1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غضنفری نویسنده کتاب راز قطعنامه علی شمخانی گفت: احمد متوسلیان دندان کرم خوردهای بود که ما آنرا کندیم و انداختیم دور!!
#حاج_احمد_متوسلیان
@khate_atash
حاجهمت روی دست ما زده بود
متوسلیان می گفت:
من خیال می کردم خودم آدم جسوری هستم☹️ اما حاج همت روی دست ما زده بود او یک سری از تصاویر کوچک برچسب دار حضرت امام را توی جیب گذاشته بود هر چند لحظه ای یک بار کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که برچسب در کف دستش مخفی کرده بود به طرف مأموران پلیس سعودی می رفت و با آنها صحبت می کرد و عکس امام را در روی کلاه کاسکت سفید رنگ مأموران پلیس سعودی می چسباند.😐😂
پلیس هم که از علت خنده شدید مردم بی خبر بود دائم به آنها چشم غرّه می رفتند😤، در آن رو حدود ۵۶ نفر از مأموران قلدر سعودی ندانسته به توفیق تبلیغ تصویر حضرت امام مفتخر شدند🙂✌️
#حاج_احمد_متوسلیان
@khate_atash
⭕️ پیکر #حاج_احمد_متوسلیان در تهران است!!!
حمید داوودآبادی پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس در صفحه اینستاگرام خود پیرامون بخش های سانسور شده کتاب راز احمد نوشت:
هنگام انتشار کتاب "راز احمد" به خواست ناشر محترم(نشر یازهرا(س)چند خطی از بخش انتهایی کتاب(صفحات ۴۳۷ و ۴۳۸)که مربوط به جلسهی نگارنده با سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در جمعه شب ۲۴ اسفند ۱۳۹۷ بود، سانسور شد.
روز ۱۵ تیر ۱۳۹۹ در برنامهی زندهی"یه روز تازه"شبکهی پنج سیمای جمهوری اسلامی، ناگفتههای آن جلسه را بازگو کردم.
ضمن عرض پوزش خدمت مخاطبین و خوانندگان کتاب راز احمد، متن سانسور شدهی گفتوگو با سردار شهید قاسم را اینجا آوردهام:
گفتم:"من به یک نتیجهی بدی رسیدم که راستش جرات نمیکنم جایی بگویم. خیلیها به خاطر این ادعا مرا میکوبند."
با خنده پرسید:"مگه به چی رسیدی؟"
گفتم: "به این رسیدم که جنازهی حاج احمد متوسلیان در تهران است."
این را که گفتم، نفس راحتی کشیدم. انگار شده بود عقده و راه نفسم را بسته بود. جرات نمیکردم به کسی بگویم!اینجا گفتم و خودم را خلاص کردم.
حاجی با همان طمانینه گفت:"درسته" با تعجب گفتم: "چی؟" گفت: "درسته، ولی نه فقط حاج احمد، بلکه پیکر هر چهار نفرشان این جاست." جا خوردم. اصلا منتظر چنین جوابی نبودم. مات و مبهوت از این حرف گفتم: "یعنی پیکر هر ۴ نفرشان در تهران است؟!"
که گفت: "بله. چند وقت پیش یک تبادل با قوات اللبنانیه(فالانژیستها) داشتیم که 4 پیکر را به عنوان 4 ایرانی به ما تحویل دادند. از آن جایی که میگفتند آنها را دفن کرده بودند، آوردند."
-خب پس چی؟
حاج قاسم گفت: "هیچی. البته پیکر که میگویم نه یک پیکر مثلا انسان کامل. هر کدام یک مشت استخوان هستند که تحویل دادند."
به خودم جرات دادم و باپررویی گفتم: "الان کجا هستند؟"
گفت: "فعلا که روی آنها آزمایش کردن و میگویند دی.ان.ای آنها نمیخواند. ولی هنوز پیکرها هستند."
و در ادامه گفت: "قضیهی این چهارنفر دقیقا مثل ماجرای امام موسی صدر است. امام موسی صدر هم شهید شده ولی خانوادهاش نمیخواهند بپذیرند."
سوال کردم: "خب چرا شهادت آنها را اعلام نمیکنید؟"
نگاه متعجبانهای انداخت و گفت: "اول باید یک زمینهای باشد که اعلام کنند. من که نباید اعلام کنم."
حمید داودآبادی
۱۳ تیر ۱۴۰۰
سالروز شهادت ۴ دلاورمرد گمنام و مظلوم.
@khate_atash
#شهیدانه❤️
🍃 ما ثابت مىکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
#حاج_احمد_متوسلیان🥀
@khate_atash