eitaa logo
●تلنگر●
127 دنبال‌کننده
187 عکس
241 ویدیو
4 فایل
●بسم الله الرحمن الرحیم● ■رمان خاطرات من در دانشگاه و ناحله■ ♡ کانالی برای تبادل خاطرات و نکات مهمی که لازمه هر دختر و پسر نوجوونه♡ ~ ارتباط با نویسنده: @Khani1401s
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ شاهکار جوانان بوشهری اختراع یک دستگاه عجیب برای سلامت محیط‌زیست که اگر حمایت مسؤلین نباشد از اروپا و آمریکا سر در می آورد. اینم از گرفتاری‌های کشور ماست که برای چنین موضوع بدیهی و روشنی بایدواز فشار رسانه‌ای کمک بگیریم!
کِی قراره یادبگیریم موقع دیدار با دوستان و صله رحم ، به جای بیان ایرادا و مسائلی که شما نمیپسندید، حرفای خوب و مثبت به هم بگیم!؟
کِی قراره یادبگیریم برای هم ارزش قائل باشیم؟ پدری؟ مادری؟ خواهر یا برادری؟ همسری؟ نقش داری! چقدر نقشتو خوب ایفا میکنی؟ عشق چیه؟ آیا عشق رو تو نقشت جا دادی؟ اهمیت چطور؟ چقدر برات مهمن ؟ یه روزی میرسه که آدما از این بیشتر عشق و محبت و اهمیت رو از بقیه جز دایره خانواده،گدایی میکنن:) کاش قبل این فاجعه، تو نقش خودمون فرو بریم و بپذیریم!
●تلنگر●
https://harfeto.timefriend.net/16838951642334 🦋ناشناسمون🦋 حرفی سخنی...
چرادیگه خاطرات نمیزاری _____ سلام. عیدتون مبارک🦋🌸 والا گاهی شاید نگفتن بهتر از گفتنه و سکوت مفید تر از دفاع و نگاه واجب تر از هر حرکتی! وقتی خاطراتت رو به اشتراک میذاری... آدمها هرنوع برداشتی میکنن و مهمم نیست نظرشون درواقع! چون میتونن نخونن یا نشنون! اما مسئله اینه متاسفانه خیلیها انقدر تو زندگی خصوصیت سعی در دخالت دارن... که خوندنشون فقط محدود به خوندن نیست و ممکنه بخوان با نظرات نامربوطشون زندگیت رو تحت تاثیر قرار بدن! یاحتی افکار نزدیکانت رو منحرف کنن! پس اینجاست که باید سکوت کرد:) داستان اینه 🌱 اما حتما یسری چیزهارو در غالبهای هشتگ های مختلف قرار میدم که برشی از تراوشات ذهنِ همون دختریه که میشناسید●
روزی خواهد رسید که ثابت میکنیم ما جوونا تا وقتی که نخوایم، پامون رو کج نمیذاریم! روزی خواهد رسید که این رو تمام آدمهای دورو برمون بدونن، اگه من تا الانش اینم، راهو بلدم! بقیشم میتونم برم! تربیت خانواده، تاجایی همراهته! روزی باید مستقل شد از خانواده دور میشی و باید خودت خانواده تشکیل بدی اما قبلش! باید به اون حد از فهم برسی که اول با خود واقعیت به اتحاد برسی و بعد ... اونهایی که تا اخر عمر متصل به مرکز خانواده خودشونن، جریان اون خودکار بانکو دارن که با نخ و زنجیر بسته شده! روز به روز افرادی برای کندن بنیان اون حریص تر خواهند شد! پس قبل این اتفاق، خودت مستقل شو!
●تلنگر●
روزی خواهد رسید که ثابت میکنیم ما جوونا تا وقتی که نخوایم، پامون رو کج نمیذاریم! روزی خواهد رسید
مشکل از جایی شروع شد که به بچه گفتن بچه به نوجوون گفتن هیجانی به جوون گفتن خام و کم تجربه و به پیر گفتن آفتاب لب بوم! و کارها و ایده ها خاک خورد! جوون ها پیر و پیرها... ایده ها سخت رشد میکنن! زمین برای کاشتن کم نیست! اما از اول گفتن آب هست ولی کم است! محدودیتهارو بهونه کردن تا موقع پیشرفت بگن محدودیت خلاقیت میاره! اما هیچ وقت کسی نگفت اگه بهشون میدون میدادیم چی میییییشد! واو! دورو برمون شده پر از آدمهایی که راست و دروغشون مشخص نیست! و متاسفانه اگاهی بشدت کم! هرجا میری کسی نظری داره! همه دم از ضایع شدن حقشون میزنن! اما موقع حساب کردن خرید، ترازوشونو ناتراز میکنن! اون لقمه چجوری از گلوشون پایین میره؟ همونجوری مابقی لقمه ها از گلوی بالا بالاییا پایین میره! اگه خودمون به خودمون رحم میکردیم، الان ظلم سراسری وجود نداشت! از ماست که برماست!
اتومبیل جلویی خیلی آهسته پیش می‌رفت و با اینکه مدام بوق می‌زدم، به من راه نمیداد داشتم خونسردی‌ام را از دست می‌دادم که ناگهان چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقبش افتاد: راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید! مشاهده این نوشته، همه چیز را تغییر داد! بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم، اما مشکلی نبود. ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به‌ خرج‌ میدادم؟ راستی چرا برای بردباری در برابر مردم، به یک نوشته نیاز داریم!؟ اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشته‌هایی همچون: "کارم را از دست داده‌ام" "در حال مبارزه با سرطان هستم" "در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام" "عزیزی را از دست داده‌ام" "احساس بی‌ارزشی و حقارت می‌کنم" "در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم" “بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز بیکارم” “مریضی در خانه دارم” و صدها نوشته دیگر شبیه اینها... همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمی‌دانیم. با مهربانی به یکدیگر، احترام بگذاریم؛ چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اقا امواج گوشی و ایرپاد و بلوتوث را با دستگاهی اندازه گیری میکنه و نهایتا راه بیرون کردن امواج از مغز رو یادمون میده eitaa.com/barnamerizi1
هدایت شده از ●تلنگر●
https://harfeto.timefriend.net/16838951642334 🦋ناشناسمون🦋 حرفی سخنی...
خواستم بگم ... از یه سنی به بعد مثلا ۱۴ سالگی ۱۵ سالگی به بعد انسان کلا باید سیاست ارتباط با ادمهارو یاد بگیره 1⃣سیاست برخورد با دوستان ۱.دوستان صمیمی ۲.دوستان عادی 2⃣سیاست برخورد با پدر مادر 3⃣سیاست برخورد با خواهر برادر ۱.کوچکتر از ما ۲.بزرگتر از ما 4⃣سیاست برخورد با همسر و اگر اینهارو یادنگیریم و بهمون آموزش ندن... تو زندگی شخصی و اجتماعی دچار مشکلات زیادی میشیم! کاش به جای تدریس درسهای بیهوده، این سیاستهاروهم توی مدرسه و دانشگاه آموزش بدن:)
مثلا: چند مورد میگم و میخوام نظرتون رو درمورد این موقعیت ها بدونم: 💡یه خواستگار از همسایه ها برام پیدا شده که میدونم قبلا خواستگاری یکی از دوستای عادیم (غیر صمیمی)هم رفته... و آقا پسر اون دختر خانوم رو نپسندیدن! 1.حالا من باید برم و برای تحقیق از اون دوستم سوالِ مستقیم بپرسم و بگم همون شخص خواستگاری منم اومده ؟ 2.یا کلا اون خواستگار رو راه ندم با این تفکر که چقد بی چشم و رو هست و خجالت نمیکشه تو یه محل خواستگاری چند نفر میره... 3.یا صبر کنم و بذارم بیان خواستگاری و روند عادی آشنایی رو طی کنیم؟ 💎جوابهارو اینجا بگید💎 https://harfeto.timefriend.net/16838951642334
●تلنگر●
مثلا: چند مورد میگم و میخوام نظرتون رو درمورد این موقعیت ها بدونم: 💡یه خواستگار از همسایه ها برام
مثلا: من پسر /دختر ۱۵ سال به بالا هستم... مادرم با پدرم بحثش شده و ناراحته و داره غرغر میکنه ... من و مادرم تو خونه تنهاییم و مادرم داره به من میگه و مخاطبش منم... 1.حرفاشو نشنیده بگیرم و برم تو گوشی 2.گریه کنم و برم اتاقم و بگم اگه طلاق بگیرن چی نکنه تنها بشم؟! بابامو انتخاب کنم یا مامانم؟ 3.با مامانم دعوا کنم و با حالت جدی و خشمگین و همزمان بغض از بابام دفاع کنم؟ 4.اول بذارم کامل همه حرفهاشو بزنه به تک تک حرفاش که طرف صحبتش منم گوش بدم... ارتباط نگاهی باهاش بگیرم تا آروم تر بشه و بعد بهش بگم مامان میدونی تو درست میگی حق داری (ازش دفاع کنم جاهایی ک واقعا حق داره) و بعد مکثی کوتاه بگم: اما میدونی... از حق نگذریم ( مثال: لحنت اگه آروم تر بود مثل همیشه که آرومی، خیلی بهتر بود و بابا هم اون حرفهارو نمیزد...) هم پدر رو بالا ببریم هم مادر و بعد مشکلاتشون رو هم درحد چند جمله بگیم و تمام بذاریم با حرفها تنها باشن... 5.به مامان بگم به من این چیزا ربطی نداره و من بچتونم و جلوی من این حرفهارو نزنید. 💎جوابها این پایین💎 https://harfeto.timefriend.net/16838951642334
خب بریم چندتا نظر ببینیم:
●تلنگر●
درسته تجربه بیشتر تو ذهن میمونه اما همیشه تجربه کردن خوب نیست! چون گاهی آدمها ضربه هایی ناشی از ناآشنایی تو این زمینه ها میخورن که به راحتی قابل هضم و فراموشی و جبران نیست...
●تلنگر●
مثلا: من پسر /دختر ۱۵ سال به بالا هستم... مادرم با پدرم بحثش شده و ناراحته و داره غرغر میکنه ... من
به نظرم اگه میتونی عدالت رو حفظ کنی و احساساتی برخورد نمیکنی، گزینه ۴ مورد خوبیه اما اگه نمیبینی توی خودت که ارتباط درستی با مادرت بگیری و نمیتونی احساسات رو کنترل کنی... بهتره گزینه ۵ رو با حفظ احترام بیان کنی♡
تنها پرنده ای جرئت میکنه عقابو نوک بزنه دورِنگوی سیاهه، اون پشت عقاب می شینه و گردنشو گاز می گیره. با این حال عقاب هیچ واکنشی نشون نمی ده و با دورِنگو نمی جنگه! اون وقت و انرژی خودشو تلف نمی کنه، فقط بالاشو باز می کنه و شروع می کنه به بالاتر پرواز کردن تو آسمون. هرچی پروازش بالاتر باشه نفس کشیدن برای دورِنگو سخت تره و سرانجام برای کمبود اکسیژن سقوط می کنه! زندگی عقابو سرلوحه زندگیتون قرار بدید! نیازی نیست به همه ی قضاوتا و نبردا واکنشی نشون بدید؛ فقط کافیه تمرکزتون بذارید رو خودتون و آیندتون و  پیشرفت کنید و ارتفاع بگیرید تا همچین مسائلی براتون ریز و بی اهمیت تر بشن.