🔸 فضول!😎
از مسیری رد میشدم...
چندتا آقاپسر نشسته بودن قلیون میکشیدن!
- یکدفعه یه دختر بدحجاب و بی حیا رفت پیششون و گفت: اینجاها که قلیون گیر نمیاد؛ میشه یه پوک بزنم!؟
- پسرا از خدا خواسته گفتن: بفرما آبجی اختیار داری!!
یهو یکیشون دید که دخترا چند نفرن...
- به بغلیش گفت: جمعوجور بشینید اونام گناه دارن بیان بشینن!!!
دیدم کار داره خرابتر میشه!
نتونستم تحمل کنم و به خودم گفتم: این پسرا هم مثل داداش خودم هستن؛ نباید اجازه بدم دختری اینجور بیپروا بهشون جرات گناه بده...
رفتم نزدیک!
- قبل از اینکه برا دخترا جا باز کنن یه نگاه چپ بهشون کردم و به دختره گفتم: خانم بفرما برو! اینجا نمون!
گوش نکرد!
- دوباره گفتم: برو پیش رفیقات خانم!
- بعدم رفتم پیش دوستان دختره که بنظر بهتر از اون بودن و با یه جدیت خاصی بهشون گفتم: یا میرید دوستتون رو میکشید کنار یا من میدونم و شما!
لازمه بگم که حجابم کامل و راه رفتنم محکم و باصلابت بود!
دیگه مکث نکردم و رفتم...
- رفتم و چند متری فاصله گرفته بودم که یهو دختره اومد و گفت: فضووول! فضوووووول! به تو چه؟؟!!
- منم که فهمیده بودم نهیازمنکرم کار خودشو کرده و پسرا ترسیدن و دخترام جلوی دوستشونو گرفتن خیلی راضی و با طبع شوخی گفتم: جانم؟! با من بودی؟!
- گفت: آره فضول!!
- گفتم: راضی ام به فضول بودنم؛ وقتی تونستم جلوی ناامنی و انتشار گناه رو بگیرم...
خلاصه از لج و عصبانیت چند تا چیزی گفت و منم با شوخ طبعی جوابشو دادم تا اینکه کم آورد و رفت.
🌀 نگاه جدی و محکم ایستادن من؛ اونا رو ترسوند و جلوی گناه گرفته شد و بعدش مهربونی و شوخی و ملایمت من؛ جلوی دعوا و بی ادبی اون دختر رو گرفت.
#قلیون
#نهی_از_منکر
#به_شما_ربطی_نداره
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
@aamerin_ir