🔸 وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ
رفته بودم مرغ بخرم🐔
این بنر رو توی مغازه دیدم.
به فروشنده گفتم: حاج آقا خدا به مالتون برکت بده. خوشحالم که هنوز آدمهایی مثل شما رو میبینم که حلال و حرام اینقدر براشون مهمه❤️
ایشون هم لبخندی زد و کلی خوشحال شد و تشکر کرد🌺☺️
با تشویق کارهای خوب به همدیگه قوت قلب بدیم💝
#قرآن
#مال_حلال
#خوبیها_را_ببینیم
#بی_تفاوت_نباشیم
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 دلم راضی نشد...
دیشب برای اولین بار با همسرم رفتیم پل طبیعت تهران🌲🌳
وضع اونجا رو که دیدم به خودم گفتم: کاش نیومده بودیم که اینقدر اعصابم خورد بشه!!😞
انگار یهو یه کسی تو دلم گفت: تو وظیفهات رو انجام بده؛ کاری به چیزیام نداشته باش🤓
همینطور که باهمسرم قدم میزدم خانمهایی رو میدیدم که شالشون دور گردنشون افتاده بود!😢
به هرکدوم میرسیدم میرفتم نزدیکش و با لبخند میگفتم: خانم گلم لطفا شالتون رو سرتون کنید. ☺️❤️
حدودا به ۱۰ نفر تذکر دادم...
همهشون هم یا میگفتن چشم یا میگفتن ببخشید و شالشون رو سر میکردن😉
بعدم ازشون تشکر میکردم و رد میشدم...
تذکر من به هرکدوم از خانوما در حد ۵ تا ۱۰ ثانیه بود. هیچ وقتی هم ازم نگرفت.
عوضش دلم اروم میشد😇
موقع برگشت از پارک آب و اتش🌳
حدود ساعت ۱۲ شب بود🌓
سرم رو، رو به آسمون بلند کردم و گفتم: یا امام زمان! دلم راضی نشد به این وضع...کاری جز تذکر ازم برنمیومد...همینو از من قبول کن😔🌷
🌀 دوستان عزیزم؛ هرجا هستید و با هرتوانی، تا میتونید تذکر بدید؛ با روی گشاده و زبان لین قطعا جواب میده👌
اگر هم دیدید طرف مقابلتون جواب داد و ناراحت شد؛ فقط بگید من حکم خدا رو به شما گفتم و رد بشید و برید🤗
هرگز درگیری لفظی پیدا نکنید؛ که تاثیر معکوس میده⛔️
#حجاب
#کشف_حجاب
#تذکر_در_پارک
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 اگر همه به وظیفه عمل کنیم...
چندوقت پیش توی مسیری که داشتم میرفتم؛ یه فضای سبز بین دو آپارتمان بود...
چند تا دختر و دو تا پسر نشسته بودن دورهم...
دخترا با لباس فرم مدرسه بودن! یکیشون هم مقنعهاش رو انداخته بود...
معلوم بود راهنمایی یا فوقش اوایل دبیرستان باشن! باورم نمیشد نشسته بودن داشتن سیگار میکشیدن😳😞
نتونستم چیزی نگم؛ هم بخاطر بدحجابی هم مختلط نشستن و هم سیگار کشیدن...😤
رفتم جلو!
- اولش ملایم بهشون گفتم: بچهها اینجوری اینجا نشستین درست نیست و جلوه ی خوبی نداره لطفا بلند شید برید...
دخترا اصلا محل ندادن!😔
- یکی از پسرا گفت: من خودم برا همه درس عبرتم همه ازم درس میگیرن بیخیال🙄
- لحنمو جدی تر کردم و گفتم: اینجا محل رفت و آمده! مخصوصا بچه مدرسهایها مناسب نیست این چیزا رو ببینن یا بلند شید برید یا زنگ بزنم بیان ببرنتون😐😡
- یکی از دخترا گفت: شما زنگ بزن اگه اومدن من خودم باهاشون میرم!!! بولوف میزنه بچه ها!!😐
- منم گفتم: باشه! اگر مشکلی نیست زنگ میزنم پلیس بیاد!
اومدم اینطرفتر و پلاک آپارتمان کناری رو نگاه کردم و گوشیمو درآوردم و شماره ۱۱۰رو گرفتم😎
همون لحظه یکی از پسرا اومد سمتم!!! اول فکر کردم داره میاد بزن بزن😱
نامحسوس گارد گرفتم 💪👊
- ولی با کمال تعجب کاملا محترمانه گفت: ببخشید خانوم میشه چند دقیقه باهاتون صحبت کنم؟😳
- منم گوشیو قطع کردم و با همون لحن جدی گفتم: بفرمایید!!
- گفت: ببخشید این اطراف مدرسه اینا هست؟ من اطلاع ندارم🤔
- گفتم: بله! چند تا مدرسه هست!! یکم بعد هم موقع تموم شدن امتحاناتشونه و تعطیل میشن...مدرسه هم نباشه اینجا یه جای عمومیه و مکان تردد؛ اصلا خوب نیست اینجور صحنهها...
- گفتم: شما هر کاری میکنی به خودتون مربوطه، ولی وقتی کارت توی جامعه دیده میشه به من هم مربوط میشه. الان اگه دختر من کنار من بود و شما رو میدید و ازم میپرسید مامان اون بچهها چیه دستشون و یا اینکه مگه بچه ها هم سیگار میکشن من چه جوابی باید میدادم؟؟؟🤔
- قشنگ حرفامو گوش کرد و کاملا منطقی قبول کرد و گفت: درسته حق با شماست! من معذرت میخوام! ما الان جمع میکنیم و میریم...
بعدم سیگار توی دستشو خاموش کرد😊
کیف کردم از اینهمه منطق توی یه نوجوون...
منم خیلی محترمانه و خوش برخورد از اون و بقیه ی دوستاش تشکر کردم بعد راهمو گرفتمو رفتم😉
- جلوتر یه خانومه ک از دور میدید ماجرا رو سر تکون داد و گفت: خجالت نمیکشن توی این سن سیگار میکشن!!😏
- منم گفتم: آره! ولی اگه من بگم، بعدش شما بگید و یکی دیگه بگه؛ اونوقت اونا دیگه جرئت نمیکنن توی جامعه از این کارا کنن...
بعد با لبخند رفتم...
خییییییلی حس خوبی داشتم و کلی خدارو شکر کردم بخاطر روزیای که برام در نظر گرفته بود👌👌👌
(سعادتی از زنجان)
#سیگار
#حجاب
#کشف_حجاب
#تذکر_به_نوجوان
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 قسمت اول
الان که دارم خاطره مینویسم اشکام دارن میان😭
تو یه گروه دیدم که خانمی، عکس پروفایل خوبی نداره...
عکس خودش بود با گردن باز و موهای بیرون گذاشته...
رفتم خصوصیش و عکس بالا رو براش فرستادم👆
- گفت: خب، مگه من چهکار کردم؟ تو این همه عیب داری...من فقط حجابم مشکل داره...این همه بی عدالتی هست و ...
نپذیرفت!
- جوابش رو با محبت دادم و نوشتم: برام دعا کن خدا از تقصیرات من بگذره...
با اکراه خداحافظی کرد...
به یک دقیقه نکشید
عکس پایین رو برام فرستاد 👇
🔸 قسمت دوم
- نوشت: به حرفت گوش میدم!
فقط بهخاطر این شهید...
- نوشتم: 😭😭
- نوشت: این شهید رو میشناسی؟؟ شهید ابراهیم هادی...
- نوشتم: اشکمو درآوردی...
- نوشت: خیلی دوسش دارم...
- نوشتم: منم دوسش دارم...
- نوشت: اولا بهم کمک میکرد... اما الان؛ نه...
- نوشتم: وای اشکام میاد...چه کردی با من؟!
- نوشت: شرمنده! برام دعا کن...
- نوشتم: به حرف خدا گوش بده قربونت برم... من کیم...من هیچم...
- نوشت: من یک مشکل دارم؛ خیلی بزرگه... دعا کن حل بشه...
- نوشتم: قابل باشم حتما... الهی حل بشه... برو سراغ خود شهید هادی😭 بگو به من، خیر من رو بده...منم دعا کن 😭
- نوشت: من اینقدر گناه کردم دعاهام بالا نمیره؛ اما بازم چشم شاید برا شما مستجاب بشه... فدات
- نوشتم: قربون دلت برم. توبه کن. در رحمت خدا بازه...وقتشه...
- نوشت: 😔😔خدا منو ببخشه! من در حق خیلیها بد کردم... شریک جرم خیلیها شدم...برام دعا کن! ممنون
و بعدش دیگه تمام عکسهای بیحجاب پروفایلش رو برداشت 😭
#حجاب
#فضای_مجازی
#شهید_ابراهیم_هادی
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
@vajebefaraamooshshodeh
🔸 قانون
دو تا جوون ردیف جلو، محو جمال مهماندار بودن...
رسید کنار صندلیم...
- گفت: لطفا کمربندُ ببندید!
- گفتم: نمیبندم!
- گفت: چرا؟!
- گفتم: دوست ندارم!
- گفت: دوست داشتنی نیست! قانون هواپیماست!!
- گفتم: مگه حجاب هم قانون هواپیما نیست؟
چند ثانیه سکوت...
کمربند رو بستم، رفت!
✅موقع پذیرایی، موهاش رو پوشونده بود😊
✍ #مرتضی_رجائی
#حجاب
#تذکر_در_هواپیما
#حجاب_قانون_کشوره
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
@hejabuni