#پدر
دلم میخواد بشم بلا گردون
رفتی زداغت گشته ام دلخون
منم عزیزت که شدم مجنون // بابای خوبم
چند روزه که بابا سفر کردی
دل مرا زیر و زبر کردی
چه خآب میشد بابا تو برگردی // بابای خوبم
خونه زبعدِ تو چه خاموشه
دلبند زار تو سیه پوشه
چند روزه که با غم هم آغوشه // بابای خوبم
تن تو تبدار و چه بیماره
دختر زاره تو پرستاره
رفتی برایت حالا تبداره / / بابای خوبم
کجا بجویمت دگر بابا
پس از تو من شدم دگر تنها
بگو چسازم با همه غمها //بابای خوبم
الهی که نشی تو بی بابا
که بی پدر میشی زار و تنها
(صفا ) میدونه درد این غم را
بابای خوبم
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
خدا مادرم را کجا می برند؟!
گمانم برای شفا می برند!!
من و خانه داری من و غمگساری
خدایا تمام مرا میبرند
کجا می برندت کجا می برند؟!
خدایا گل من که نیلی نبود
جواب پیمبر که سیلی نبود
علی جان زعشقت کمانی شدم
در این کوچه ها ارغوانی شدم
خدایا چه خاکی شده بر سرم
که رفته ز سر سایه ی مادرم
زغم دل دونیمم، یتیمم یتیمم، منم در محن
چسان زیر تابوت گیرد پدر؟
!خدایا کمک کن نمیرد پدر
بمیرم برایت، بیاور عبایت، به جای کفن
@khatmkhanimajma🥀🥀🥀
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
امام جواد علیه السلام : مَنْ اتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.
(کافی، ج3، ص321)
هرکس رکوع نمازش را بهطور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
#عکس_نوشته
#نماز
#حدیث
#امام_جواد_علیهالسلام
#رکوع
#قبر
@majmaozakerine
مثنوی فراق چهلم
چهل روزه دلم داره بهونه
چهل روزه چشام از غصه خونه
چهل روزه شدم از غم سیه پوش
گرفتم خاک قبرت را در آغوش
چهل روزه شبم تاریک و سرده
میون سینه ها دریای درده
چهل روز چشام جاریِ خونه
میون سینمون داغ جوونه
چهل روزه دلم بی تاب یاره
چهل روزه چشام بارون میباره
چهل روزه که قلبم چاک چاکه
چهل روزه عزیزم زیر خاکه
الهی غصه از این سینه پا شه
الهی خونه بی««* بابا»» نباشه
چهل روزه میسوزه استخوانم
برایش روضه ی دوری بخوانم
چهل روزه چهل روزه کجایی
چهل روزه امان از این جدایی
چهل روزه که دارم زخم تازه
چهل روزه که مادر خواب نازه
چهل روزه دلم میخواد خدایا
ببوسم صورت زیبای بابا
چهل روزه شده این آرزویم
غم دل را به تو مادر بگویم
چهل روزه که در سوز و گدازم
چهل روزه که با داغش بسازم
چهل روزه منم با دیده ی تر
چهل روزه کجایی ای برادر
زده هجران تو بر سینه آذر
کجایی محرم غمهای خواهر
چهل روزه فراقت نیست باور
برادر جان برادر جان برادر
چهل روزه که خاک غم سر من
چهل روزه که رفته خواهر من
عزیزان قدر یک دیگر بدانید
کنار همدگر یاران بمانید
خدایی کار این دنیا سرابه
به پیش هم تا پا جان بمانید
««*مادر»»
در این ابیات به پدر مادر برادر و خواهر و جوان اشاره شده..که متناسب با جلسه اجرا شود
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
چند خط دشتی در فراق عزیزان
از اون روزی که رفتی غصه دارم
بلال اخی بلال اخی بلالم
میام و سر رو قبر تو بزارم
بلال اخی بلال اخی بلالم
میون خاک غم در خواب نازی
بلال آخی بلال آخی بلالم
گره افتاده بعد از تو به کارم
بلال اخی بلال اخی بلالم
......
غمت آتش بجون ما زد ای یار
بلال اخی بلال اخی بلالم
تو خوابی و من از هجر تو بیدار
بلال آخی بلال آخی بلالم
چه میدونی چه بر روزم رسیده
بلال آخی بلال آخی بلالم
تنم از سوز گریه گشته بیمار
بلال آخی بلال آخی بلالم
........
دل من از غمت خونه عزیزم
بلال آخی بلال آخی بلالم
من از پای مزارت بر نخیزم
بلال آخی بلال آخی بلالم
دل مو لحظه ایی آروم نمیشه
بلال آخی بلال آخی بلالم
چقد خون جگر باید بریزم
بلال آخی بلال آخی بلالم
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#او_خشاما_در_عزاي_خواهر
……………
#روضه_خواهر_کار_بردی_برای_ایام_ فاطمیه
روضه بخونم روح این عزیزوهمه جوانهای زیرخاک خفته فیض ببرند
ایام فاطمیه است دلتوببرمدینه آی گریه کنای فاطمه اینجاکسی نمیگه آهسته گریه کن نالتوآزادکن به حق بی بی زینب صدابزن یازهرا.....
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش ۲
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبدالله
بذار اول دلتانو آماده کنم....
چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبدالله برات بگم ...
خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@khatmkhanimajma
مجلس چهلم پدر (مزار)
یااول الاولین و یا آخر الآخرین لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله نعم الوکیل نعم امولی و نعم النصیر
گویند هرآنکه هر چه را دارد دوست
از بعد ممات هم همان مونس اوست
یارب تو گواهی که نباشد مارا
غیر از علی و محمد و آلش دوست
***
وقت رفتن که میشه دلِ آدم غم میگیره
داره میره یه جائی دست خودش نیست اسیره
گرچه از زندون دنیا آدمی رها میشه
دل غمینه که بهش روز جزا چها میشه
صحنه مرگ و تجسّم بکنیم تو فکر خویش
تاکه شاید بکنیم فکری به حال دل ریش
سمت قبله میکنند جسم ترا با دل زار
اون دم و میگن گهِ مردن و وقت احتظار
روح تو میخواد زتن بیرون بره با غم ودرد
دور تو جمع میشنن اون لحظه همه از زن ومرد
یکی میگه بخونیم آیهٔ قران به برش
یکی آب میزنه برلب تا که میکنه ترش
زره زره کم میشه از اون توان بدنت
نور چشم و هم زبان ودگری شنیدنت
لحظهٔ سختیه اون دم خدا دادت برسه
هرچی درده همه یکجا ، بجانت میرسه
وقتی جان از تن تو رفت بصد درد ومحن
میبرن غسالخونه جسمت و می کنند کفن
میزارن درون تابوت نعش بیجان ترا
میبرن سمت مزار جسم پریشان ترا
قدرت ودارائی و فرزند وهم پست ومقام
نمیاد به یاریت در دل قبرت والسلام
تنها چیزی که به دادت میرسه در آن وبال
بخدا هست عمل کمک میاد بی قیل وقال
کاش (صفا) توهم بگیری عبرتی از این سخن
دور کنی زخود تکبّر نکنی هی ما ومن
بریزم اشک غم هردم زدیده (2)
فلک بهرم چو رخت غم بریده
بهار در راه و بلبل هم غزل خوان
ندارم میل آن با قلب سوزان
سفر کردی پدر ای نور دیده
منم فرزند زار وغم رسیده
چراغ خانه ام بودی توبابا
گل کاشانه ام بودی توبابا
سر قبرت نشینم با دل تنگ
بریزم اشک دیده بر روی سنگ
گل من نازنین ومهربونم
چگونه بینمت در خانه تنگ
مه بسوته دل ره ای انه ناله چتی برمه نکنم
/ یاد پر که کمبه دل بونه پاره/
منه یاد انه اون سخته روزگار
/ منه یاد انه اون خسه تن و کار/
ونه دوش هیمه و دس دیه هوکا
/ اتّا دس رسن و پیش دیه ورزا /
/ خسته تن اموعه با صدتا بلا /
گو و گوگزا ره کرده جابجا
چی بووم من ونه زار توم نبونه
/ مه پرره رنج و زحمت گم نبونه/
چتی غریب جا منزل هاکردی آبرار ته زار گمه
منه نوبهار بلبل هاکردی
چه راحتح باختی قبرستون کنار هرچی صدا زمبه نوونه بیدار امسال بهار کوه خالیه ته جا
گمه جان خدا ، کوعه مه بابا
مه دل انه زخمه که خار نبونه غم جان برار کنار نشونه
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
چهلم
چهل روزه اجل آمد سراغت
نمیگیری خبر مادر ز باغت
چهل روزه به سینه مانده داغت
که دل میسوزد از هجر و فراقت
چهل روزه نمی پرسی تو حالم
بیا یکدم نشین مادر کنارم
بیا از دوریت من بی قرارم
کجا رفتی تو ای دار و ندارم
چهل روزه به داغت مبتلایم
به گوش تو نمی آید صدایم
ز بعد رفتنت من بی پناهم
چنان آتش زدی بر روزگارم
مرا درد آشنا کردی و رفتی
ترا از من جدا کردی و رفتی
بیا تا بوسه از رویت بگیرم
دلم خواهد کنار تو بمیرم
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🕯🥀 پنجشنبه
🕯🥀به رسم کهن،
🕯🥀یاد میکنیم
🕯🥀از آنها که وقتشان
🕯🥀و مکانشان از ما جداست
🕯🥀یاد میکنیم
🕯🥀از آنها که
🕯🥀دلتنگشان میشویم
🕯🥀باشد که پروردگار
🕯🥀بیامرزدشان و بیامرزدمان.♡
@khatmkhanimajma
هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸