#اشعار_ختم_جوان
نبیند مادری داغ جوان را
فدا سازد به پایش جان خود را
جگر سوزد در این عالم به داغش
به هر لحظه دلش گیرد سراغش
گل پژمان مادر دیده واکن
مرا اندر کنارت جابه جا کن
که بی تو زندگی دشوار باشد
دلم تا هست با تو یار باشد
چه سنگین است این درد جدایی
کنار قبر تو آیم گدایی
بگو با مادر دلخسته تو
کجا رفتی چرا منزل نیایی
برایت آرزو بسیار دارم
کجا رفتی ترا من دوست دارم
نشد ای گل عروسیت بگیرم
تو باشی من به جای تو بمیرم
ولی افسون داغت بر دلم شد
تمام خاطراتت حاصلم شد
مرا با رفتن خود پیر کردی
بر روی خاک تو زنجیر کردی
چو شمعی من بسوزم در فراغت
سر قبرت مرا تو پیر کردی
الهی کاش من هم پر بگیرم
کنارت ای پسر ماوار بگیرم
بیا یک بار دیگر در بر من
بکش دست نوازش بر سر من
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
#جوان
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد
تا تقویت کند دل محنت رسیده را
جمع دگر برای تسلای او دهند
شرح سیاهکاری چرخ خمیده را
القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر او رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
آیا که غمگساری و انده بری نمود
لیلای داغدیدهی زحمت کشیده را؟
بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانهی مرغ پریده را
سرگشته بانوان وسط آتش خیام
چون در میان آب، نقوش ستارهها
اطفال خردسال، ز اطراف خیمهها
هر سو دوان چو از دل آتش، شرارهها
غیر از جگر که دسترس اشقیا نبود
چیزی نماند در بر ایشان ز پارهها
انگشت رفت در سر انگشتری به باد
شد گوشها دریده پی گوشوارهها
سبط شهی که نام همایون او برند
هر صبح و ظهر و شام فراز منارهها
در خاک و خون فتاده و تازند بر تنش
با نعلها که ناله برآمدز خارها
#اشعار_ختم_جوان
#جوان
نوجوان ناکام تصادفی (به عنوان مثال علی)
غرقه بخون شد پسرم علی جان
خون برود از جیگرم علی جان
ای گل غم پرور من علی جان
غرقه بخون شد بر من علی جان
از چه تو آهنگ سفر کرده ای
خون بدل و خون به جیگر کرده ای
از چه شکستی کمر مادرت
خاک تو شد بر سر من علی جان
ای که غریبانه سفر کرده ای
از چه به یکباره تو پژمرده ای
دل ز پدر مادر خود برده ای
نیست به لبهای پدر خنده ای
بی تو چه سازم گل نوباورم
بین دو چشمان ترم علی جان
بعد تو من روز شبان بیقرار
گشته خزان این گل من در بهار
زندگیم گشته و فقط انتظار
رفتی چه شد این همه قول و قرار
بی تو چسان زنده بمانم پسر
عشق تو شد باور من على جان
خواهر تو بر سر و سینه زند
برادرت ناله از این غم زند
دوست رفیقان همه در آتشند
دست اجل داس بر این ریشه زد
روز عزایت همه گریان ببین
خنده برفت از لب من على جان
ای گل من ظلم جفا دیده ام
ظلم کجاتا به کجا دیده ام
لنگرودی گشته نواخان من
از همه دوستان صفا دیده ام
نیست کسی نا برسد داد من
داغ تو شد قاتل من علی جان
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
#جوان_ناکام
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود
یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود
ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل
یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود
ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی
ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود
ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال
یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود
ناکام آن کسی که ز نور محمدی
نابرده بهره، خاک شود، از میان رود
ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی
نزد قسیم نار و قسیم جنان رود
ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه
مطرود گردد و ز پی این و آن رود
ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن
در حال جهل و غفلتش از تن روان رود
ناکام، آن کسی است که عشق حسین را
پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود
ناکام آن کسی است که همچون معاویه
قرآن به کف به جنگ امام زمان رود
دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست
ناکام، آن که رد شده از امتحان رود
#مرحوم_حسان
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
نبیند مادری داغ جوان را
فدا سازد به پایش جان خود را
جگر سوزد در این عالم به داغش
به هر لحظه دلش گیرد سراغش
گل پژمان مادر دیده واکن
مرا اندر کنارت جابه جا کن
که بی تو زندگی دشوار باشد
دلم تا هست با تو یار باشد
چه سنگین است این درد جدایی
کنار قبر تو آیم گدایی
بگو با مادر دلخسته تو
کجا رفتی چرا منزل نیایی
برایت آرزو بسیار دارم
کجا رفتی ترا من دوست دارم
نشد ای گل عروسیت بگیرم
تو باشی من به جای تو بمیرم
ولی افسون داغت بر دلم شد
تمام خاطراتت حاصلم شد
مرا با رفتن خود پیر کردی
بر روی خاک تو زنجیر کردی
چو شمعی من بسوزم در فراغت
سر قبرت مرا تو پیر کردی
الهی کاش من هم پر بگیرم
کنارت ای پسر ماوار بگیرم
بیا یک بار دیگر در بر من
بکش دست نوازش بر سر من
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
#چهلم
چهل روزه جوانم رفـته از دست
زداغش پشت من ازغصه بشکست
چهل روزه بنالم از غم او
دگر آشفته حالم ازغم او
چهل روزه سیه گردیده روزم
به تمسال جوانم دیده دوزم
چهل روزه ازاین غم هی بنالم
جوانــــم رفته وافسرده حالم
چهل روزه که از داغش غمینم
به کنجی از غمش دائم نشینم
جوانم رفت وشادیش ندیدم
مـیان رخت دامادیش ندیدم
زسررفت آرزوهایم خدایا
دگـــر تنهای تنهایم خدایا
نخواهم بعد مرگش زندگانی
ز داغش گشته قد من کمانی
نبیندهیچ کس داغ جوان را
بسوزاند غم او استخوان را
در اینجا کربلا آمد به یادم
حسین سر جدا آمدبه یادم
درآن ساعت که اکبرکشته گردید
سرو رویش بخون آغشته گردید
به بالینش حسین آمدبزاری
گرفتش دربغل با بی قراری
لبش بر لب نهاد و ناله سرداد
که سوزش ازدل عالم خبرداد
(غلاما) زین الم سوزاندی ام تو
به داغ این جوان گریاندی ام تو
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
#جوان
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد
تا تقویت کند دل محنت رسیده را
جمع دگر برای تسلای او دهند
شرح سیاهکاری چرخ خمیده را
القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر او رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
آیا که غمگساری و انده بری نمود
لیلای داغدیدهی زحمت کشیده را؟
بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانهی مرغ پریده را
سرگشته بانوان وسط آتش خیام
چون در میان آب، نقوش ستارهها
اطفال خردسال، ز اطراف خیمهها
هر سو دوان چو از دل آتش، شرارهها
غیر از جگر که دسترس اشقیا نبود
چیزی نماند در بر ایشان ز پارهها
انگشت رفت در سر انگشتری به باد
شد گوشها دریده پی گوشوارهها
سبط شهی که نام همایون او برند
هر صبح و ظهر و شام فراز منارهها
در خاک و خون فتاده و تازند بر تنش
با نعلها که ناله برآمد ز خارهها
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#اشعار_ختم_جوان
#جوان_ناکام
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود
یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود
ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل
یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود
ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی
ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود
ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال
یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود
ناکام آن کسی که ز نور محمدی
نابرده بهره، خاک شود، از میان رود
ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی
نزد قسیم نار و قسیم جنان رود
ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه
مطرود گردد و ز پی این و آن رود
ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن
در حال جهل و غفلتش از تن روان رود
ناکام، آن کسی است که عشق حسین را
پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود
ناکام آن کسی است که همچون معاویه
قرآن به کف به جنگ امام زمان رود
دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست
ناکام، آن که رد شده از امتحان رود
#مرحوم_حسان
🕊﷽🕊
#اشعار_ختم_جوان
نبیند مادری داغ جوان را 😭
فدا سازد به پایش جان خود را
جگر سوزد در این عالم به داغش
به هر لحظه دلش گیرد سراغش
گل پژمان مادر دیده واکن 💔
مرا اندر کنارت جابه جا کن
که بی تو زندگی دشوار باشد
دلم تا هست با تو یار باشد
چه سنگین است این درد جدایی
کنار قبر تو آیم گدایی😭
بگو با مادر دلخسته تو
کجا رفتی چرا منزل نیایی
برایت آرزو بسیار دارم
کجا رفتی ترا من دوست دارم
نشد ای گل عروسیت بگیرم
تو باشی من به جای تو بمیرم
ولی افسون داغت بر دلم شد
تمام خاطراتت حاصلم شد
مرا با رفتن خود پیر کردی😭
بر روی خاک تو زنجیر کردی
چو شمعی من بسوزم در فراغت
سر قبرت مرا تو پیر کردی
الهی کاش من هم پر بگیرم 😭
کنارت ای پسر ماوار بگیرم
بیا یک بار دیگر در بر من
بکش دست نوازش بر سر من
😭😭😭
🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱
4_5785123757173509007.ogg
629.2K
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
﷽
#اشعار_ختم_جوان
#داغ_جوان 😭
#خدایا_هیچ_مادری
#داغ_جوان_نبیند
😭😭
#دکلمه
نبیند مادری داغ جوان را 😭
فدا سازد به پایش جان خود را
جگر سوزد در این عالم به داغش
به هر لحظه دلش گیرد سراغش
گل پژمان مادر دیده واکن 💔
مرا اندر کنارت جابه جا کن
که بی تو زندگی دشوار باشد
دلم تا هست با تو یار باشد
چه سنگین است این درد جدایی
کنار قبر تو آیم گدایی😭
بگو با مادر دلخسته تو
کجا رفتی چرا منزل نیایی
برایت آرزو بسیار دارم
کجا رفتی ترا من دوست دارم
نشد ای گل عروسیت بگیرم
تو باشی من به جای تو بمیرم
ولی افسون داغت بر دلم شد
تمام خاطراتت حاصلم شد
مرا با رفتن خود پیر کردی😭
بر روی خاک تو زنجیر کردی
چو شمعی من بسوزم در فراغت
سر قبرت مرا تو پیر کردی
الهی کاش من هم پر بگیرم 😭
کنارت ای پسر ماوار بگیرم
بیا یک بار دیگر در بر من
بکش دست نوازش بر سر من
😭😭😭
✍#شاعر_مداح_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
#اجرای_سبک
1400/4/25
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈