مرثیه امام سجاد علیه السلام
مرهم به زخم های جگر می زنم به اشک
هر دم به کربلای تو سر می زنم به اشک
قوتم پس از تو لحظه به لحظه فقط غم است
هر روز من خلاصه ی ماه محرم است
با من همیشه شادی عالم غریب بود
در قاب چشم من غم شیب الخضیب بود
من داغدار پیکر در خون تپیده ام
صاحب عزای یک پدر سر بریده ام
از قتل صبر او چه بگویم برایتان
از نیزه و گلو چه بگویم برایتان
قصد ثواب کرده و شمشیر می زدند
نزدیک آمدند و سپس تیر می زدند
سرنیزه های هار پدر را زمین زدند
آنها به افتخار پدر را زمین زدند
هنگام دفن او کمک از روستا رسید
جای کفن به زخم تنش بوریا رسید
من ماندم و جسارت و هتک حریم ها
در کوفه شعله شد صدقه بر یتیم ها
از کوفه تا به شام که تکفیر می شدیم
مثل اسیر روم به زنجیر می شدیم
از کوچه های شام قساوت زبانه زد
هر کس رسید بر سر ما تازیانه زد
سرنیزه ها تو را به تماشا گذاشتند
ما را به کوچه ها به تماشا گذاشتند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#مرثیه
#شام
@khate_atash