eitaa logo
خط آتش
412 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
20.4هزار ویدیو
98 فایل
این‌کانال با رویکرد انتشار اخبار و تحلیل های سیاسی و بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور ایجاد شده است نقد و پیشنهادی دارید با شماره ۰۹۳۸۳۶۱۲۳۷۲ در خدمت هستم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"این بزرگوار (شهید مطهری) آرام نمی نشست، آرام و قرار نداشت؛ ما دیده بودیم؛ ایشان دائم در فکر بود، دائم دغدغه داشت که فکر درست را، فکر متقن و عمقی را بین مخاطبان خود نشر بدهد؛ و یک جهاد نرم افزاریِ به تمام معنا را ایشان در طول سالیان متمادی شروع کرده بود؛ با امواج مهاجم روبه رو می شد و سینه به سینه می شد و با آن ها برخورد می کرد و بر آن ها غلبه پیدا می کرد. مسئله هم برای او فقط امواج فکری مارکسیستی و شرقی نبود؛ چه شرقی، چه غربی؛ چه تفکّرات مارکسیستی، چه تفکّرات لیبرالیستی رایج در غرب؛ با همه این ها مواجه می شد." امام خامنه ای؛ ۱۴۰۰/۲/۱۲ 🇵🇸@khate_atash
من فقط معلم نیستم لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه می‌رفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟ گفتم : بله گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟ با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم : نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم . و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟ گفت : بله ممنون استاد، من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سال‌های جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم. آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟ از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ، یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس می‌کردند . من هم اون وقت‌ها به دانش آموزان دختر جبر درس می‌دادم، یادم اومد این دختر چند جلسه‌ای که صبح‌ها من کلاس داشتم دیر سر کلاس می‌اومد و من هم همیشه دعواش می‌کردم و بدون اینکه چیزی بگه می‌رفت سر جاش. من هم کلی عصبی می‌شدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه می‌دادم . چند بار می‌خواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم می‌رفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس می‌رفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه . پرسیدم :سماک چی شده؟ با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمی‌دونم چه جوری برم خونه؟ یه هو گفتم : بیا من می‌رسونمت اون وقت‌ها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت جواب داد : نه آقا خونمون دوره گفتم : اشکالی نداره می‌رسونمت ، می‌تونی تا ماشین یه جوری بیای؟ درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج می‌زد گفت:بله آقا بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمی‌تونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونه‌اش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری می‌خوای بری می‌رسونمت همینطور که می‌رفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟ گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند می‌شمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث می‌شه کمی دیر برسم داشتم دیوونه می‌شدم این همه راهو این دختر پیاده می‌اومد !!!!. خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت. به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟ دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم. من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار می‌کنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم می‌رسه ، می‌گم دختر نمی‌خواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار می‌کنه می‌خوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته... گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو می‌خوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم. تمام راهو که بر می‌گشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛ من باید بیشتر از این‌ها از حال دانش آموزم با خبر باشم. از اون روز به بعد بهش زنگ‌های تفریح کمک می‌کردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر می‌اومد . حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار می‌کردم ،همینطور که لبخند می‌زدم، نگاش می‌کردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری ..... و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدم‌تون من هیچ وقت محبت‌هایی که به من کردین رو فراموش نمی‌کنم گفتم : خواهش می‌کنم من افتخار می‌کنم که چنین شاگردی داشتم. خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور می‌شد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلم‌های امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند.... 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 اتفاق عجیب هنگام رسیدن خبر شهادت استاد مطهری به برنامه زنده رادیو 🇵🇸@khate_atash
وقتی معلم با دانش آموز مشکل داره دانش آموز تغازا میکنه از معلم...😂🤣 🇵🇸@khate_atash
نشانه های پرهیزکاران مردم را با لقب های زشت نمی خواند ، ✨همسایگان را آزار نمی رساند ، ✨ در مصیب های دیگران شاد نمی شود ✨ودر کار ناروا دخالت نمی کند ، ✨واز محدوده حق خارج نمی شود. 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست دارم بروم سر به سرم نگذارید گریه ام را بــــه حساب سفرم نگذارید دوست دارم که به پابوسی باران بروم آسمــان گفته کـــه پا روی پرم نگذارید این قدر آئینه ها را به رخ من نکشید این قدر داغ جنــون بـر جگرم نگذارید چشمــی آبـــی تـر از آئینه گرفتارم کرد بس کنید این همه دل دور و برم نگذارید آخـرین حرف من اینست زمینی نشوید فقط از حال زمین بی خبرم نگذارید .... ! ⚘️ ناصر حامدی ⚘️ 👆جائی که دوست دارم بروم...😐 🇵🇸@khate_atash
29.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 راز یک بوسه سحرآمیز گاهی فاصله انسان با یک تغییر ، فقط عبور از ترس و اجتناب است. و تمرین این عبور گاهی حتی بدون حضور و مشاهده دیگران، نیز مفید و راهگشا است. 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 چرا بچه مذهبی باید پولدار بشه؟ حجت الاسلام پناهیان 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نبضِ بی‌ وقفه‌یِ آرامش هر آنِ منی که همه جان و همه جان و همه جان منی... 🇵🇸@khate_atash
والدین پرخاشگر آسیب جدی به دختران خود میزنند. دخترانشان بمرور عزت نفسشان پایین می آید 👈 و به دليل پايين بودن عزت نفس، مهر طلب هستند 👈 و سریع شیفته دیگران می شوند. 🇵🇸@khate_atash
❤️ 🌱این دنیا ، دنیای آزمایش است ...و همه میدانیم که هیچکدام ماندگارنیستیم و همگی خواهیم رفت .فقط باید مواظب باشیم پرونده ما سفید باشد... 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز پنج‌شنبه به یاد تمام کسانی که بین ما نیستن و در دل به آنها مهر داریم... 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو به اونی که به ناخن جویدن عادت داره نشون بدین شاید منصرف شد😐 🇵🇸@khate_atash
🔸رئیس جمهور کلمبیا: اگر فلسطین بمیرد، انسانیت هم می‌میرد 🔹روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل به دلیل «داشتن یک دولت نسل‌کش» قطع می‌کنیم. 🇵🇸@khate_atash
این اتفاق ناشی از گاز گرفتگی سگ هست ... دستش داغون شده .. چنان گرفتتش که جفت استخونش شکسته... حالا باز برید به این سگای ولگرد غذا بدید 🇵🇸@khate_atash
فیلتر کنید/ ببندید/ محدود کنید... 🔹مکرون رئیس‌جمهور فرانسه خواستار اعمال محدودیت حضور افراد زیر ۱۵ در شبکه های اجتماعی(بدون رضایت والدین) در اتحادیه اروپا شده... 1⃣نکته اول : حالا که موقع بیداری جوان‌های اروپایی رسید، یاد مدیریت شبکه‌های اجتماعی افتادند. 2⃣نکته دوم : شبکه‌های اجتماعی فقط برای بچه‌های ما بایستی باز باشه ولی برای نوجوان‌های خودشون باید مدیریت بشه. 3⃣نکته سوم : از امروز، مسئولینی که بخواهند در جمهوری اسلامی ادای روشنفکری دربیارن و راه لجنزار مجازی غربی‌ها را باز بگذارند را شناسایی کنید. 🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از «بازداشت اتوبوسی» دانشجویان آمریکایی! پلیس نیویورک شب گذشته دانشجویان دانشگاه کلمبیا را به صورت گسترده بازداشت و با این اتوبوس از دانشگاه خارج کرد. 🇵🇸@khate_atash
‏-اسد بايد بره +كجا! -چين +چرا؟ -تا دنيا بفهمه وقتى آقا سيدعلى گفتند اسد بايد بماند يعنى بايد بماند😎 بلينكن در چين Vs اسد در چين، فقط فرش قرمز كه آتيش به جون برانداز مى زنه😌 🇵🇸@khate_atash