💢 تشابه برجام و FATF #برجام_و_fatf #روایت

#روایت بدون تحریف مذاکرات (۳) 🎥۹اردیبهشت ۱۴۰۰ |سعید جلیلی ؛روایت واقعیتها در سیر مذاکرات از گذشته تا به امروز #وین #پیشنهاد_دانلود #نشر_حداکثری @khatevelayat

#روایت بدون تحریف مذاکرات (۴) 🎥۹اردیبهشت ۱۴۰۰ |سعید جلیلی ؛روایت واقعیتها در سیر مذاکرات از گذشته تا به امروز #وین #پیشنهاد_دانلود #نشر_حداکثری قسمت سوم @khatevelayat

#روایت 🔴اگر در همسایگی خود خانه خالی وجود دارد که به افراد مجرد بیگانه اجاره داده شده یا هر مورد مشکوک دیگر با شماره ۱۱۴ تماس بگیرید بزرگترین نعمت امنیت است شما و هر کسی که در این زمینه قدم بردارد برای امنیت ملت خود سرباز گمنام امام زمان خواهد بود انشاالله @khatevelayat

#روایت 🔴آقای رئیس جمهوری که با یک تلفن تو را برگرداندیم به قدرت با مردم ایران شوخی نکن❗️ @khatevelayat

#روایت 🔴سخنرانی شهید شیخ احمد کافی توصیه می‌کنم حتماً سخنرانی این شهید بزرگوار را گوش کنید https://eitaa.com/joinchat/1718878448Cc5ec38667e

#روایت ⭕️پست‌ترین دشمنان ما از ترس می‌گویند ایران ایران ایران و دلیلش دیدن همین صحنه‌هاست❗️ @khatevelayat

#روایت ♨️فیلمی از اتاق فکر مختار بیشتر از آن چیزی که فکر کنید سربازان فرمانده مظلوممان به شما نزدیکند برای انتقام خون او @khatevelayat

#روایت 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 🎥فیلمی از عاقبت فریب مردم با شعار زن ،زندگی، آزادی نمونه سوریه‌ای آن❗️ @khatevelayat

#روایت ⭕️امروز یه بنده خدایی باید نماز جمعه‌شو دیرتر شروع کنه دلیلش اینه بچه‌ها اومدن برای رژه😁 @khatevelayat

#روایت 🔴حضور گردان امام علی (ع)کمالشهر و همرزمان شهید سید روح الله عجمیان در رژه امروز❗️ @khatevelayat

#روایت قسمت هشتاد و هشتم.. روایت بسیجی مدافع حرم🥀 چند روزی هست دختری به نام اَبی پیش ما نیامده و خبری از او نداریم ۱۲ سال داشت و بسیار مراقب بچه‌ها بود مثل یک خواهر بزرگتر از بچه‌های اطلاعات سوری که شب‌ها پیش ما می‌آمدن درخواست کردم منزل ابی را پیدا کنند و مطمئن بشوند از سلامت او آنها از خانواده و همسایه‌های ابی پرس و جو کرده بودند و خبر بسیار ناراحت کننده‌ای را برای من آوردند که غیر قابل تصور بود برایم آنها دختر ۱۲ ساله خود را در عوض یک میلیون لیر سوری حدود ۳۰ میلیون تومان به پول ما فروخته بودند پیش برادر فرهاد رفتم و داستان را برای او تعریف کردم چند دقیقه‌ای فقط نگاه کرد بعد اشکهایی که از صورتش سرازیر شد چون فرهاد هم با بچه‌ها آشنا بود و همیشه برای کمک به بچه‌ها پیش قدم بود با برادر فرهاد به درب منزل ابی رفتیم وقتی سراغ دختر را گرفتیم آنها گفتند ما دختری به نام ابی نداریم بسیار ناراحت شدم و کنترل خود را از دست دادم بعد که چند تن از همسایه‌ها آمدند گفتند آنها دختری به نام عایشه داشتند که چند روزیست او راندیدیم برادر فرهاد گفت حاضرم دو برابر آن مبلغ را به شما بدهم تا دخترتان را برگردانید اما یک مشکل وجود داشت پدر حتی آدرس آن مرد را نیز نداشت و خود او نیز شروع به گریه کردن که از کاری که انجام داده پشیمان است بعدها متوجه شدیم گروهی به نام کلاه سفیدها که زیر چتر سازمان ملل به سوریه آمده بودند دختران جوان را می‌دزدیدند یا از خانواده‌های آنها می‌خریدند و به عنوان برده........ به کشورهای خود می‌بردند @khatevelayat