eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
651 دنبال‌کننده
565 عکس
324 ویدیو
102 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣2⃣ چرا زمانى كه در مسير حق حركت مى‏كنيم، اگر خارى در پاى ما برود، ناله ما در مى‏آيد، ولى وقتى بچه‏مان مريض است، وقتى مى‏خواهيم شغلى بگيريم، مى‏خواهيم مدركى بگيريم، حاضريم تا آن طرف دنيا برويم، حاضريم هزار ذلت و بدبختى و بالا و پايين‏ شدن را تحمل كنيم، نه كسى به ما «بارك اللَّه» مى‏گويد و نه كسى از ما تشكر مى‏كند. 🔺چه شده در راهى كه خودمان آن را خواسته‏ايم، اين همه پا بر جا هستيم، ولى در راهى كه آن را شناخته‏ايم و احساس كرده‏ايم كه بايد برايش بايستيم، اين قدر سست و از پا افتاده‏ايم؟! 🔺حاضريم براى هيچ و پوچ، جان خود را بدهيم ولى براى آنچه كه ارزش دارد ...؟! 🔺بايد خودمان را محاكمه و بر خود سخت‏گيرى كنيم كه اين همه رنج و پا بر جايى براى رسيدن به يك عشق حقير، براى گل‏هاى پرپر، براى بهارهاى پاييز، براى سبزهاى زرد؟! 🔺ثبات‏ها و قدرت‏ها، از همين مقايسه‏ها به وجود مى‏آيد. 📗حركت، ص: ۱۷۴ 🌷🇮🇷🌷
2⃣2⃣ اين مهم نيست كه دوباره فتنه‏ها سر مى‏گيرد و شمشيرها فرق على را مى‏شكافد، 🔺كه بايد دوباره كوشيد و جوشيد و از ريشه روييد. به خصوص آنجا كه تو مى‏خواهى زمينه‏ى انتخاب و امكان خوب شدن را فراهم كنى تا هر كسى از روى آگاهى به زندگى و يا هلاك برسد؛ «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيَى‏ مَنْ حَىَّ عَنْ بَيِّنَةٍ». 🔺با اين ديد ديگر مشكلى نيست. آنها كه‏ مى‏خواهند آدم‏ها خوب شوند و دنيا گلستان شود، بايد مأيوس شوند، نه آنها كه‏ مى‏خواهند زمينه‏ى انتخاب و امكان خوب شدن را فراهم كنند و نجدين را پيش پاى آدم‏ها بگذارند. 🔺با اين نگاه و با اين ديد مى‏توان رنج‏هاى سنگين تاريخ را به دوش كشيد و از پا ننشست و با اين شناخت مى‏توان استقامت على را فهميد و همراه او باقى ماند، 🔺وگرنه آنقدر حالت يأس و آيت يأس را از دوست و دشمن مى‏بينى و مى‏شنوى كه با شكست بنى‏اميه باز هم به دامان على باز نمى‏گردى و سنگينى بار ولايت را تحمل نمى‏كنى. 🔺و اين نكته را هم فراموش نكن كه تماميت و ناتمامى در رابطه با هدف‏ها مشخص مى‏شود. 🔺 آن‏جا كه هدف تو گلستان شدن جهان و صالح شدن تمام آدم‏ها باشد، هيچ‏وقت موفق نخواهى بود و به نتيجه نخواهى رسيد؛ اما آن‏جا كه ايجاد امكان و فراهم شدن زمينه و امكان انتخاب آدم‏ها را بخواهى، هيچگاه مأيوس نخواهى شد؛ چون در شكم دستگاه فرعون مى‏توانى همچون موسى رشد كنى و در دل تاريكى مى‏توانى‏ همچون چراغ بدرخشى، كه سياهى‏ها خود زمينه‏ساز و خواستگاه نور هستند. 🔺 در بطن تاريكى چراغ‏ها بارور مى‏شوند. 🔺هميشه براى طرح دعوت و هدايت امكان هست. اگر به دنبال دعوت و هدايت، اجابت و همراهى شكل گرفت، باز به تعبير اميرالمؤمنين در خطبه‏ى ششم، تو با مقبل به حق و آنها كه روى آورده‏اند، با مدبر از حق و آنها كه پشت كرده‏اند، خواهى جنگيد، وگرنه صبر مى‏كنى با چشم تر و گلوى درد با خار چشم و استخوان گلو شكيبا خواهى بود تا همراهان را بسازى و بيابى و كار خود را دنبال كنى. 🔺با اين وضع، تو به تماميت خويش و به موفقيت و پيروزى رسيده‏اى و دشمنِ درگير با اين چنين بينش و روشى ناتمام و ابتر و شكست خورده است؛ چون حتى با پيروزى و تسلط و قدرت به تماميت نمى‏رسد و هدف تو را سد نمى‏كند كه تو در دل او مى‏توانى همراهانت را بيابى و مى‏توانى مؤمن آل فرعون را داشته باشى. 📗 تطهير با جارى قرآن، ج‏۱، ص: ۳۸۹ 🌷🇮🇷🌷
3⃣2⃣ مؤمن که می‌شوی نيروى ديگرى در تو زنده می‌شود و دیگر امرى عظيم با تو آميخته و مخلوط گرديده‏ و همين باعث شده كه تو از سرگرمى‏ها و شادى‏ها و رنج‏هاى آنها فاصله گرفته‏اى، كه تو را مقصدى ديگر مشغول كرده و رنج‏ها و شادى‏هاى ديگرى طلوع كرده است. تو شادى بهار و رنج پاييز ندارى كه در هر فصل كارى هست و در برابر هر نعمت مسئوليتى و در كنار هر فراغت اشتغالى. 📗 تطهير با جارى قرآن، ج‏۱، ص: ۳۸۰ 🌷🇮🇷🌷
4⃣2⃣ دنيا چهار فصل است، هميشه بهار نيست. همين كه به آن تكيه مى‏كنى تو را زمين مى‏زند و همين كه به آن دل مى‏بندى، تو را به رنج مى‏نشاند، 🔺شايد اين‏ تحول‏ و درد و رنج براى ما كه پاهامان را بريده‏ايم و به دنبال مقصدى نيستيم، خيلى دردناك باشد، 🔺ولى براى آنها كه فرزند راه هستند و به دنبال دوست و در فكر مقصد، اين دردها و رنج‏ها و تحول‏ها، خود علامت بيدارى و عامل حركت و باعث قرب است. 🔺براى آنها رنج‏ها نعمت است كه بر آن شاكر هستند، نه رنجى كه از آن‏ جزع‏ داشته باشند و عقده‏ بگيرند و در نهايت بر آن‏ صبر كنند، كه با اين ديد، شكر در دل تو خيمه مى‏زند. 📗 درسهايى از انقلاب (قيام) ؛ ص۱۲۷ 🌷🇮🇷🌷
5⃣2⃣ «فَاْستَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمَّنْ خَلَقْنا انَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لَّازِبٍ» ؛ 🔺از آنها بپرس كدام در خلقت محكم‏تر هستند، اينها ... يا آنچه ما آفريديم از آسمان‏ها و و و؟ ما آنها را از گِل؛ آن هم گِل چسبنده آفريديم. 🔺گويا اين توصيف چسبندگى (لازِب)، هم سماجت را مى‏رساند و هم حقارت را. راستى چگونه اينها با اين حقارت يا سماجت به غرور چسبيده‏اند؟! 🔺اين برگ‏هايى كه بر سر شاخه‏اى اسير بهار و پاييزند، چرا خود را در جنگل هستى نمى‏بينند؟! 🔺چرا در اين وسعت به خود نگاه نمى‏كنند تا از غرورها آزاد شوند و راه خود را بيابند و حركت خود را آغاز كنند؟! 🔺برگ ☘هنگامى كه فقط خود را مى‏بيند و از جنگل غافل مى‏شود به غرور مى‏رسد و سرودِ «أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلى‏» سر مى‏دهد. 🔺اما با توجه به وسعت هستى و روابط اين برگ با شاخه‏ها و تنه‏ها و خاك‏ها و جنگل‏ها و ... ديگر غرورى نيست؛ چون همين برگ، محتاج اين همه است و اسير پاييز و چيزى نمى‏گذرد كه خوراك مورچه‏ها مى‏شود و بازيچه نسيم؛ «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأكُولٍ» و «جَعَلْناهُمْ أَحاديثَ» . 📗 حيات برتر، ع ص ص: ۱۷۱ 🌷🇮🇷🌷
6⃣2⃣ در اين دنياى متحول چگونه اين انسان آگاه و مرگ انديش كه در بهار، پاييز را مى‏بيند و حدس مى‏زند مى‏تواند با همه نعمت‏ها متنعم و راحت باشد؟ 📗تطهير با جارى قرآن / ج‏۳ / ۳۶۱ 🌷🇮🇷🌷
7⃣2⃣ ما غم‏ها را در زرورق مى‏پيچيم و خود را فريب مى‏دهيم يا اسير بهار مى‏شويم يا شكسته‏ى پاييز و در هر حال با خوشى‏مان ناخوشى همراه است. 🔺و هر چه تلقين كنند و بگويند، غم‏ها تمام نمى‏شوند، كه شكل عوض مى‏كنند. 🔺اگر يكى برود، صدتا مى‏ماند و در هر كدام صدتا مى‏زايد. 🔺اين واقعيت است، زندگى چهار فصل است. كسى كه مثل آندره ژيد فقط بهارش را ببيند، دروغ‏گوست و كسى كه مثل صادق پاييزش را بشناسد و بوف كور و سگ ولگرد و ... او هم يك چشم است. 📗 تطهير با جارى قرآن، ج‏۲، ص: ۷۸ 🌷🇮🇷🌷
«فَاْستَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمَّنْ خَلَقْنا انَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لَّازِبٍ» ؛ از آنها بپرس كدام در خلقت محكم‏تر هستند، اينها ... يا آنچه ما آفريديم از آسمان‏ها و و و؟ ما آنها را از گِل؛ آن هم گِل چسبنده آفريديم. گويا اين توصيف چسبندگى (لازِب)، هم سماجت را مى‏رساند و هم حقارت را. راستى چگونه اينها با اين حقارت يا سماجت به غرور چسبيده‏اند؟! اين برگ‏هايى كه بر سر شاخه‏اى اسير بهار و پاييزند، چرا خود را در جنگل هستى نمى‏بينند؟! چرا در اين وسعت به خود نگاه نمى‏كنند تا از غرورها آزاد شوند و راه خود را بيابند و حركت خود را آغاز كنند؟! برگ هنگامى كه فقط خود را مى‏بيند و از جنگل غافل مى‏شود به غرور مى‏رسد و سرودِ «أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلى‏» سر مى‏دهد. اما با توجه به وسعت هستى و روابط اين برگ با شاخه‏ها و تنه‏ها و خاك‏ها و جنگل‏ها و ... ديگر غرورى نيست؛ چون همين برگ، محتاج اين همه است و اسير پاييز و چيزى نمى‏گذرد كه خوراك مورچه‏ها مى‏شود و بازيچه نسيم؛ «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأكُولٍ» و «جَعَلْناهُمْ أَحاديثَ» . حيات برتر، ع ص ص: 171
دعای پایانی شب یلدا👇
9⃣2⃣خدایا تو مى‏دانى 🔺 ما يك برگ نيم خورده‏ايم- عصف مأكول‏- آن هم برگى بر شاخه‏اى و آن هم شاخه‏اى در درختى به تنومندى تاريخ، آن هم در جنگلى به وسعت هستى و آن هم جنگلى اسير بهار و پاييز و همراه تغيير و تبديل ووو. 🔺تو ما را مى‏شناسى كه فقيريم و دست خالى و اين گونه مغرور و بى‏خبر. 🔺و باز به سوى تو آمده‏ايم؛ چون مى‏دانيم كه ما را محروم نمى‏كنى. تو به خاطر ما نداده‏اى كه به خاطر ما دريغ كنى. 🔺ما مى‏دانيم چه كاره‏ايم و چقدر زيان كرده‏ايم، ليكن آگاهى تو به ما و آگاهى ما به اينكه ما را محروم نمى‏كنى اين دو آگاهى ما را به سوى تو كشيده و با سختى به نزد تو آورده. 🔺هر چند سزاوار رحمت تو نيستيم ولى تو سزاوارى كه بر ما و بر مجرم‏ها با وسعت فضل خويش ببخشى و مجرم‏ها را مدارا كنى نه آن كه مجازات فرمايى. 🔺پس تو بر ما منت بگذار به آنچه كه تو سزاوارش هستى و تو ما را ببخش كه ما نيازمند رسيدن توييم. اى غفار! 📗بشنو از نى؛ شرح ابوحمزه ص۷۹ 🌷🇮🇷🌷
🏴🏴🏴 0⃣3⃣اين روزها، روزهاى فاطمه (س) و اين شب‏ها، شب‏هاى على (ع) است. 🔺اگر بيشتر گوش بدهيم مى‏توانيم صداى حزن آلود على (ع) را از مدينه‏ى رسول بشنويم كه با چشم اشك و نواى غربت مى‏گويد: «امَّا حُزْنِى فَسَرْمَدٌ وَ امَّا لَيْلِى فَمُسَهَّدٌ». 🔺 راستى اين فاطمه (س) در كجا ايستاده كه على (ع) اين گونه از او مى‏گويد؟ 🔺 اين چه انس عميقى است كه اين گونه حزن سرمد مى‏آورد؟ 🔺 اين چه‏ خورشيد در خاك نشسته‏اى است كه اين گونه شام ديجور به دنبال مى‏كشد؟ 🔺من از فرزندان فاطمه (س)، از آن كهكشان‏هاى حلم و حماسه و فرياد و از آن خانه‏ى مبارك، حرفى نمى‏زنم. 🔺من فقط از فاطمه (س) مى‏پرسم؟ راستى در او چه درخششى است كه تا امروز در چشم‏ها و دل‏هاى ما نشسته است و راه‏ها را نشانه مى‏زند. 📗 روزهاى فاطمه(س)، ص: ۱۴ 🌷🏴🌷
اگر از آجیل و میوه کلام شیرین استاد لذت بردید شادی روح مرحوم صفایی فاتحه و صلوات یادتون نره
جمله برگزیده پاییزی استاد: 👇👇
8⃣2⃣ درختى 🌳🌴 كه به لباس‏هايش پاى بند نبود و هنگامى كه زرد 🍁مى ‏شدند رهايشان مى ‏كرد و در نتيجه هر بهار به لباس‏هاى سبز مى ‏رسيد. 👇👇 🔺مربى مى‏تواند به وسيله داستان‏ها از در مخفى وارد شود و اين خصوصيات را در ناخود آگاه كودك وارد كند. 🔺داستان مرغى كه حرف هر كس را نمى‏شنيد و يا 🔺ماهى سياهى كه خود به دنبال چيزى بود و يا 🔺دانه گندمى كه در زير خاك آرام نمى‏گرفت‏ و 🔺يا جوجه‏اى كه در پوست نمى‏ماند و 🔺يا ستاره‏اى كه به دنبال عشقى مى‏دويد و 🔺 يا درختى كه به لباس‏هايش پاى بند نبود و هنگامى كه زرد مى‏شدند رهايشان مى‏كرد و در نتيجه هر بهار به لباس‏هاى سبز مى‏رسيد و يا پلنگى كه آرام نمى‏گرفت‏ و 🔺يا موشى كه كند و كاو مى‏كرد و به گنج مى‏رسيد. 🔺اين داستان‏ها كودك را كوك مى‏كنند و ناخود آگاه او را به چرخش مى‏اندازند. 🔺مربى مى‏تواند خواسته‏اش را اين گونه در كودك پياده كند و به او شخصيت و تفكر و حريت و يا هر گونه پستى و زبونى را بياموزد. 📗 تربيت كودك، ص: ۵۰ 🌷🇮🇷🌷
🔺برای آموختن هنر تماشا و خوب دیدن یک راه دیدن دقتها و برداشتهای اهل و است. زیاد خواندن و انس با چنین خوشه‌چینی‌هایی زاویه دید انسان را تیزتر خواهد کرد. برای همین نتیجه پیمایش گذرا در آثار مرحوم در قاب 0⃣3⃣ تصویر مکتوب اما شگفت و قابل تآمل از تحول در طبیعت و جابجایی فصل‌ها را در این پنجره ببینید: 👇 https://eitaa.com/khatereazalisafaee 🌷🇮🇷🌷
011015 استاد غنوی جلسه 1 حجیت روایات اخلاقی.mp3
39.15M
🔺نشست علمی ✨ بررسی روشهای روایات در 👌 حجه‌الاسلام‌والمسلمین دکتر 📆 پنج شنبه ۱۴۰۱۱۰۱۵ ساعت ۱۰:۱۵ صبح 🔺 کمیته علمی هیات انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ┏━━━🇮🇷🌷🇮🇷━━┓ 🆔 @Roshdelmi ┗━━━🍃🕊━
تقریر نشست بررسی روش های اثبات صدور روایات در فقه معارف، استاد غنوی.docx
32.1K
🔺تقریر مکتوب نشست علمی ✨ بررسی روشهای روایات در 👌 حجه‌الاسلام‌والمسلمین دکتر تقریر: حجه‌الاسلام‌ علی فاضل 📆 پنج شنبه ۱۴۰۱۱۰۱۵ ساعت ۱۰:۱۵ صبح 🔺 کمیته علمی هیات انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ┏━━━🇮🇷🌷🇮🇷━━┓ 🆔 @Roshdelmi ┗━━━🍃🕊━
🔷 ايمان چيست؟ چه مراحلى دارد؟ چه آثار و چه علائمى به دنبال مى‏آورد؟ و چه بارهايى و چه حقوقى را بر دوش مى‏گيرد؟ 🔷 ايمان چيزى جز عشق و نفرت نيست. «هَلِ اْلايمانُ إلاّ الْحُبِّ وَ الْبُغْضُ». ايمان عشق در راه او و نفرت به خاطر اوست. ايمان رهبرى و جهت دادن به عشق و نفرت است. 🔷 ايمان حد قلبى مذهب است.«الَّذينَ آمَنُوا أَشَّدُ حُبّاً للَّهِ». آنها كه ايمان مى‏آورند از عشق بزرگترى براى خدا برخوردار مى‏شوند.«قالَتِ ألاعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا، وَ لكِن قُولُوا أَسْلَمْنا فَلَمَّا يَدْخُلِ الايمانُ فى‏ قُلُوبِكُم». اعراب مى‏گفتند ما ايمان آورده‏ايم، ما گرويده‏ايم. بگو شما ايمان نياورده‏ايد، بگوييد اسلام آورده‏ايم. هنوز ايمان در دل شما راهى نيافته است. هنوز اين عشق خدا در سينه‏ها خرگاه نزده است. هنوز ديگران پاسدار دل‏ها هستند. 🔷 اين عشق به تدريج شكل مى‏گيرد و پيچيده مى‏شود. اين گياه آهسته سربلند مى‏كند تا از تمامى وجود تو سرازير مى‏شود و از دست و پا و چشم و گوش و فكر و خيال تو، جوانه مى‏دهد و بار مى‏آورد. 🔷 «إنَّ الايمانَ مَبْثُوثٌ عَلَى الْجَوارِحِ». ايمان بر تمامى وجود تو پراكنده است. ممكن است دست تو ايمان آورده باشد، ولى هنوز چشم تو ايمان نياورده باشد و خالى مانده باشد. هر كدام از اعضا و جوارح تو كه از اين عشق زنده شدند، به ايمان مى‏رسند، تا آنجا كه روحُ الايمان در تمامى وجود تو سايه مى‏گستراند. 🔷 سرعت و شتاب و يا كندى و حتى خشكيدن اين گياه عشق به تو بستگى دارد كه چگونه سيرابش كنى و بارورش سازى. هر چه بيشتر شكر كنى و بيشتر گام بردارى، زودتر مى‏رسى و بيشتر بار مى‏گيرى. 🔷 ايمان عمل را مى‏زايد و عمل ايمان را بارور مى‏سازد. آنها كه پرش‏هاى آهويى دارند و همراه مقايسه‏ها و ذكرها مدام با خودشان كار مى‏كنند و به خودشان نهيب‏ مى‏زنند، زودتر مى‏رسند. 🔷 بارها گفته شده كه بذر فكر و گياه عشق، اگر همراه ذكر و يادآورى تو نباشد، هيچگاه از زير خاك سر بر نمى‏آورد. من كسانى را سراغ دارم كه سال‏هاست در جا زده‏اند و گياه ايمانشان بى‏رنگ مانده و دارد مى‏خشكد. و كسانى را سراغ دارم كه هنوز ماهها نگذشته كه سربرآورده‏اند، چون داستان حركت انسان، داستان كفر و شكر است.«لَئِنْ شَكَرتُم لأَزيدَنَّكُم‏». 🔷 مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نكنى، افت مى‏كنى و مدام پايين مى‏آيى و اگر اقدام كردى پيش مى‏روى و جلو مى‏افتى. تو كه فهميدى بايد از اين لقمه‏ى چرب بگذرى. اگر توجيه كردى، تو در همين جا نمى‏مانى كه رفته رفته، بخل در تو سبز مى‏شود. با اينكه چند لقمه دارى، از بشقاب رفيقت برمى‏دارى تا آنجا كه يك انبار احتكار كرده‏اى و باز هم نگاهت به كاسه‏ى ديگران است تا آنجا كه مجبور مى‏شوى با كسانى دوست شوى كه احتكار مى‏كنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا كه در بزمشان راه مى‏يابى و ... تا آنجا كه از دست مى‏روى. 🔷 و اگر در اين آخرين پله يك قدم برداشتى، يك حركت كردى، قدرت گام دوم را به تو مى‏دهند تا آنجا كه مى‏توانى دو لقمه و بيشتر و بيشتر بدهى و از تمامى انبارهايت بگذرى. 🔷 داستان انسان، داستان شكر و كفر است، در هر لحظه پيش مى‏برد و يا عقب مى‏افتد. اين طور نيست كه خيال كنى در يك جا ايستادن، در همانجا ماندن است، كه ايستادن عقب گرد است و پايين رفتن. 🔷 آن زنده دل گفته بود آنها كه در نينوا حسين را كشتند، همان‏هايى بودند كه از يك لقمه نگذشتند. از يك چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا كه نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا كه دستشان را هم با خون حسين شستند. 📚 صراط، ص ۹٠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ زرنگ‌های عالم 🎙صحبت‌های سردار شهید قاسم سلیمانی درباره شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده 💠 خدا شاهد است که ما با همه ظرفیت‌مان حرکت نکرده‌ایم و بار خودمان را بر دوش دیگران انداخته‌ایم و خیال می‌کنیم رندی همین است. در حالی که زرنگ‌های عالم جور دیگری عمل کرده‌اند و بار دیگران را نیز به دوش کشیده‌اند. 📚 روزهای فاطمه (س)، ص ۷۱ ✍ استاد علی صفایی حائری 🏴 @EinSadTehran 🌐 Einsadtehran.ir
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدارحمت کنه مرحوم صفایی حائری رو خیلی این صوتشون مناسب این روزهای جامعه است که عده ای احتمالا دلسرد با نا امید شدند و یا اینکه تکلیفشون رو در این شرایط نمیدونند الان که اوج تاریکی نیست، حتی اگرم باشه ناامیدی معنا نداره @einsad 👈 عضوشوید @hosein_darabi
هدایت شده از خانه-مدرسه مبتدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰گزیده‌ای از سخنان علی صفایی حائری 🔹مشکلات موضوع کار هستند نه عامل فرار! 🔅مرکز نوآوری‌های اجتماعی مبتدا سایت|تلگرام|بله|ایتا|اینستا|سروش|روبیکا