💠 فضیلت #استغفار در #ماه_رجب
❤️✨امام علی علیه السلام فرمودند
✍🏻 درماه #رجب زیاد استغفارنمائید چون در هر لحظه از این ماه ، خداوند مقداری از بندگانش را از #جهنم آزاد می کند. وهرشخص دراین ماه زیاداستغفرالله گوید #فرشتگان بر او مژده #بهشت را میدهند
✍🏻 فضيلت کمک به دیگران در ماه رجب هرکس در این ماه مشکل مؤمنی را حل کند و یا مسلمانی را از غم و غصه آزاد سازد خداوند متعال به او بهشت فردوس را می دهد
✍🏻 و پایان سخن اینکه،ماه رجب ماه کشت(انجام #اعمال صالح) " #شعبان"ماه آبیاری(بااشک) #رمضان ماه دروی #رحمت است
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#ظهور
⚫️کانال🌹 ختم و چله🌹👇👇
@khatm_chele
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_چهارم
💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند. باور نمیکردم حیدر اینهمه بیرحم شده باشد که بخواهد در جمع #آبرویم را ببرد.
اگر لحظهای سرش را میچرخاند، میدید چطور با نگاه مظلومم التماسش میکنم تا حرفی نزند و او بیخبر از دل بیتابم، حرفش را زد:«عدنان با #بعثیهای تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.»
💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثیها؟! به ذهنم هم نمیرسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد.
بیاختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمیزدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم.
💠 نمیفهمیدم چرا این حرفها را میزند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم.
وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگیها به کسی بچسبد، یعنی میخواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من میشناختم اهل #تهمت نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بیغیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!»
💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثیها #شهید شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود.
عباس مدام از حیدر سوال میکرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسشهای عباس را با بیتمرکزی میداد.
💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره #شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوالپیچش میکرد و احساس میکردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم.
به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دستهایی که هنوز میلرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم میخواست هرچهزودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمیدانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم.
💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم.
احساس میکردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید.
💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونههای من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را بهخوبی حس میکردم.
زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بینهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه میدرخشید و همچنان سر به زیر میخندید.
💠 انگار همه تلخیهای این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و با خیال راحت میخندید.
چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم.
💠 زنعمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند.
حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لبهایش که با چشمانش میخندید. واقعاً نمیفهمیدم چهخبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه میخوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمیکنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک میگیرم و این روزهای خوب ماه #رجب و تولد #امیرالمؤمنین علیهالسلام رو از دست نمیدم!»
💠 حرفهای عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاهمان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هردو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم.
هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چندروز و نگاه و خندههای امشبش را یکجا فهمیدم که دلم لرزید.
💠 دیگر صحبتهای عمو و شیرینزبانیهای زنعمو را در هالهای از هیجان میشنیدم که تصویر نگاه #عاشقانه حیدر لحظهای از برابر چشمانم کنار نمیرفت. حالا میفهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانهای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت.
خواستگاری عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس مارا تنها گذاشتند تا باهم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتیتر از همیشه همچنان سرش پایین است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
#این_الرجبیون
ماه رجب در حال فرا رسیدن است...
رجب ماه خداست.اولین ومهم ترین ویژگی برای ورود به ضیافت الهی در ماه رجب #استغفار است...
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
ولی انچه مهم است اینه که انسان حالت ذلت نفس که پشیمانی از گناه وعزم برای ترک ان در اینده است را داشته باشد.
الهی...
ماه رجب است و ما دوریم...
ما را به #رجب برسان
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
✅فضیلت استغفار در ماه #رجب
✍امام علی علیه السلام فرمودند :
🔹درماه رجب زیاد استغفارنمائید چون در هر #لحظه از این ماه ، خداوند مقداری از بندگانش را از جهنم آزاد می کند. وهرشخص در این ماه زیاد استغفرالله گوید فرشتگان بر او مژده بهشت را میدهند.❤️
(نشرپیام=شریک در ثواب)
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
احیا شب اول ماه #رجب 🌙
📚مولا امیرالمومنین 💫علیه السلام💫
خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب خود را وقف عبادت #خدا كند👈 شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و شب اول ماه رجب🌙
📗بحار الأنوار؛ج👈۱۲،ص👈۸۷،ح👈۹۷
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
💠 پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
🔸رجَبٌ شَهرُ اللّه الأصَبُّ يَصُبُّ اللّه فِيهِ الرَّحمَةَ عَلى عِبادِهِ
🔹 #رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد.
📗بحارالأنوار، ج94، ص36
#ماه_رجب
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
✅ غسل در شب اول #ماه_رجب
مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد» می فرماید:
«در شب آخر ماه(رجب)، غسل سنّت است، و منقول است که هر که در شب اوّل ماه #رجب، و شب پانزدهم و شب آخر آن، غسل کند، از گناهان بیرون آید مانند روزی که از مادر متولّد شده است.»
📚(زادالمعاد،ص13و19)
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
✅ نمازی بسیار ساده برای همه شب های #ماه_رجب
💠 رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) فرمود:
هرکس در ماه #رجب 60 رکعت نماز بخواند، یعنی در هر شب دو رکعت، و در هر رکعت از آن، یک بار سوره حمد، سه بار سوره کافرون و یک بار سوره توحید، و پس از سلام هر نماز، دو دست خود را به آسمان بلند کرده و بگوید:
«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ آلِهِ»
آن گاه دو دست خود را بر روی خود بکشد، خداوند سبحان دعای او را مستجاب نموده، و ثواب شصت حج و شصت عمره را به وی اعطا می کند.
📚(بحارالأنوار، ج98، ص380 به نقل از اقبال الأعمال/ اقبال الأعمال،ص121)
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
🔺اگر كسى قدرت بر روزه #ماه_رجب را ندارد، هر روز اين تسبيحات را صد بار بخواند، تا ثواب روزه ماه #رجب را دريابد.
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
اعمال شب اول #رجب
روز قیامت منادی از بطن عرش صدا می زند: کجایند رجبیّون؟ [در این هنگام] عدّه ای از میان مردم بر می خیزند و این در حالی است که از چهره ی آن ها نور می درخشد و [خداوند] بر سر آنان تاج ملائکه را نهاده است.
📿اعمال شب اول ماه رجب 🌙
مولا امیرالمومنین علیه السلام :
خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب خود را وقف عبادت خدا كند: شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و شب اول ماه رجب.
#این_الرجبیون
📚بحار الأنوار؛ج۱۲
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele