🔹 دل و دلدار...
❞ دل ما، بزرگتر از اين زندگى و بزرگتر از تمامى هستى است.
در وسعت دل بزرگ ما، تنهايى را نمىتوان با اين لحظههاى شاد و يا بتهاى گوناگون و يا دلدارهاى چند رنگ، درمان كرد؛ كه اين دل، دلدارى ديگر مىخواهد. اين خانه، براى ديگران بزرگ است.
ما مىخواهيم، اين دل بالغ را، با شهوتى مكرّر و بوسههاى شيرين مشغول كنيم و اين، كارى است كه به بنبست مىرسد.
... تمامى عشقها را يكجا به ما بسپارند، باز هم سرزمين دل ما، سرزمين گستردهى وجود ما، خالى است و اين خلوت، نه در هنگام محروميت، كه حتّى در لحظهى برخوردارى هم احساس مىشود؛ و تازه بهتر احساس مىشود.
📚 #نامه_های_بلوغ | ص ۸۸
🇵🇸@khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 اسیر مرگ
❞ آدمها، چه در برابر رنجها و مصيبتها و چه همراه كامروايىها و دلخوشىها، به پوچى مىرسند و از خود مىپرسند كه: اين زندگى، با اينهمه رنج و يا اين زندگى محدود و كودكانه، كه همه چيز آن فراهم و آماده است، چه معنايى دارد؟ چه خاصيتى دارد؟
من در ميان كاخهاى سبز و سفيد و همراه تمام خواستهها، جز زندگى مكرّر و بىحاصل چه خواهم داشت؟ آن جا كه آخر، مرگ و جدايى است، پس چرا تكرارها را تلاوت كنم و شكسته، اسير مرگ شوم؟
بعدها مىفهمى كه اين پوچى، درد محرومان و بىنوايان و يا گرفتارى كامرانان و كامروايان نيست؛ كه اينها درد آدمى است، كه فرصت محاكمهى خود را يافته و زندگى را زير سؤال برده است و در برابر اين سؤالهاى سِمج، به خودكشى و يا بىتفاوتى و بىخيالى و يا مِى و مستى پناه برده است تا دمى ز وسوسهى عقل بىخبر باشد.
📚 #نامه_های_بلوغ | ص ۷۹
🇵🇸@khate_atash
🔹 عاقبت نبود برنامه
#نامه_های_بلوغ | ص ۱۶۲
🇵🇸@khate_atash