باید مثل پیچکها سر می‌زد از دنیای گلدانت بس کن نگو از خواستنهایت اصلا زبان مشترک داریم؟؟ ما دوست نه، دشمن‌تریم انگار پیداست از احساس پنهانت من اهلی صلحم تو اهل جنگ بیزارم از فرسنگ‌ها دوری باید به من نزدیک‌تر می‌شد مرز جنون و عقل و ایمانت @khatdl
عشقی که جان گرفته به دنیا نمی‌دهم امروز را به نسیه‌ی فردا نمی‌دهم پهلوی شاعرانه‌ترین واژه‌ها شکست غم را به دست شاعر تنها نمی‌دهم مولا فقط علیست که با اسم اعظمش دشمن درون خانه‌ی خود جا نمی‌دهم در کوچه،پشت در، همه جا با ولایتم با سوختن مجال به حاشا نمی‌دهم تا باغبانِ زنده‌ی آل پیمبرم گلخانه را به دست تبرها نمی‌دهم اصحاب یأس را ببرید از شب امید شمعی شدم که نور به پروانه می‌دهم حب علی درون صدف‌واره‌ی دل است "این است گوهری که به دریا نمی‌دهم" @khatdl
فاطمه رفت ولی رد غمش پابرجاست... @khatdl
با چشمهای میشی دلخواه با لهجه باران و ابر و ماه زیباتر از من شعر می‌گویی زیباتر از من شعر می‌خوانی @khatdl
پاییز رفته است از خانه‌های ما نقشی نماند از او در کوچه‌ها به‌جا مادربزرگ من با سینی مسی آمد نشست و گفت: از عطر نرگسی پر بود سینی‌اش از شعرهای ناب مهمان ما شده لبخند بی‌حساب دی ماه آمده با کوله‌های برف دلگرم میشویم با شعله‌های حرف یک استکان چای با کاسه‌ای انار هی فال حافظ و موسیقی سه‌تار شادی جوانه‌ایست در سردی زمین یلدا بهانه‌ایست شیرین و دلنشین @khatdl