تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت پنجم
تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل أمر.[6] آهنگ كشدار و طولانى
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 139
آيه با ادامه و استمرار شب قدر تا قيامت هماهنگ است و از يك كار كشيده و طولانى خبر مىدهد. كارى كه با فعل مضارع و همراه نزول فرشتهها و روح كه- بزرگتر حتى از جبرئيل است[7]- و با اذن و اجازه و امر خداى آنها در اين شب، شكل مىگيرد.
سلام ... ليلة القدر سلام.
اين قدر و اندازهى خدا و اين قدر و تقدير تو و اين امر و برنامهى ولى و اين كتاب و طرح و تقدير، هنگامى كه با هم هماهنگ شوند، به چه مىانجامند، جز سلام ... و اين است كه شب تقديرهاى خداى و تو و ولايت، شب سلام و امن است، شب پاكسازى از هر عيب و آفت است. اگر تو نعمتهاى خدا را با طرح ولايت و كتاب خدا هماهنگ كنى و با موضوعات جارى و گرفتارىها و نيازهاى موجود تطبيق بدهى، توانستهاى در اين شب قدر به سلام برسى و از خرابكارى و دوباره كارى و كندكارى نجات يابى.
عظمت شب قدر به همين خاطر است كه تمامى اينها با هم جمع شدهاند و فقط انتظار تقدير و تدبير تو را دارند كه با قدر نعمت و با قدر ولايت كه متمم
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 140
نعمتهاست و با قدر كتاب كه در اين شب جمعاند، تنها مىماند قدر تو و بيدار باش تو و طرح ريزى تو كه بايد با توجه به نيازها و كمبودها و ضرورتهاى جارى و آن قدرها هماهنگ باشد؛ چون همان طور كه گذشت طرح بر اساس هدف است و هدف تو بر اساس هوس نمىماند كه بايد با توجه به دو اصل:
1- قدر و امكانات تو،
2- نيازها و ضرورتها و شرايط جامعهى تو، شكل بگيرد.
وقتى مىخواهى براى زمينت نقشه بريزى بايد هدف را در نظر بگيرى و اين هدف هوس نيست، كه من دلم مىخواهد اينجا منار بسازم. بايد هدف تو با امكانات زمين و شرايط آن و با نيازها و ضرورتهاى موجود در جامعهى تو هماهنگ باشد.
در زمين سست و در جامعهى گرسنه آپارتمان نمىسازند، كه مرغدارى مناسبتر است؛ چون با سستى زمين و نياز جامعه، با قدر و اندازهى زمين و ضرورتهاى جارى هماهنگ است ... پس در نظر گرفتن اين قدر و امكان و ايجاد آن طرح و تقدير و هماهنگ شدن با ولايتِ معمار و دستور او، به عهدهى توست و اين قدر توست كه ميان قدر خدا، نعمتها و سرمايهها و قدر ولايت كه ملائكه و روح مىآورند، با توجه به كتاب نازل، رابطه برقرار مىكند و نيازهاى جارى را تأمين مىسازد.
تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت ششم
هِىَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 141
نكته همين است كه در شب طرح مىريزند تا در طلوع فجر، همراه فرشتههاى نازل شب، دست به كار شوند. ليلة القدر تا طلوع فجر است، نه تا يك عمر. شب طرح و تقدير هزار ماه نيست، برابر با هزار ماه است. تو نمىتوانى يك عمر نقشه بكشى كه فرزندانت آن را پياده كنند. تو بايد در سختترين شرايط، در شكم حادثهها و در شب تاريك، قدر و طرحت را بريزى تا در طلوع فجر كار كنى و برنامهها را پياده كنى، وگرنه كسى كه مىخواهد تازه پس از فجر كارى را شروع كند و طرحى را بريزد، ديگر به كارش نمىرسد، كه غروب از راه مىرسد و زمستان بر سر تو مىافتد، در حالى كه در بهار و در روز، كارى نكردهاى و توشهاى برنداشتهاى.
ما در شرايط خاص خودمان شاهد اين نكته هستيم. آنها كه در بيست و پنج سال خفقان و يا در پنجاه سال حكومت دشمن، طرحى نريختند و نقشهاى نداشتند و فقط كار مىكردند، بهرهى كارشان نصيب بيگانه شد. و آنها كه مهرهها را نساختند و فقط پس از پيروزى به اين فكر افتادند، گرفتار رنجها و خرابكارىها شدند. اينها تازه ساختمان را خراب كردهاند و مىخواهند دنبال بنّا و مدير و عمله و كارگر بروند و دنبال طراح و برنامهريز بروند و اين پيداست كه ديگران هم بىكار نيستند و سهم انقلابى مىخواهند و تا تو بخواهى دست به كار شوى آنها مهرههايشان را در تمام كادر تو داخل كردهاند و حتى تو مجبورى كه خودت آنها را داخل كنى و مونتاژ آنها را به كار بيندازى و اين آنها هستند كه مىتوانند تصميم بگيرند كه هم فارغند و هم بر سر پست. آنها مىتوانند دست به كار شوند و تو نمىتوانى جز در بدرى و دوندگى و رفو
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 142
كارى، به برنامهاى برسى ... و فاجعه اين است كه مديرها عمله مىشوند و عملهها پستها را به دست مىگيرند و زير پايت را مىروبند. و چه مىتوانى كرد جز سازش. و چه خواهى داشت جز رفو كارى و درگيرىها را زير سبيل گذاشتن. سلامى نيست، كه طرحى نبوده و در شب كارى انجام نشده، فقط در شب مرثيه خوان ظلمت بودهاى و مديحه سراى نور، نه دست به كار نقشهها و طرحها و نه در صدد ساختن مهرهها.[8]
[1] ( 1)- تفسير برهان، سيد هاشم بحرانى، روايات 17، 20، 23، 28، 29.
[2] ( 2)- همان، روايات 21 و 24.
[3] ( 3)- همان، روايات دوم و هفتم.
[4] ( 1)- اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، ج 2، ص 245.
[5] ( 1)- مائده، 3.
[6] ( 2)- تنزّل نزول تدريجى است كه همراه مِنْ معناى نازل كردن را مىدهد، نه نازل شدن را. و امر گرچه به معناى فرمان و عمل و شأن آمده ولى به معناى شأن و عمل خواهد بود، چون؛ كلمهى اذن ما را از معناى فرمان بىنياز مىكند در نتيجه معناى آيه مىشود؛ در اين شب به تدريج ملائكه و روح با اذن و اجازهى خداى خويش هر كارى و برنامهاى را نازل مىكنند و فرود مىآورند. و اين نزول و فرود مقصدى دارد كه جايگاه ولايت است. و اين است كه تا قيامت ولى امرى خواهد بود كه ملائكه بر او نازل مىشوند و بر او برنامهها و كارها را نازل مىكنند و اين استمرار با شكل طولانى آيه هماهنگ است.
[7] ( 1)- تفسير برهان
[8] صفايى حائرى، على، تطهير با جارى قرآن، 3جلد، ليلة القدر - قم، چاپ: اول، 1391 ه.ش.
هدایت شده از مرادی طارُمی
سلام علیکم لطفا قبل از اینکه این پیامها را پاک کنید
اساتید بزرگوار در مورد افضل بودن مذاکره علمی در شرایط کنونی که جهالت مدرن و ادعای دانایی و توهم دانایی میدان داری میکند توضیحی بفرمایید؟
هدایت شده از ر ب
سلام علیکم و رحمت ا...
علاوه بر پاسخ فوق، مذاکره علمی را برای کسانی که با ادبیات استاد صفایی آشنا نیستند می توان به صورت زیر نیز توضیح داد:
در ادبیات روایی ما، علم همواره به معنای مطلق دانش (هر دانشی) به کار نرفته، بلکه حداقل در مواردی (اگر نگوییم همه یا اکثر موارد) به معنای دانش منجر به هدایت به کار رفته است، به عنوان نمونه به دو روایات زیر اشاره می شود:
- لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِي (کافی، ج1، ص17)؛ علم فقط از طریق عالم ربانی به دست می آید، در حالی که علم به معنای مطلق دانش از عالم ربانی و غیر ربانی به دست می آید، بسیاری از دانشمندان بزرگ علم تجربی امروز، عالم ربانی نیستند، پس منظور از علم در روایت، علمی است که فقط از عالم ربانی به دست می آید که همان علم هدایتی است.
- الْمَالُ يَحْصُلُ لِلْمُؤْمِنِ وَ الْكَافِرِ وَ الْعِلْمُ لَا يَحْصُلُ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ خَاصَّة (بحار، ج1، ص185)؛ مال برای مومن و کافر حاصل می شود اما علم فقط برای مومن حاصل می شود، در حالی که می بینیم امروز، کافر ها هم علم دارند، علمی که فقط برای مومن حاصل می شود، همان علم هدایتی است، پس منظور از علم در روایت چنین علمی است.
روایات بیشتری از این دست را می توان در جلد1 و 2 بحار دید.
علمی که مذاکره آن در شب قدر افضل اعمال است از همین قبیل است؛ یعنی علم هدایتی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبکه ۳
#مرحوم_علی_صفایی
✨مؤسسه لیلةالقدر
🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🔻نخستین نمایشگاه مجازی قرآن کریم🔻
📚 تمامی کتابها با 20 درصد تخفیف
و ارسال رایگان به سراسر کشور عرضه می شود.
➕ به علاوهی ۵۰٪ بن تخفیف ویژهی طلبهها و دانشجویان
⏳ فقط ۳ روز تا پایان نمایشگاه
🔻 لینک کتابهای انتشارات لیله القدر (ناشر اختصاصی آثار استاد علی صفایی حائری «ره»)
https://book.icfi.ir/book?publisher=%D9%84%DB%8C%D9%84%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1&isPublisherExact=true
هدایت شده از روش تدبر در قرآن و سیره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨
👌عیش تمام در کلام امام رضا علیه السلام
پرسش مهم امام از شاگردش: يابن شُعَيْب ارَايْتَ مَنْ احْسَن النّاسِ عيشةً»؛ پسر شعيب مىدانى چه كسى زندگى بهتر را دارد؟ بهترین زندگی کدام است؟
در برابر اين سؤال هر كس جوابى خواهد داشت. چه در بعد مادى و چه معنوى، زندگى بهتر زندگى همراه ايمان، همراه رضا، همراه يقين، همراه قرب خداست. و يا اين كه بهتر در اطاعت و تقوى و اجابت دستور حق است و يا اين كه زندگى بهتر در ثروت زياد و قدرت زياد و لذت زياد و ... است.
حضرت به هيچ كدام از اين دو گونه جواب نمىپردازد و پس از واگذارى شعيب و اين كه شما آگاهتريد مىفرمايد:
«مَنْ حَسُنَ عَيْشُ النَّاسِ فى عَيْشِهِ». زندگى بهتر زندگى كسانى است كه ديگران، در زندگى آنها به خوبى رسيدهاند و خوبى ديگران در باغ دستهاى آنها روييده است زندگى مادى و معنوى تو اگر با توليد و تكثير تو همراه نباشد بر تو وبال مىشود. در زندگى مادى اگر تو بهترينها را براى خودت جمع كنى و لذت و قدرت و ثروت را براى خودت بخواهى و به ديگران نرسى و پول را نپاشى و پخش نكنى، حتما منتظر باش كه حسادتها و دشمنىها و چشمها و دستها در آشكار و پنهان، مزاحمت بشوند. و از دست و دل و دماغت بيرون بياورند، كه تا پول را نپاشى و نكارى پولى برداشت نمىكنى.
و در زندگى معنوى هم اگر تو در خوبى خودت غرق بشوى و ديگران در زندگى ايمانى و تقوايى و در يقين و رضا و قرب تو سهمى نگيرند و زندگى آنها در زندگى تو شكل نگيرد، حتما تو در غربت و تنهايى خودت محاصره خواهى شد و از دست خواهى رفت. 📚 درسهايى از انقلاب (تقيه)، ص: 104
@shagerd_Quran
📌علی صفایی حائری التقاط داشت یا مسیح مهاجری؟عادت قدیمی مدیر روزنامه جمهوری اسلامی در تهمت و دروغ؟!
🔺مرحوم علی صفایی حائری که به نام (عین-صاد) شناخته شده، نویسنده کتاب های معرفتی و مبانی دینی بود که مطالب آموزنده و نکات بدیعش، پایه های مبانی اعتقادی جوانان را استحکام می بخشید. با این حال، در دوران حیاتش و خصوصا در دهه شصت، برخی گروه ها و جریان ها به مخالفت با مرحوم صفایی و نظراتش قد علم کردند. کار به جایی رسید که عده ای بجای پاسخ علمی و فقهی، باب گفتگو را از آغاز بستند و کتاب های صفایی حائری را در زمره "کتب ضاله” قلمداد کردند!
🔺در روز 29 آذرماه 1360، مسیح مهاجری مطلبی علیه علی صفایی حائری در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رساند. او نوشت: "نویسنده این کتابها تلاش میکند در سبک نوشتن از برخی نویسندگان معاصر تقلید کند و مطالب انحرافی را در قالب عبارات به ظاهر زیبا به خورد مردم دهد. بسیاری از مطالبی که در کتابهای آقای عین-صاد آمده است از بینش مادی و التقاطی ریشه میگیرد و متاسفانه تاکنون نقدی هم نسبت به آن بعمل نیامده است و این شخص همچنان القائات انحرافی خود را پی میگیرد. امید است صاحبنظران انحرافات این کتابها را مستدلا به مردم بنمایانند.”
🔺صفایی مدتی بعد مطلبی تحت عنوان "برای پس از مرگم” نگاشت و به تمام اتهاماتی که به او وارد می کردند پاسخ داد، از جمله ادعای عقاید ماتریالیستی و التقاطی. صفایی در این باره نوشت: "برای من این جملهها که آقای مسیح مهاجری نوشته بودند و بینش مادی و انحراف و التقاط را یک جا به من چسبانده بودند، خیلی خنده آور بود و نشانه این که آقا این نوشتهها را هیچ ندیدهاند و شاهد این نکته این مطلب است که ایشان به واسطه آقای فلسفی نامی، یک نقد از کتابها شامل 16 صفحه برای یکی از معترضین فرستادهاند که در این نقد جزو خصلتهای مثبت نوشتهها ضدماتریالیستی و کمونیستی بسیار قوی، و ضد التقاطی و ضد ارتجاعی بودن آنها آمده است و گمان میکنم بدون آن که نیاز به جوابی باشد، خود جواب خود را دریافتهاند.”
🔺صفایی در قسمت دیگری خاطر نشان کرد: "ما در دین خود این قدر سخت گیر بودهایم که نه در برابر شرق و غرب، که حتی در برابر سنتهای خودمان هم بایستیم. من نه تنها در منابع و مقاصد و مجاری فکرم، وسواس به خرج میدادهام، بل در کلماتی که فکرم را با آن بیان میکنم، کوشیدهام که از متن باشد و این است که حتی یک کلمه امپریالیسم هم در این نوشتهها نیاوردهام؛ چون من این طور فکر نکرده بودم که با این زبان بنویسم. من در قسمت شناخت، انسان، جهان، تاریخ، طبقات، مبارزه، مراحل و شکلهای آن، موضعگیریها در برابر قدرتها و دولت جمهوری و جنگ و گروگانها، حرفهای مشخصی دارم که نتیجهاش همان خواهد بود که در آن تالار گفتم، که امروز مذهبیترین بچههای ما حتی همین آقای مهاجری دارند مارکسیستی فکر میکنند و نمیدانند کلمات زیربنا و روبنا و جبر تاریخ و بورژوا و خرده بورژوا و خصلتهای بورژوایی و امپریالیسم هم از آن زمینه برخاسته است…”
✨✨✨✨✨✨✨✨
🌱روحهای جدا شده از پلیدی؛ معلمان راهِ بینهایتِ انسان
👌چه بسا يك دارو، يك غذا، يك سيگار كه امروز در من شور و حال و خوشى هم بياورد اما در مجموعهى عمر من به ضرر و زيان بينجامد.
انسان پس از گسترش دانشهايش اگر چيزى را بدست بياورد و چيزى را كشف كند، همانهايى است كه تجربهاش كرده و با آن روبرو بوده است و چه بسيار عوالمى كه هنوز به آن نرسيدهايم و تجربهاش نكردهايم و چه بسيار مراحلى كه هنوز از آن بىخبريم و غافليم.
و بخاطر اين محدوديت در ديد و اين وسعت در ديدگاه هستى است كه انسان، به سوى خدا مىشتابد و از او مىپرسد و از او مىپذيرد. او كه به تمام هستى آگاه است؛ از تمام نفعها و ضررها و از تمام اثرها؛ اثر يك غذا بر تمام سلولها، آن هم نه در يك سال و دو سال و هفتاد سال و در اين محدودهى هستى و در اين عالم؛ كه در تمام طول راه، تا بينهايت.
انسان هنگامى كه تمام راه را رفت، آنگاه مىيابد كه اثر يك نگاه، اثر يك خيال، اثر يك تصميم، بر تمام هستى و بر تمام عوالم تا چه اندازه بوده است و آنگاه مىيابد كه چقدر بر اثر بى توجهى و سركشى ضرر كرده و زيان ديده است و آن روز بانگ برمىدارد و ناله مىكند كه: يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللّه و إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السّاحِرين. «1»
اما امروز خيلى هم كه دوربين به دست بگيرد و از وسايل علميش كمك بستاند بيش از اين محوطه، بيش از اين عالم را نمىبيند و نمىيابد و تجربه نمىكند. از اين رو از آنچه از عوالم بعد مىگذرد و از آنچه يك نگاه و يك لبخند و يك غذا و يك مشروب بدنبال مىآورد نه در اين محدوده بلكه در آن وسعت و در آن مرحله بيگانه است.
اين پيداست كه ناچار با وحى آشنا مىشود و از خدا مدد مىگيرد. و خدا روحهايى را از پليدى جدا كرده و به عصمت رسانده و او دلهايى را با نور «2» و با فرقان، «3» همراه نموده و او براى آنها از تمام هستى حكايت كرده و بر طبق قانونهايى كه بر تمام هستى، در تمام راه انسان حاكم هستند، قانونهايى گذاشته و دستورهايى داده و به آنها سپرده است.
__________________________________________________
(1)- زمر، 56.
(2)- يجعل لكم نورا تمشون به، حديد، 28. كافى ج 1، باب الحجه، ح 3.
(3)- يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا. انفال، 29.
📚غدير، ص: 19
@shagerd_Quran
تصویری از دوره نوجوانی مرحوم حاج شیخ #علی_صفایی حائری أعلی الله تعالی مقامه...
استاد سید مجید طباطبایی: سلام علیکم. نکته مهمی که وجود دارد این است که مرحوم استاد صفایی خود را ملتزم می دید که حتما درانتخابات های مختلف نظام شرکت کند . مادر بزرگوارم از مادر آقا موسی سلمه الله (فرزند مرحوم استاد) نقل می کرد که حاج شیخ در روز رای گیری برای جمهوری اسلامی، اولین رای گیری نظام، همه آشمایان و دوستان را به شرکت در رای دادن به جمهوری اسلامی تشویق می کرد. (مادرم با مادر آقا موسی از قبل از پیروزی انقلاب مانوس هستند). بنده به اتفاق خانواده آبان سال 60 به قم منتقل شدیم . قبل از آن مرتب رفت و آمد داشتم. پس از انتخابات اول مجلس شورای اسلامی ، یک روز به قم آمده بودم . یک راست آمدم منزل حاج شیخ در اندرونی بودند، تق تق به در آشپزخانه زدم تا ایشان آمد. یادم هست حتی ننشستیم. همان طور ایستاده گفتم: « شنیده ام شما گفته اید در انتخابات شرکت نکنید، خواستم صحت و سُقم آن را به طور مسنقیم از خودتان بپرسم ». ایشان جواب دادند : «هر کس گفته است یا بی اطلاع بوده یا منظور خاصی از این نسبت به من داشنه است . من در انتخابات شرکت کردم و فقط به شیخ محمد یزدی رای دادم . آقای خلخالی را صالح نمایندگی ندانستم چون با او قبل از انقلاب در درس لمعه آقای موسوی اردبیلی شرکت می کردیم و می شناسمش ». دست دادیم خداخافظی کردم و رفتم . یکی دو کار کوچکی داشتم . سفارشی مرحوم پدرم کرده بود تا به یکی از اقوام بکنم. بعد از ظهر هم به تهران برگشتم. توصیه ام به دوستان عزیز و محترم ، به ویژه جوان تر ها این است که حواسمان باشد در آستانه بیست و دومین سال فقدان استاد، آن بزرگوار را خرج افکار امروز خودمان و ترویج و تثبیت آن ها نکنیم .خداوند ان شاالله همه ما را بیش از پیش مرهون الطاف خود قرار دهد.
👌✨گفتگوی شنیدنی با حجتالاسلام حسین دست پروری مدرس حوزه و دانشگاه . در این دیدار حجت الاسلام دست پروری علاوه بر صحبت درباره دوران تحصیل خود در ایران و امریکا، به بیان خاطرات مرحوم استاد صفایی حائری پرداخت.
#استبصار #صفائی_حائری درباره مرحوم استاد صفایی: دنبال مریدبازی بودم با یک جلسه گفتگو ریشه مریدبازی را زد؛ فهمیدم نه سال اشتباه میکردم. ما با قال الصادق شروع میکنیم او با کشتی شروع میکرد... دیگران به گرد پایش نمیرسند... عهده داری و امامت میکرد ... ✨خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد
مست بودم تشر قهر تو هشیارم کرد
یک زمان سر به هوا بودم و از دل غافل
تا کمند غم عشقت گر فتارم کرد 🎥 https://www.aparat.com/v/f9FY3 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا پور سید آقایی
✅ یکی از رفقای استاد صفایی رحمة الله علیه امکاناتی به دست آورده بود و اصرار داشت برای موسی (پسر دوم استاد) که به تازگی طلبه شده بود، خانه ای بخرد.
✅ حاج شیخ گفت: به جای موسی برای فلانی خانه بخر؛ نیاز او بیشتر است، موسی تازه ازدواج کرده و در خانه عمه اش اتاقی دارد.
✅ فلانی چند سال است که طلبه است و بچه هم دارد.
✅ از او اصرار و از حاج شیخ انکار. بالاخره راضی اش کرد که برای دیگری خانه بخرد.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۱۴
🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا حیدری
❇️ یک بار یکی از بستگان را که پزشک بود، نزد استاد صفایی رحمة الله علیه بردم و ایشان بعد از گفتگوهای جالب و دلنشینی در تحقیر دنیا، که دوای درد آن پزشک بود.
❇️ با حالتی مخصوص به خودش به دکتر گفت: دکتر به بیماری ما هم برس. دکتر با خجالت تأملی کرد و گفت: آخر رشته ی ما درد شما نیست.
❇️ استاد پرسید: مگر تخصص شما چیست؟ دکتر گفت: ناباروری زنان و عقیمی!
❇️ حاج شیخ بلافاصله فرمود: دکتر! ما هم عقیم هستیم. باید بارور شویم و تولیدی و تولدی داشته باشیم.
❇️ دکتر دوباره گفت: ولی ما انگشت کوچک شما هم نیستیم. شیخ فرمود: نه، کوچک نباشید. ما دوستان بزرگ می خواهیم.
📚 مشهور آسمان ص ۵۰
🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا حیدری
💟 طلبه ای از شاگردان خوب و قدیمی استاد صفایی رحمة الله علیه تعریف کرد: یکی از شب های تابستان که از نیمه گذشته بود، یکی از طلبه ها به من زنگ زد و گفت: فلانی با این هوای گرم قم یک پنکه نداریم و دیگر طاقت زنم تمام شده و خلاصه کلافه ایم.
💟 با آنکه پاسی از شب گذشته بود و همه خواب بودند، هر چه فکر کردم کسی جز آقای صفایی به ذهنم نیامد که بی منت و ملالت کارگشا باشد.
💟 با کمی وسواس و تأمل، شماره شیخ را گرفتم. خودش گوشی را برداشت و راحت احوال پرسید.
💟 موضوع را گفتم. بی تأمل گفت: آره، آره. پنکه هست کجا بیاورم؟!
💟 گفتم: نه، نیایید. خودم می آیم و بیرون زدم. هنگامی که نزدیکی های خانه استاد رسیدم، دیدم ایشان پنکه به دست، سر خیابان ایستاده اند.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۵۷
🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا پور سید آقایی
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به یکی از کسانی که به امام خمینی رحمة الله علیه و انقلاب نیش می زد، توپید و گفت: آنقدر به تو بگویم که اگر بدانم راهم می دهند و موفق به دیدار امام می شوم به جماران می روم حتی اگر چند روز هم پشت در معطل بمانم.
🔷 دیدن امثال امام ظرفیت ساز است.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۴۵
🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از اطلاعرسانی - عینصاد
#آمریکا l #مشهد
🌏 از آمریکا تا مشهد
🎥 گفتگو با حجتالاسلام حسین دستپروری، مدرس حوزه
❇ طلبۀ الکترونیک در آمریکا
دانشجوی حوزه در مشهد
📆 ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
ساعت ۱۸:۳۰
💻📱 زنده ببینید:
https://instagram.com/estebsar_persian?igshid=v9k12vxzgrcx
📲 لینک گروه لیلةالقدر مشهد 👇
https://sapp.ir/joingroup/Sh7TtugDCUlbJKNOi3rf1HRV
📲لینک کانال اطلاعرسانی عینصاد
https://eitaa.com/joinchat/1123942497C587bf32e2c
هدایت شده از چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤👈 استاد علی صفایی حائری رحمة الله علیه
✅👈 منتظر، بی تفاوت، بی خیال، بی توجه و بی مسئولیت نیست.
🆔👉 @cheshmeyejarie