eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
14.6هزار دنبال‌کننده
428 عکس
173 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
نبیند مادری داغ جوان را فدا سازد به پایش جان خود را جگر سوزد در این عالم به داغش به هر لحظه دلش گیرد سراغش گل پژمان مادر دیده واکن مرا اندر کنارت جابه جا کن که بی تو زندگی دشوار باشد دلم تا هست با تو یار باشد چه سنگین است این درد جدایی کنار قبر تو آیم گدایی بگو با مادر دلخسته تو کجا رفتی چرا منزل نیایی برایت آرزو بسیار دارم کجا رفتی ترا من دوست دارم نشد ای گل عروسیت بگیرم تو باشی من به جای تو بمیرم ولی افسون داغت بر دلم شد تمام خاطراتت حاصلم شد مرا با رفتن خود پیر کردی بر روی خاک تو زنجیر کردی چو شمعی من بسوزم در فراغت سر قبرت مرا تو پیر کردی الهی کاش من هم پر بگیرم کنارت ای پسر ماوار بگیرم بیا یک بار دیگر در بر من بکش دست نوازش بر سر من @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغدیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد تا تقویت کند دل محنت رسیده را جمع دگر برای تسلای او دهند شرح سیاهکاری چرخ خمیده را القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر تسکین دهد مصیبت بر او رسیده را آیا که داد تسلیت خاطر حسین چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟ آیا که غمگساری و انده بری نمود لیلای داغدیده‏ی زحمت کشیده را؟ بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانه‏ی مرغ پریده را سرگشته بانوان وسط آتش خیام چون در میان آب، نقوش ستاره‏ها اطفال خردسال، ز اطراف خیمه‏ها هر سو دوان چو از دل آتش، شراره‏ها غیر از جگر که دسترس اشقیا نبود چیزی نماند در بر ایشان ز پاره‏ها انگشت رفت در سر انگشتری به باد شد گوشها دریده پی گوشواره‏ها سبط شهی که نام همایون او برند هر صبح و ظهر و شام فراز مناره‏ها در خاک و خون فتاده و تازند بر تنش با نعلها که ناله برآمدز خارها
نوجوان ناکام تصادفی (به عنوان مثال علی) غرقه بخون شد پسرم علی جان خون برود از جیگرم علی جان ای گل غم پرور من علی جان غرقه بخون شد بر من علی جان از چه تو آهنگ سفر کرده ای خون بدل و خون به جیگر کرده ای از چه شکستی کمر مادرت خاک تو شد بر سر من علی جان ای که غریبانه سفر کرده ای از چه به یکباره تو پژمرده ای دل ز پدر مادر خود برده ای نیست به لبهای پدر خنده ای بی تو چه سازم گل نوباورم بین دو چشمان ترم علی جان بعد تو من روز شبان بیقرار گشته خزان این گل من در بهار زندگیم گشته و فقط انتظار رفتی چه شد این همه قول و قرار بی تو چسان زنده بمانم پسر عشق تو شد باور من على جان خواهر تو بر سر و سینه زند برادرت ناله از این غم زند دوست رفیقان همه در آتشند دست اجل داس بر این ریشه زد روز عزایت همه گریان ببین خنده برفت از لب من على جان ای گل من ظلم جفا دیده ام ظلم کجاتا به کجا دیده ام لنگرودی گشته نواخان من از همه دوستان صفا دیده ام نیست کسی نا برسد داد من داغ تو شد قاتل من علی جان @khatmkhanimajma
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود ناکام آن کسی که ز نور محمدی نابرده بهره، خاک شود، از میان رود ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی نزد قسیم نار و قسیم جنان رود ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه مطرود گردد و ز پی این و آن رود ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن در حال جهل و غفلتش از تن روان رود ناکام، آن کسی است که عشق حسین را پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود ناکام آن کسی است که همچون معاویه قرآن به کف به جنگ امام زمان رود دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست ناکام، آن که رد شده از امتحان رود @khatmkhanimajma
نبیند مادری داغ جوان را فدا سازد به پایش جان خود را جگر سوزد در این عالم به داغش به هر لحظه دلش گیرد سراغش گل پژمان مادر دیده واکن مرا اندر کنارت جابه جا کن که بی تو زندگی دشوار باشد دلم تا هست با تو یار باشد چه سنگین است این درد جدایی کنار قبر تو آیم گدایی بگو با مادر دلخسته تو کجا رفتی چرا منزل نیایی برایت آرزو بسیار دارم کجا رفتی ترا من دوست دارم نشد ای گل عروسیت بگیرم تو باشی من به جای تو بمیرم ولی افسون داغت بر دلم شد تمام خاطراتت حاصلم شد مرا با رفتن خود پیر کردی بر روی خاک تو زنجیر کردی چو شمعی من بسوزم در فراغت سر قبرت مرا تو پیر کردی الهی کاش من هم پر بگیرم کنارت ای پسر ماوار بگیرم بیا یک بار دیگر در بر من بکش دست نوازش بر سر من
چهل روزه جوانم رفـته از دست زداغش پشت من ازغصه بشکست چهل روزه بنالم از غم او دگر آشفته حالم ازغم او چهل روزه سیه گردیده روزم به تمسال جوانم دیده دوزم چهل روزه ازاین غم هی بنالم جوانــــم رفته وافسرده حالم چهل روزه که از داغش غمینم به کنجی از غمش دائم نشینم جوانم رفت وشادیش ندیدم مـیان رخت دامادیش ندیدم زسررفت آرزوهایم خدایا دگـــر تنهای تنهایم خدایا نخواهم بعد مرگش زندگانی ز داغش گشته قد من کمانی نبیندهیچ کس داغ جوان را بسوزاند غم او استخوان را در اینجا کربلا آمد به یادم حسین سر جدا آمدبه یادم درآن ساعت که اکبرکشته گردید سرو رویش بخون آغشته گردید به بالینش حسین آمدبزاری گرفتش دربغل با بی قراری لبش بر لب نهاد و ناله سرداد که سوزش ازدل عالم خبرداد (غلاما) زین الم سوزاندی ام تو به داغ این جوان گریاندی ام تو
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغدیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد تا تقویت کند دل محنت رسیده را جمع دگر برای تسلای او دهند شرح سیاهکاری چرخ خمیده را القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر تسکین دهد مصیبت بر او رسیده را آیا که داد تسلیت خاطر حسین چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟ آیا که غمگساری و انده بری نمود لیلای داغدیده‏ی زحمت کشیده را؟ بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانه‏ی مرغ پریده را سرگشته بانوان وسط آتش خیام چون در میان آب، نقوش ستاره‏ها اطفال خردسال، ز اطراف خیمه‏ها هر سو دوان چو از دل آتش، شراره‏ها غیر از جگر که دسترس اشقیا نبود چیزی نماند در بر ایشان ز پاره‏ها انگشت رفت در سر انگشتری به باد شد گوشها دریده پی گوشواره‏ها سبط شهی که نام همایون او برند هر صبح و ظهر و شام فراز مناره‏ها در خاک و خون فتاده و تازند بر تنش با نعلها که ناله برآمد ز خاره‏ها @khatmkhanimajma
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود ناکام آن کسی که ز نور محمدی نابرده بهره، خاک شود، از میان رود ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی نزد قسیم نار و قسیم جنان رود ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه مطرود گردد و ز پی این و آن رود ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن در حال جهل و غفلتش از تن روان رود ناکام، آن کسی است که عشق حسین را پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود ناکام آن کسی است که همچون معاویه قرآن به کف به جنگ امام زمان رود دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست ناکام، آن که رد شده از امتحان رود
🕊﷽🕊 نبیند مادری داغ جوان را 😭 فدا سازد به پایش جان خود را جگر سوزد در این عالم به داغش به هر لحظه دلش گیرد سراغش گل پژمان مادر دیده واکن 💔 مرا اندر کنارت جابه جا کن که بی تو زندگی دشوار باشد دلم تا هست با تو یار باشد چه سنگین است این درد جدایی کنار قبر تو آیم گدایی😭 بگو با مادر دلخسته تو کجا رفتی چرا منزل نیایی برایت آرزو بسیار دارم کجا رفتی ترا من دوست دارم نشد ای گل عروسیت بگیرم تو باشی من به جای تو بمیرم ولی افسون داغت بر دلم شد تمام خاطراتت حاصلم شد مرا با رفتن خود پیر کردی😭 بر روی خاک تو زنجیر کردی چو شمعی من بسوزم در فراغت سر قبرت مرا تو پیر کردی الهی کاش من هم پر بگیرم 😭 کنارت ای پسر ماوار بگیرم بیا یک بار دیگر در بر من بکش دست نوازش بر سر من 😭😭😭 🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱
4_5785123757173509007.ogg
629.2K
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈ ◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈                   ﷽ 😭 😭😭 نبیند مادری داغ جوان را 😭 فدا سازد به پایش جان خود را جگر سوزد در این عالم به داغش به هر لحظه دلش گیرد سراغش گل پژمان مادر دیده واکن 💔 مرا اندر کنارت جابه جا کن که بی تو زندگی دشوار باشد دلم تا هست با تو یار باشد چه سنگین است این درد جدایی کنار قبر تو آیم گدایی😭 بگو با مادر دلخسته تو کجا رفتی چرا منزل نیایی برایت آرزو بسیار دارم کجا رفتی ترا من دوست دارم نشد ای گل عروسیت بگیرم تو باشی من به جای تو بمیرم ولی افسون داغت بر دلم شد تمام خاطراتت حاصلم شد مرا با رفتن خود پیر کردی😭 بر روی خاک تو زنجیر کردی چو شمعی من بسوزم در فراغت سر قبرت مرا تو پیر کردی الهی کاش من هم پر بگیرم 😭 کنارت ای پسر ماوار بگیرم بیا یک بار دیگر در بر من بکش دست نوازش بر سر من 😭😭😭 ✍🎤 🎧🖌 👌      1400/4/25 ◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈ ◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈