eitaa logo
خاطرات من و امر به معروف هام🌹
54 دنبال‌کننده
151 عکس
71 ویدیو
9 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌹🌺 اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک 🌺🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالم و زیبا بمان
خانم آرایشگر از تهران .m4a
1.98M
مضرات کاشت ناخن از زبان یک ناخنکار زائر اربعین ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇👇👇 کانال (سالم و زیبا بمان) ╭┅──── 🦚 ────┅╮ 🪴@salemozibabeman🪴 ╰┅─── 🍃🌺🍃 ────┅╯
باید امر و نهی کرد خواهش و تضرع معنا ندارد - امر و نهی باید با حالت استعلا باشد. - البته این استعلا معنایش این نیست که آمران حتما باید بالاتر از ماموران، و ناهیان بالاتر از منهیان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهی است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرع نیست. نمی شود گفت که خواهش می کنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه ، باید گفت: «آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه می کنی؟» طرف، هر کسی هست. بنده که طلبه حقیری هستم از بنده مهم تر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهی از منکر قرار می گیرد. • حضرت امام خامنه‌ای https://eitaa.com/AtashBeEkhtiar_Qom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با استدلالهای امروزیمان اگر زمان سقیفه بودیم؛ ✅ درحالت خوشبینانه فقط تعداد مسکوتان هجوم به خانه عصمت و طهارت را بیشتر می‌کردیم ❌ اما قطعا اغلبمان از شماتت گران می‌بودیم و حضرت زهرا سلام الله علیها را نقد می‌کردیم که: اشتباه کرد رفت پشت در! باید صبر می‌کرد خود حضرت علی(علیه السلام) می‌رفت! شان دختر پیامبر(صلی الله علیه) را رعایت نکرد! جلوتر از ولایت حرکت کرد! انسان باید پشت سر ولایت حرکت کند! و... ◀️ و تحلیلهای اینگونه داشتیم: _ اغلب سرداران بنام سپاه پیامبر (صلی الله علیه) و اغلب علمای امت، با ابوبکر بیعت کرده‌اند مگر می‌شود همه اینها اشتباه کنند! _ دعوای قدرت است! _ ما نباید دخالت کنیم! _ دستشان در یک کاسه است! _ خود حضرت علی(علیه السلام) کنار کشیده! _ با هم بسته‌اند! _ مگر می‌شود بعد از غدیر بدون هماهنگی با علی(علیه السلام) برای خلافت تصمیم بگیرند! _ الان وظیفه ما دفاع نیست صبر کنیم ببینیم حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) چه می‌کنند! و... 📌پ ن: خدا دنیا و عاقبتمان را با دنیا و عاقبت اهل سقیفه، همراهان و مسکوتانش یکی نکند.... ✍️
خاطرات من و امر به معروف هام🌹
با استدلالهای امروزیمان اگر زمان سقیفه بودیم؛ ✅ درحالت خوشبینانه فقط تعداد مسکوتان هجوم به خانه عصم
سلام. این صوت خیلی عالیه. بشنویم لطفا. و همه جا روشنگری بفرمایید ک کابینه ی پزشکیان رو رهبر انتخاب نکرده بودند، بلکه خود پزشکیان و ظریف چیدنشون و بعد ب دروغ وانمود کردن ک رهبری معرفی کردن. اینم خیلی امربمعروف و نهی از منکر مهمیه، ک نذاریم درباره ولایت اشتباه فکر بشه. بعد از شنیدن صوت ب این فکر کنیم ک حضرت فاطمه س و امام علی ع قبلا همه دستورات لازم رو ب مردم داده بودن ولی موقع عمل ک میرسه ، میگن بنا ب صلاحدید خودتون عمل کنید، ک اینجوری کسی رو مجبور نکرده باشن یا در رودربایستی نگذاشته باشن برای دفاع از ولایت. هرکس دیگه باید در اون لحظه بزنگاه نشون بده ک چقدر شعورش میرسه باید در اطاعت از ولی چیکار کنه همون کاری ک امام حسین ع هم کردن، دقیقا شب عملیات گفتن هرکس میخواد بره بره پس نباید الان منتظر باشیم رهبر بیان روشنگری کنن و بگن من فلان چیز رو گفتم یا نگفتم یا اونجوری گفتم. ما باید این رو درک کنیم و برای دیگران هم روشنگری کنیم ک متوجه بشن. ممنون خدا خیرتون بده 🌺 https://eitaa.com/khaterat_man
خاطرات من و امر به معروف هام🌹
#خاطره صفحه ۱ سلام. خدا رو شکر دیروز (۲۸ مرداد ۱۴۰۳) با پسر وسطیم رفتیم تهران دانشگاه و مواردی تذک
صفحه ۱ سلام. صبح بخیر 🌺 یکشنبه هفته پیش ک رفته بودیم تهران و خاطره مو نوشته بودم، یه قسمتی از مسیر ک سوار خط واحد بودیم، حدود دو تا ایستگاه مونده ب آخر مسیر ، یه خانمی سوار شد ک مقنعه شو انداخته بود دور گردنش و کشف حجاب کرده بود متاسفانه، یه نفرم در همون ایستگاه بیرون نشسته بود و کشف حجاب بود متاسفانه. معمولا وقتی خانمهایی ک کشف حجاب کردن وارد خط میشن و میان سمت زنانه ، میتونم باهاشون صحبت کنم و تذکر میدم خدا رو شکر ، ولی اخیرا مد شده بعضی ها میرن مردونه میشینن، ب همون صورت کشف حجاب🤦‍♂ تو این مدتی ک میرم تهران و با خط واحد داخلی ش میرم، تا الان سه بار این اتفاق برام افتاده ک کشف حجاب کرده بودن و رفتن قسمت مردانه نشستن، در دوتا از این سه مورد ک قسمت مردانه بودن، بعد از پیاده شدن رفتم بهشون برگه دادم و تذکر دادم. ولی این یک مورد آخری که همین یکشنبه پیش اتفاق افتاد،‌ دختره از در وسط خط سوار شد و یه نگاه ب سمت زنونه کرد، هرچی نگاهش کردم ک نگام کنه و با اشاره بهش بگم مقنعه شو سر کنه، نگاه نکرد. قسمت زنانه و مردانه هر دو صندلی ها پر بود تقریبا، اما جای خالی هم دو سه جایی بود زنانه. ولی این دختر رفت مردانه، با اینکه عقبهای قسمت مردانه جا بود ، رفت جلوی جلو، پشت راننده، جفت صندلی سمت راست، لبه ی صندلی ها یه آقای جوانی نشسته بود، دختره رفت به اون گفت ک بره پیش پنجره، تا این بشینه😳 پسره ولی نمیخواست بره پیش پنجره، بلند شد تا دختره بره پیش پنجره، و وقتی پسره بلند شده بود و منتظر بود تا این بره، ما از عقب چهره ش رو دیدیم، خود پسره هنگ کرده بود ک این دختره چرا اینجوری رفته اونجا میخواد بشینه، و انگار از روی ناچاری پاشد و اینم رفت نشست، بعدشم پسره نشست. (چرا وقتی مردم خودشون هم ناراحتن چیزی نمیگن، خب یه کلمه میگفت اومدم مردونه نشستم راحت باشم، نمیخوام خانم کنارم بشینه، و راه نمیداد بهش، یا کوله ش رو میذاشت اون ور، یا میگفت جفت صندلی ها رو می‌خوام حساب کنم، نمیخوام کسی کنارم باشه و ...) با خودم گفتم چیکار کنم حالا، چیزی نمونده ب ایستگاه آخر، موقع پیاده شدن میرم بهش میگم. پسر وسطیم هم ک باهام بود‌. اون خانمی هم ک در ایستگاه نشسته بود نگاهش ب سمت ما نیفتاد ک با اشاره بهش تذکر بدیم😢 بعدشم دیگه در وسط خراب شد و دیگه اصلا راننده در رو باز نمیکرد کلا. فقط دوتا ایستگاه مونده بود برسیم ب ایستگاه آخر، داشتیم میرسیدیم ک من سعی کردم زودتر با پسرم پیاده شیم ک برسم ب اون دختر ک جلوی جلو نشسته بود و باهاش صحبت کنم. یهو راننده سر پیچ نگه داشت و این دختر پیاده شد و چندتا مرد هم اون جلو اومدن ایستادن و اصلا پیاده هم نشدن سر پیچ ، همینطور منتظر موندن ک راننده بره جلوتر دقیقا داخل ایستگاه آخر 🤦‍♂ منم ک درست نبود دیگه از بین مردها برم، هیچی دیگه همینطوری صبر کردیم تا اینا پیاده شدن و ما هم پیاده‌ شدیم و دیگه هرچی نگاه کردم اون دختر رو پیدا نکردم ک بهش بگم. از این ماجرا خیلی ناراحت بودم ک چرا وظیفه مو انجام ندادم درباره این دختر و کلا این همه جمعیت در اتوبوس بود، بقیه هم ک بهش دسترسی داشتن هیچی نگفتن و انگار در ظاهر همه مون یه سری بی تفاوت بودیم🤦‍♂🤦‍♂ دیگه در همون مسیر تقریبا بقیه افراد ک کشف حجاب بودن یا ضعیف الحجاب بودن رو تذکر دادم خدا رو شکر، ولی خب این مورد رو خیلی ناراحت بودم ک نگفتم و انگار اون دختر ب هدفش رسید و راحت اومد و رفت و هیچ کس هم در این اتوبوس چیزی نگفت. با اینکه ب جز من دوتا چادری دیگه هم در اتوبوس بودن و بقیه مردم هم مانتویی بودن و ضعیف الحجاب هم بودن ولی خب از این جمعیت زیاد کسی چیزی نگفت، راننده ها هم ک اصلا هیچی، سوار میکنن و چیزی نمیگن. از اون موقع تا خونه تا چند روز هی ب اون قضیه فکر میکردم و از خدا عذرخواهی میکردم ک اون مورد رو نگفتم، البته بابت مواردی ک امربمعروف کرده بودم هم خدا رو شکر میکردم‌. ولی خب😢 خلاصه اتفاقاتی افتاد اون چند روز برام ک خیلی جالب بود و همه شون میخواست بهم تذکر بده و درس بده ک میخوام اونا رو بنویسم إن شاءالله. مثلا یکیش این بود ک بعد از اینکه خاطرات یکشنبه م رو نوشتم و در چندتا از گروههای مذهبی منتشر کردم، یه نفر تحسین کرد و چندتا استیکر فرستاد، یکی از استیکر ها رو ک دیدم، دوباره یاد اون موردی ک نشد تذکر بدم افتادم و خیلی تذکر مهمی بود برام. عکس اون استیکر رو میفرستم👇👇 https://eitaa.com/khaterat_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه ی صفحه ۲ این استیکر رو برام فرستاد ک داخلش نوشته: « هر وقت خواستی از کنار یه اشتباه ساکت رد بشی، به خودت بگو: شاید خدا منو انتخاب کرده که این اشتباه رو برطرف کنم. » 😢😢 و من ناراحت ک چرا با وجود اینکه خدا منو انتخاب کرده بود اونجا، و البته همه ی اهالی اون اتوبوس انتخاب شده بودن که در اون موقعیت قرار بگیریم و ب اون شخص تذکر بدیم ولی با درست و به موقع عمل نکردن، چیزی ب اون شخص گفته نشد. إن شاءالله خدا منو ببخشه. همینطور این قضیه ذهنمو مشغول کرده بود، ک خب میتونستم اصلا همون لحظه ک اون دختر سوار شد، من با پسرم میرفتم بهش تذکر میدادم و بعد هم پیاده میشدم و به اون دختر خانمی ک در ایستگاه کشف حجاب کرده بود هم تذکر میدادم، و با خط بعدی یا تاکسی بعدی میرفتم‌ اینطوری هر دوتا وظیفه مو انجام داده بودم و جزء بی تفاوت ها نبودم😢 و به انتظاری ک خدا ازم داشت پاسخ مثبت میدادم. همینطور گذشت تا حدود دو شب بعد از این ماجرا، پسر کوچکم رو داخل ننی خوابوندم و همچنان ب این قضیه فکر میکردم، گفتم بذار قرآن رو باز کنم تا ببینم در این مورد خدا بهم چی میفرماید. چون بارها تجربه کردم ک قرآن واقعا معجزه ست و هر دفعه بازش کنیم دقیقا در رابطه با همون اتفاقات و افکار اون زمان، برات آیه میاره و خیلی دقیق و قشنگ راهنمایی میکنه خدا از طریق قرآن 😍❤️ قرآن رو باز کردم و آیه ۷۱ سوره مبارکه یونس اومد و بسیااااار مرتبط بود با فکری که ذهنم رو مشغول کرده بود. خیلییی برام جالب بود. براتون میفرستم إن شاءالله 👇👇👇 https://eitaa.com/khaterat_man
ادامه ی صفحه ۳ ❤️ سوره مبارکه یونس ❤️ ❤️ بسم الله الرحمن الرحیم ❤️ به نام خداوند بخشنده مهربان آیه ۷۱: و خبر نوح را بر آنها بخوان، آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من، اگر قیام و حضور من در میان شما، و تذکراتم درباره آیات الهی بر شما گران است، [ به هر حال] من بر خدا توکل کرده ام؛ پس کار و نیرو و معبودهایتان را یکجا کنید تا کارتان بر شما پوشیده نباشد، سپس ب کار من پایان دهید و مهلتم ندهید. آیه ۷۲: و اگر پشت کردید، من از شما مزدی نخواستم، که مزد من جز بر خدا نیست و دستور یافته ام ک از اهل تسلیم باشم. آیه ۷۳: اما او را تکذیب کردند، و ما او و کسانی را که در کشتی با او بودند نجات دادیم و آنها را جانشین [کافرین] کردیم (یعنی کافران را بردیم و آدمهای خوب رو بجاشون آوردیم)، و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند غرق نمودیم، پس بنگر که عاقبت بیم داده شدگان چگونه شد. و .... آیه ی ۷۱ رو ک خوندم خیلی برام جالب بود ک اینقدر دقیق راهنماییم داشت میکرد بابت سوالم. اینقدر برام جالب بود ک همینطور تا سه صفحه ترجمه آیات رو خوندم. عکسها رو براتون گذاشتم. در واقع خدا میفرماید ما ب حضرت نوح(علیه السلام) گفتیم ک برو به قوم خودت بگو ک اگه از حضورم و تذکراتم ناراحتین، برید با شرکاتون بیاید کار من رو یکسره کنید، من توکلم بر خداست. جالبه در ادامه خدا میفرماید ک اونا گوش ندادن ب حرف حضرت نوح ع و ما هم ب نوح گفتیم ک سوار کشتی شو و بقیه رو همه رو غرق کردیم و نوح و یارانش رو نجات دادیم😍😍 از این آیات اینطوری برداشت کردم ک در اون لحظه منم باید تذکر میدادم و بعد پیاده میشدم👇 https://eitaa.com/khaterat_man
ادامه ی صفحه ۴ از آیه ی ۷۱ اون قسمت ک خدا ب حضرت نوح میفرمایند ک ب اون افراد بگو: فاجمعوا ....تا غمَّه، این رو معنیش رو زیاد متوجه نشدم، یعنی اینجایی ک در ترجمه نوشته (پس کار و نیرو و معبودهایتان را یکجا کنید تا کارتان بر شما پوشیده نباشد)، و سپس کار مرا یکسره کنید و ...، اینجا معنی قسمت اولش ک در داخل پرانتز گذاشتم رو زیاد متوجه نشدم، برای همین رفتم کتاب قرآن حکیم رو آوردم، ک هم ترجمه ش شاید متفاوت باشه و هم اینکه در قرآن حکیم تفسیر چند تا از آیات رو در صفحه سمت چپ مینویسه. دیدم نوشته « من بر خدا توکل کردم » شما هم با شریکانتان [ بت ها] تصمیم بگیرید و بعد از اینکه تصمیمتون رو گرفتید بیاید کار منو یکسره کنید. با این ترجمه دیگه بهتر متوجه شدم خدا رو شکر. ولی این در ذهنم بود ک مثلا من ک در اون شرایط بودم ک اتوبوس تقریبا شلوغ بود و من تنها بودم برای تذکر و پسرم هم همراهم بود، چرا باید بگم باشه برید با همه شرکاتون بیاید و ...، اینطوری ممکنه بدتر اعصابشون خورد شه و ما رو اذیت کنن. که دیگه قسمت تفسیر رو خوندم و عااالی بود. با این سخن خدا میخواد بگه ک یعنی اون افراد با کل شریکاشون با هم آماده هم باشن باز ناتوانند در برابر خدا، و خداست ک توانا و قادر مطلقه. و پیروزی با خدا و دین خدا و یاران خداست. پس باید با قاطعیت حرفمون رو بزنیم ک اونا این قاطعیت و شجاعت رو در ما ببینن و متوجه ناتوانی خودشون بشن. دیگه بعدشم ک در ادامه ی آیات خدا وعده داده ک ما رو نجات میده و اونا رو غرق میکنه، پس دیگه ترسی نیست😍❤️ خدایا ممنون. باور دارم که تو حَقّی و همه ی وعده هایت حَقّه❤️ @khaterat_man