eitaa logo
خط دوست
61 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
675 ویدیو
6 فایل
یک کانال خاص ☺️برا دخترای خاص😁 هنر، طنز، موسيقى🎶 مطالب علمی 🤩 رمان 📚 💢 مشاوران خوب👇 🔸مشاورخانواده @mpaknejad 🔸مشاورنوجوان و جوان 09191600459 🔸مشاور نوجوان @m_jahazi 🔸سوالات احکام ‏‪0912 452 5766 🔸شبهات اعتقادی @R_Jebreeilzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب که پیام زد برای والیبال فردا خنده ام گرفت. - بیا بانو جان! یه روز خواستم صبح بیشتر بخوابم، شب نون گرفتم. همراهم را گرفت و پیام را خواند و در جا گفت: - شرمنده ی اخلاق ورزشیتم نمی تونم اجازه بدم بری! همین علامت تعجب خط بالا، روی سـر من هم نشسـت و نگاهش کردم. - شرط داره! چشـمانم را تنـگ کـردم و نگاهـم را ادامـه دادم. در صورتـش اعتـراض نبود، ولی شیطنت چرا. - چه شرطی؟ ابرو بالا انداخت. صبر نکرد و با صدای بلند گفت: - مریم جان! محمد مامان! بدویید بابایی می خواد باهامون والیبال بازی کنه. من فقط چشمک را دیدم و جمع شدن دفتر مریم و توپ آوردن محمد را. به عرض دقیقه ای اجبارا تور بستم و تیم والیبال نشسته مان شکل گرفـت. مـن و دختـر هفـت سـاله ام. بانـو و پسـر چهـار سـاله. مرده شـور آپارتمان را بزنند که مدام مجبور شدم به بچه ها تذکر صدا و بالا پایین نپریـدن را بدهـم و البتـه سـرآخر بـازی را بـا اختـلاف بـه تیـم بانـو واگـذار کنم. *** من وقتی عصبی می شـوم، زار و زندگی را به لجن می کشـم. نمی دانم چـرا ایـن زندگـی کوفتـی همـه اش بایـد بـه یک بن بسـتی چیزی برسـد. بـاز هـم جوابـم را نمی دهـد. این همـه نـازش را خریـدم. چشـم بسـتم و گفتـم کـه مهـم نیسـت قبـلا بـا کـس دیگـری دوسـت بـوده، هرچنـد که دروغ گفتـه بـود. صادقانـه هـم برایـش گفتم که قبلا با چنـد نفر بوده ام. این ُهمـه خرجـش کـردم و هرجـا خواسـت بردمـش کـه خـب بـه درک همه ی این ها. فقط بگوید چه مرگش شده که بی محلی می کند. عصـر مـی روم پـارک. چنـد تـا از دوسـتانش نشسـته بودنـد و سـیگار می کشـیدند. از دخترهایـی کـه ادای مردهـا را درمی آورند بدم می آید. می خواهنـد خودشـان را نشـان بدهنـد ولـی نـه دیگـر تـا ایـن حـد حـال به هـم زن... هرچـه منتظـرش می شـوم نمیآیـد. مجبور می شـوم که فر و قرهای رنگارنگ و مسخره ی ده تا دختر را تحمل کنم و تحویل شان بگیـرم تـا بلکـه یکی شـان خـر شـود و حـرف بزنـد، امـا همه شـان خوش حالنـد کـه دارنـد مـرا بـر می زننـد. اگـر دختـردار بشـوم، در خانـه زنجیـرش می کنـم یـا می فرسـتمش آن ور آب کـه هر غلطـی کرد نبینم. اصـلا بچـه نمی خواهـم... خـودم چـه خـری شـدم کـه بچـه ام بخواهـد بشود. دیوانه ی دیوانه ام. بهانه های بی‌خود برای نیامدنش می آورند. نـه پیـام، نـه تمـاس، هیچ کـدام را جـواب نمی دهـد. بـه درک بـه درک بـه درک انتـر و منتـر این هـا شـده ام. هـه! جـای آقـای مهـدوی خالـی! خنـده ام می گیـرد. الان اگـر بـود حتمـا بـرای همـه ی این هـا گفتمـان طراحـی می کنـد. اصـلا ولش کـن، دلـم می خواهـد هـر غلطی خواسـتم انجـام بدهـم. هروقـت هـم نوبـت خـودم شـد و بـه سـختی و بدبختـی افتادم، مثل یک حیوان نجیب می نشینم و دردش را تحمل می کنم. کلا مگر چند ده سال در این دنیا هستم؟ این قدر بگیر و ببند ندارد. مـی روم دنبـال خوشـی خـودم. از مهـدوی و حرف هایـش متنفـرم؛ مخصوصا وقتی گفت: - روح و روان انسـان های راحت طلـب دچـار مشـکلاتی میشـه کـه دیگـه بـا فشـار یـه دکمـه و داد و پول حل نمی شـه. فقط ایـن رو بدونید کـه گاهـی سـختی ها، وقتـی سـخت می شـه کـه آدم نخـواد از هوسـش بگذره. یعنی یه هوسیه که گذشتن ازش سخته، اما اگر از اون شهوت نگذری و بری سـراغش، سـختی های بیشتری می آد سـراغت. اصل رو خوشـی خودت قرار میدی با خیال اینکه دنبال هوسـم برم رنجی نمی کشـم و راحت تـر زندگـی می کنـم. ولـی تجربـه دقیقـا برعکسـش رو نشون داده و میده. @khatdost
اسب آبی نه رنگش آبیه، نه موجودی آبزیه، نه شبیه اسبه! قشنگ معلومه می‌خواسته از این اسم، به عنوان پوشش استفاده کنه😂 😁 @khatdost 😁
💚🍃| اے شهید!!! هواے دلم، بارانِ نگاهت را مےخواهد..🌧 مےشود بر من ببارے؟.. هواے دلم که پُر شود از بارانِ نگاهت..💔 منم چون `` تُ `` لایقِ شهادت مےشوم...🕊 شهدا گاهے نگاهے...🥀 🌹سَردارِقَلبَم 🆔️👇👇👇 @khatdost
19.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمه کیمیا هستم رشته گرافیک و ساکن تهران.... @khatdost
❌ در ایالت اوکلاهاما برای مقابله با قانونی وضع کردند که مردم بدون ماسک اجازه ورود به مراکز خرید را ندارند. اما این قانون بعد از ۲۴ ساعت لغو شد. چرا؟ ❌جواب روشن است؛ چون در مورد کشوری صحبت می کنیم که تازه قرار است مردمش وارد تمدن بشری شوند. مردم ریخته اند به صاحبان فروشگاه ها فحاشی کرده اند و در مواردی آن ها را با اسلحه تهدید کرده اند که باید اجازه ورود بدون ماسک را بدهند. لذا فرماندار ایالتی قانون را لغو کرده است. ❌ آمریکا با این مردم اگر رتبه اول قتلگاه مردم از کرونا را نداشت باید تعجب می کردیم و برای این تمدن همان بهتر است که تزریق وایتکس تجویز کنند. 😔 *پ.ن: اضافه باید کرد که به فرض هم قرار بود این قانون اجرا شود؛ هرگز نمی توانستند ماسک مردم را تامین کنند. و همانطور که در اخبار متعدد ملاحظه کرده اید هنوز مشکل تامین ماسک در آمریکا و بسیاری از کشورها جدی است. منبع: https://nbcnews.to/2zy9gHt @khatdost
کیک آناناس در سرآشپز پاپیون https://sarashpazpapion.com/recipe/15agdoiqmu9h6vnvmqonbcij2gacqcie مواد لازم برای۸ نفر شکر دانه ای ۱ فنجان آناناس (برش های به ضخامت 1 سانتی متر) ۲۲۵ گرم نمک ۱/۴ قاشق چای خوری بیکینگ پودر ۲ قاشق چای خوری عصاره وانیل ۱ قاشق چای خوری دارچین (آسیاب شده) ۱/۲ قاشق چای خوری رنده پوست لیمو ترش ۲ قاشق چای خوری شکر قهوه ای ۱/۲ فنجان کره نرم شده ۱۵۰ گرم آرد 1.5 فنجان خامه ترش (یا ماست ساده) ۱/۲ فنجان تخم مرغ (زرده و سفیده جدا) ۲ عدد طرز تهیه ۱- طبقه ی توری فر را روی طبقه ی پایین آن قرار دهید و فر را با دمای 350 درجه فارنهایت (175 درجه سانتی گراد) داغ کنید. ۲- با استفاده از پشت قاشق، 4 قاشق سوپخوری کره را کف یک قالب کیک پزی به شعاع 22 سانتی متر پهن کنید. شکر قهوه ای و دارچین را به طور یکدست روی کره بپاشید. برش های آناناس را به صورت یک لایه ی یکدست روی کره و شکر بچینید. ۳- در یک کاسه ی بزرگ، 8 قاشق سوپخوری کره ی باقیمانده، شکر دانه ای و پوست پرتقال را با همزن برقی با سرعت متوسط 3 تا 4 دقیقه بزنید تا سبک و پفکی شود. ۴- زرده های تخم مرغ و وانیل را اضافه کنید و بزنید تا خمیر یک دست شود. لبه ها و کف کاسه را پاک کنید و سپس بکینگ پودر و نمک را اضافه کنید و هم بزنید. ۵- یک سوم آرد را اضافه کنید و آنقدر هم بزنید تا فقط کمی رگه ی آرد دیده شود سپس باقی آرد را هم اضافه کنید و هم بزنید. سفیده ی تخم مرغ و خامه ی ترش یا ماست را اضافه کنید و هم بزنید تا یکدست شود. ۶- خمیر کیک را با قاشق روی آناناس ها بکشید سپس با یک کاردک خمیر را به شکل یک لایه ی یکدست در بیاورید. 35 تا 40 دقیقه تا زمانی که خلال دندانی که وسط کیک فرو می کنید تمیز بیرون بیاید در فر بپزید. ۷- کیک را 5 دقیقه در قالب خنک کنید سپس یک چاقو دور لبه های آن بیندازید و کیک را داخل یک سینی قرار دهید تا خنک شود. اگر چند تکه آناناس به قالب چسبیده بودند با یک کاردک آنها را روی کیک قرار دهید. سپس کمی سس شکر قهوه ای چسبناک روی آنها بمالید. ۸- کیک را به صورت گرم یا در دمای اتاق سرو کنید. باقیمانده ی کیک را می توانید تا 3 روز در یخچال نگه دارید. می توانید برش های کیک را مجدداً 10 ثانیه در ماکروویو گرم کنید. سایر نکات این یک کیک سبک و دوست داشتنی است که پختن آن آسان است. خمیر کیک با رایحه ی پوست مرکبات معطر شده است. ما از لیمو ترش استفاده می کنیم. خمیر بعد از آن روی لایه ای کره ی آب شده، شکر قهوه ای، دارچین گرم شده و تکه های آناناس غلتانده می شود. کیکی که آماده می شود سبک است و لایه ای از سس شکر قهوه ای روی خود دارد. ما ترجیح می دهیم اینجا از آناناس تازه استفاده کنیم زیرا طعمش از آناناس کمپوت شده رقیق تر است. اگر در تهیه ی آن مشکل دارید کمپوت آناناس هم جواب می دهد. فقط حواستان باشد کمپوتی با شربت رقیق انتخاب کنید. منبع :‌سرآشپز پاپیون وبسایت :‌ https://sarashpazpapion.com @khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکار دیگری از چینی‌ها تخم مرغ بدون نیاز به مـــــرغ!! تازه دو زرده‌ام هست 😐 تراریخته کم داشتیم اینم اضافه شد 😒😒 @khatdost 🌺🌺🌺🌺
من نزد قلب های شکسته ام ❤️ @khatdost
زنـگ خانـه را پشـت سـر هـم می زننـد. محبوبـه بـا عجلـه از آشـپزخانه بیـرون می آیـد. چشـمان مشـکی اش را تـرس و تعجـب پر کرده اسـت. گوشی را برمی دارم. صدا خراشیده و زار است: - آقای مهدوی، یه توک پا بیا پایین. لباس می پوشم. ذهنم درگیر است. توی کوچه از قیافه ای که می بینم ماتم می برد. پشت درخت تکیه به دیوار روبه رو داده است. مثل همیشه خوش فرم نیست؛ یعنی از سر تا پایش روی فرم نیست. نگاهـم نمی کنـد. چشـمانش مـات زمیـن اسـت. مـی روم سـمتش و دستم را دراز می کنم. دستش را از پشتش بیرون نمی آورد و به زحمت سرش را بالا می آورد. چشمانش قرمز و ورم کرده است و... حـال زارش را نمی توانـم بازخوانی کنـم. تـا بـه حـال این طـور شکسـته نبوده است. بازویش را می گیرم، مقاومت نمی کند و همراهم می آید. در ماشین را باز می کنم و سوار می شود. نمی خواهد حرف بزند. حس می کنم حال و روزش یک اعتراض بلند است. در ذهنم دنبال جایی می گـردم کـه بتوانـد راحت تمام فریادهایـش را بزند. زمان آرامش ما دو تا نیست. غروب ابری پاییز، همراه خودش سنگینی خاصی دارد که با این حال غریب جواد، سنگین ترش هم کرده است. اندوه بدی به دلم می نشیند. چـارهای نـدارم. راهـی مدرسـه می شـوم و نمازخانـه اش. وسـعت می خواهد تا در و دیوار با بدنش، دعوایشان نشود. صدای خشخش کفش هایش در سالن خالی طنین می اندازد. این حالش کمی دلهره بـه دلـم نشـانده کـه ترجیـح می دهـم بـا سـکوتم بـه آرامـش بکشـانم. در نمازخانه را که باز می کنم کفش هایش را درمی آورد و چند قدم داخل نشـده ولـو می شـود روی زمیـن. مثـل مردهـای سی سـاله شـده اسـت. کنـارش می نشـینم و بـه دیـوار تکیـه می دهـم. چنـد دقیقـه ای هیـچ نمی گویم اما باید سکوت را بشکنم. - خوبی جواد؟ سـرش را برمی گردانـد. نگاهـش دردی بـه چشـمانم منتقـل می کند که آشناست. سفیدی چشم هایش پر از رگه های خونی است. مردمکش دو دو می زنـد. نگاهـم را پاییـن مـی آورم و بـه دهانـش مـی دوزم. بایـد کاری کنم تا به حرف بیفتد. - دو روزه مدرسه نیومدی! طوری شده؟ مکث طولانی و صدایی که به زحمت می شنوم. - طوری شده؟ آره یه جوری شدم! یه طوری شده! سـرش را برمی گردانـد و بـه دیـوار می چسـباند. تـه ریـش، صـورت گندمـی اش را مردانـه کـرده اسـت. آرام آرام سـرش را بـه چـپ و راسـت تکان می دهد... می خواهم حال و روزش را به لباس مشکی اش ربط بدهم. اما خیلی وقت ها مشـکی پوش اسـت. سرم را پایین می اندازم و به پرزهای قالی نگاه می کنم. زیر لب آرام چیزی زمزمه می کند. @khatdost
آقایون رو لازم نیس تو سفر بشناسید ... . . . . . . . یه ساعت از وقت غذاشون که بگذره شناسایی میشن! ☺️😂 ‌ 😁 @khatdost 😁
🌷 ✍خـواندن در ســـر نـوشت انـسان تاثـیر دارد. 🆔️👇👇👇 @khatdost