#چهلم
شعر روز چهلم مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
........................
هیچکی باورش نمی شه،که چهل روزه تو رفتی
زیر خاک تو آ رمیدی،دلها می سوزه تو رفتی
هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه
سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه
هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی
اربعینت شده انگار،تو دعا کردی و رفتی
هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت
کاش می شد به یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت
هیچکی باورش نمی شه،گل گل خونه کجا رفت
بعد چهل روز غم و اندوه،چلۂ عزیز ما رفت
خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما
بگذر از جرم و گناه،همه شیعیان مولا
خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر
تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر
این عزیز رفته در خاک،توی خاکش تو بکن پاک
بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک
ورد روی لب ما شد،یا حسین غریب مادر
ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر
......................................
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-
@khatmkhanimajma
#پندیات
بشر گاهی ز کم ظرفی به خود مغرور میگردد
اسیر نفس هر جائی ز خالق. دور. میگردد
ندارد زره ایی انصاف هرکس عبد دنیا شد
بلی دلدادهٔ دنیا به خود محصور میگردد
گهی از فرط نادانی زند دم از خداوندی
که نمرود از خدا دور و ز باطن کور مي گردد
بترس از دوستی دنیا فریبت میدهد زآن رو
کجا دوستیِ گرگ و گوسِفَند مقدور مي گردد
به ابراهیم خطاب آمد ز دل بر کن ، عشق غیر
دو تا دوستی به یک سینه کجا میسور میگردد
یکی ضرب المثل آمد به یادم اندر این مبحث
اگر آشپز دو تا باشند غذایت شور. میگردد
مزن نیش سخن هرگز به این و آن ز من بشنو
که زهر حرف نیش دار بدتر از زنبور میگردد
محبت همچنان نور و صفا در خانه میباشد
محبت آن سرائی نیست ، شب دیجور میگردد
بنام عشق ای یاران سخن باید شنید و گفت
وگرنه با قصاوت کی دلی مسرور میگردد
مبادا رنجه سازی قلب دوستان و عزیزانت
دلی بشکست بدان دائم ز تو رنجور میگردد
سلیمان رفت و اسکندر نشد آب حیات نوشد
بدان آخر مسیر تو به سمت گور میگردد
همین جسمی بپروردی به ناز در مخمل نرمین
به زیر خاک قبرستان یقین مستور میگردد
(صفا) این کاروان مرگ برد یک یک مسافر را
رسد آن روز اجل بر بردنت مأمور میگردد
@khatmkhanimajma
#پندیات
پندیات*****
به درد هم دوا بودن چه زیباست
چوگلها با صفا بودن چه زیباست
در این دنیای پرآشوب و وحشت
کمی هم با خدا بودن چه زیباست
به دورانی که اعمال است ریایی
بلی دور از ریا بودن چه زیباست
بشر در فکر شوم کدخدائیست
به فکر بی نوا بودن چه زیباست
زبانها با خدا دل مست شهوت
دل و حرف وهمصدا بودن چه زیباست
حسادت میبرد رحم ووفا را
بدور از این خطا بودن چه زیباست
میان حق وباطل نیست وراهی
تعصب را رها بودن چه زیباست
نباشد دین به دستار ومحاسن
به دین هم آشنا بودن چه زیباست
بدان مرگ است دامن گیر انسان
به فکرش در نوا بودن چه زیباست
نبرده کس به همراه گنج وزیور
پی رفع بلا بودن چه زیباست
مکن کاری که دامن گیر گردد
بفکر ش در جزا بودن چه زیباست
اگر بد کرده ایی با خود نمودی
یقین دور ازجفا بودن چه زیباست
(صفا) اینقدر دهی پند بر خلایق
بدان درد آشنا بودن چه زیباست
-@khatmkhanimajma
#پندیات
پند
برادر جان زمن بشنو تو با خوبان مدارا کن
اگر در مصدر کاری کمی هم فکر فردا کن
نمیگویم مرو دنبال حق خود در این دنیا
تو قبل از هر عمل یک لحظه ایی هم فکر عقبا کن
در این دو روزهٔ دنیا که پایانش یقین مرگ است
برای عبرت ای عاقل رو قبرستان تماشا کن
چرا ترک از وفا کردی دلت شد معدنِ کینه
دلی که خانهٔ حق است بیا با عشق مصفّا کن
درون خویش را بنما تو پیرایش زهر پستی
مشو ظاهر فریب اینقدر تو کمتر زشت و زیبا کن
برادرجان اگر دیدی تو پیری را سر راهت
دقیق بنگر بر این قامت شباب خویش معنا کن
اگر خواهی که در پیری بدانند حرمتت مردم
شنو اول تو پند پیر ، سپس بر فرق سر جا کن
مبادا بشکنی قلبی خدا گیرد تقاصش را
هنر داری اگر جانا ، به قلب دیگران جا کن
در این بازار پر آشوب به دیناری برند ایمان
مثال شیر حق حیدر تو پشت خود به دنیا کن
بشر مانند مهمان و جهان مهمانسرای اوست
تو ای مهمان به فکر ترک مهمانی دنیا کن
بیا یک شب به دربارش بخوان نام خدای خویش
بگو بد کردم ای یارب گناه را کمتر حاشا کن
خدای مهربان بخشد گناه اول و آخر
بیا مشکن نمکدان را صراط حق تو پیدا کن
اگر که ادّعا داری تو هستی شیعهٔ حیدر
خلوص دل نما پیدا ، تو پا جا پای مولا کن
شنیدم عهد کرد شیطان بشر را منحرف سازد
تو نیستی برتر از جدت ، ز ابلیسان تو پروا کن
برای توبه کردن زود باش چون وقت ما تنگ است
بیا ای آدم عاقل ز عبرت دیده گان وا کن
(صفا) آن روز ترازوی عدالت چون شود میزان
تو با جمع کردن توشه همینجا فکر آنجا کن--
-
@khatmkhanimajma
#دوبیتی
#دوبیتی_مجالس_ختم
---------------------------
غم داغت دلم رو کرده لبریز
عجب داغی چه داغی غم انگیز
سرشک دیدگانم گشته جاری
بریز ای اشک چون باران پاییز
-----------------------
ببار بارون دلم محزون یاره
دو چشمانم ز داغش زار زاره
ز داغش نو بهارم چون خزانه
عزیزان این دل من بی قراره
------------------
خدا صبرت بده داغت گِرونه
خدا صبرت بده فصل خَزونه
خدا صبرت بده ای داغ دیده
خدا صبرت بده تو این زمونه
----------------------
امیدم نا امید شد از فراقت
کجا گیرم عزیزم من سراغت
به دنبالت بگردم کوه و صحرا
که آ تش زد اجل بر کل باغت
------------------------
غروب دوریت در فصل پاییز
دلم از دوریت که گشته لبریز
تویی در خاک خفته ای عزیزم
ز داغ تو نوا خوانم غم انگیز
-----------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@khatmkhanimajma
درعزای مادر
رفتی و آتش زدی برجسم و جان ای مادرم
سوخت ازداغ تو مغز استخوان ای مادرم
پرورش دادی عزیزت رابه مانند گلی
با هزاران عشق همچون باغبان ای مادرم
کی ز خاطر میرود آن مهربانی های تو
ای عزیز با صفای کاردان ای مادرم
من چگونه میتوان حق تورا سازم ادا
اجر تو با کردگار مهربان ای مادرم
گفت :پیغمبرکه جنت زیرپای مادر است
چون توئی رمزبهشت جاودان ای مادرم
جای دارد خون ببارد دیده ام درسوگ تو
همچو ابر نوبهاری زین خزان ای مادرم
روز و شب باشددعای “کربلایی” بهرتو
شاد روحت ازخدای مهربان ای مادرم
بنام مادر.مینویسم به عشق مادر،،،،
“بنام مادر”..مینویسم به عشق مادر،،،،
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد…!!!
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد…!!!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم…!!!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
-
@khatmkhanimajma
مادر
کسی که ناز مرا می کشید مادر بود
کسی که حرف مرا می شنید مادر بو د
کسی که گنج بدستم سپرد بود پدر
کسی که که رنج به پایم کشید مادر بود
کسی که شیره جان می مکید من بودم
کسی که روح به تنم می دمید مادر بود
کسی که در دل شب از صدای گریه من
سپند وار ز جا می جهید مادر بود
کسی که خاری اگر پیش پای من می دمید
چو غنچه جامه به تن می درید مادر بود
کسی که دور اگر می شدم ز دامانش
پا ز پیم می دوید مادر بود
ز دشمن هستی در این سیه بازار
کسی که جان مرا می خرید مادر بود
کنار بستر بیماریم پرستاری که
تا به صبح نمی ارمید مادر بود
بروزگار جوانی کسی که قامت او
به زیر بار محبت خمید مادر بود
کسی که در غم واندوه و در پریشانی
به دردهای دلم می رسید مادر بود
غرض کسی که ز دنیا و آزوهایش
برای خاطر من دل برید مادر بود
کشید رنج ز آغاز زندگی تا مرد
کسی که خیر ز عمرش ندید مادر بود
-@khatmkhanimajma
مادر
بنال ای دل که قلبم بی شکیب است
دلم محتاج درمان طبیب است
بنال ای دل که جانم بی قرار است
درون سینه ام غم آشکار است
خداوندا چه آمد بر سر من
ز کف رفت آن گرامی مادر من
تو مادر رفتی و از ما بریدی
به سوی آسمان ها پر کشیدی
بریده رشته ی عشق و امیدم
نگاه آخرینت را ندیدم
چه آسان دشت شستی از عزیزان
رها کردی تمام آشنایان
تو رفتی رشته ی امید بگسست
صفای زندگانی رخت بربست
تو رفتی عشق خالی شد ز معنا
به غارت رفت باغ آرزوها
به یاد آرم دعای صبح و شامت
تن بسیار و آن رنج مدامت
در این خانه ز تو هر جانشانی است
همه یاد آور رنج نهانی است
بیا این مهر و این هم جانمازت
بیا تا سر دهی راز و نیازت
بخوان مانند وردی یا سرودی
دعایی که از بر کرده بودی
به خاطر دارمت من دائم اوقات
فراموشت کنم هیهات هیهات
روح تمامی اموات علی الخصوص مادرها شاد
@khatmkhanimajma
مادر
سلام ای خفته در خاک جدایی
عزیز جان من مادر کجایی
سلام ای شاهکار آفرینش
سلام ای مادر ای نور خدایی
چه شبهایی که بر بالینم ای یار
نخوابیدی و کردی لای لایی
کجایی مادر غم پرور من (ما)
چرا از تونمی آید صدایی
قرار جان ما برگرد مادر
ندارد خانه بی رویت صفایی
دلم بیمار عشق روی ماهت
نمیخواهم به جز رویت دوایی
سه چند روز است مادر رفته ای تو
فغان و ناله از این بینوایی
احمد صالحی.
-
@khatmkhanimajma
مادر
ای صفای زندگانی مادرنیکو سرشتم
اولین بیت را زشعرم نام پاک تو نوشتم
هست من از هستی توست ای یگانه یاور من
ای تمام عشق پاکم نیست جز این باور من
جان گرفتم من زجانت روزی ام گشته زخوانت
تادوسال باعشق وایمان داد ه ای شیرم زجانت
باتب من تب نمودی تا که بهبودی بیابم
شب نخوابیدی کنارم گریه کردم دادی آبم
ذکر خوابم نغمهٔ خواندی تا سحرگه لای و لایم
هردمی نازم نمودی شد جوانیت فدایم
تاکه کم کم پا گرفتم پا بپای من دویدی
رشد من دیدی تو مادر حیف و خیر از من ندیدی
گاه که دیر می آمدم من درب خانه می نشستی
تا که شادیم ببینی تو به شادی دل نبستی
شد زسویم برتو آزار کرده ایی یک عمر ایثار
شستی رخت وپختی اطعام مادرا مثل پرستار
هرچه گویم از وفایت نیست تکمیل از ثنایت
بهترین مدح ترا گفته پیمبر از خدایت
اینچنین فرموده آنکه خاتم پیغمبران است
تا بدانید که بهشت در زیر پای مادران است
سایهٔ مادر چو داری برسرت قدرش تو میدان
بعد مادر میشوی مثل (صفا) تو زارو گریان
-
@khatmkhanimajma
مادر
کیست مادر، بهترین عبد خدا.
مهربانیش بود حد خدا.
کیست مادر، بعد حق او بهترین.
گر بفهمی او بود نیکوترین.
کیست مادر ،هاله ای از نور حق .
رهنمای ما و هم منشور حق.
کیست مادر، جانفدایی میکند.
بهر ما خود را فدایی میکند. کیست مادر ،آنکه با عشق وصفا .
شیره ی جانش خوراند او به ما.
کیست مادر ، روشنی زندگی.
میدهد گرمی به کل زندگی.
کیست مادر ،گفته ات لالا بسی .
کرده جانش را به قربانت بسی.
کیست مادر ، در نایاب خدا .
از تو در سختی نمی گردد جدا.
کیست مادر ، میکشد بی ادعا.
رنج عالم را تمامی بهر ما.
کیست مادر ،آنکه با لبخند خود .
میشود دلگرمی فرزند خود.
کیست مادر ، گوهر فرزانه ای.
ارزش او گر ندانی کاملا دیوانه ای.
کیست مادر ،آنکه با ایثار وعشق.
جانفدایی میکند باجان و عشق.
کیست مادر، ای( غلام )رو سیه.
آنکه عمرش بهر تو گشته تبه.
((غلامرضا نوترکی همدانی ))
-@khatmkhanimajma