eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
14.6هزار دنبال‌کننده
428 عکس
173 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یک ساله جانِ پر دل نینه قرار مه دله جا ته غم نشونه کنار زمستون دربوردا بموعه بهار دل ته وسه تنگه خوندمه زارزار ✍شاعر: @khatmkhanimajma
‍ 🏴 🏴متن ده تا دوبیتی در چهلم /پدر /مادر /برادر /یادوست که می توان در مجلس ختم استفاده کرد* ▪️▪️▪️▪️▪️😔 *چهل روزه به غم بنشسته ام من* *چوشیشه در غمت بشکسته ام من* *کجایی ای همه دارو ندارم* *طناب صبر را بگسسته ام من* ▪️▪️▪️▪️▪️😔 *چهل شب شد که من چلّه نشینم* *برای رفتن تو من غمینم* *چهل روز که میگردم چو مجنون* *از آنکه روی زیبایت نبینم* *اجل زهر جدائی ریخت زبانم* *زکف بگرفت عزیز و مهربانم* *چنان آتش گرفته پیکرمن* *که سوخت از مغز سر تا استخوانم* ▪️▪️▪️▪️▪️▪️😔 *شده چهل روز که من شیدای یارم* *چو یعقوب دیدن تو انتظارم* *ولی دانم که افتاده جدایی* *که تا روز قیامت بی قرارم* ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *دگر من ماندم و دریائی از غم* *چهل روزه نمیآیی سراغم* *دلم شور میزنه از این جدایی* *که آتش زد اجل این بار به باغم* *کنار قبر تو من خیمه سازم* *نشینم باتو گویم من ز رازم* *از آن روزی که رفتی از برمن* *شدم بیچاره و بعدت چه سازم* *چهل روزه که من صحرا نشینم* *عزای یار خود من دل غمینم* *همه گویند مگر مجنونی ای دوست* *خدا داند که من مجنون ترینم* *خدایا دل مگر سامان ندارد* *بر این داغ دلم درمان ندارد* *چسازم از غم و داغ جدایی* *تنم ان @khatmkhanimajma
از میان جمع ما نام آوری خوشنام رفت وی بزرگ خاندان بود، چه خوش فرجام رفت بود مولایش، علی، در لحظه های عمر او جانب پروردگارش، با دلی آرام رفت =========== در سوگ پدر مهربان بابا تو رفتی جان ما را سوختی آتشی از هجر خود بر جان ما افروختی تا که هستیم در فراقت اشک ریزیم همچو شمع چون که با رنج فراوان شمع ما افروختی ========== در سوگ پدر: در دل باغ محبت گل بی خاری بود مظهر صدق و صفا و سرور و سالاری بود آه از این داغ که بر خانه دل سایه فکند رفت مردی که در این دایره پرگاری بود آن که امروز به این خاک سیه مهمان است اسوه ی غیرت و پاکی و وفاداری بود ========= نشسته‌ام تک و تنهاو، اشک می‌ریزم پدر تو رفتی واین روزگار بی تو گذشت تو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب بیا ببین چگونه شب تار بی تو گذشت ======== در سوگ پدر: بی‌وجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت شادمان بودیم ما در سایه‌ی مهرش ولی قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت تکیه‌گاه خانه‌ی ما بود اما عاقبت از میان خانه‌ی ما اُستُن حنانه رفت همچنان «سیمرغ» زیر سایه‌ی آن دولتش رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت ======== فلک ربود و ببرد از جهان جلال مرا به باد داد بیک لحظه ایده آل مرا نکرد رحم به حال پریش و غربت من گسیخت رشته امید بی‌زوال مرا خیال من که همه عمر با پدر هستم محال کرد به من فکر لامحال مرا ========== پدر ای روی ماهت، اختر من چهل روزه که رفتی، از بر من پس از یک اربعین، ای دیده بسته نگشته داغ مرگت، باور من ===== ز داغت، دیده‌ام دریاست بابا دلم چون لاله صحراست بابا بپا خیز و ببین کاشانه ما ز هجرت، ساکت و تنهاست بابا ============ پدر در سوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته می گرید تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه به یادت چشم ما چون ساغر بشکسته می گرید ===== درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست بر دل غم زده و بغض پر از فریادم بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست ====== پدرم نام تو را بر لوح زر بايد نوشت نام تو، باباي من، بر تاج سر بايد نوشت من که نتوانم کنم حقت ادا، باباي من در مقامت، مثنوي ها، با گهر بايد نوشت ========== پدرم در دلم از داغ تو غوغاست هنوز غم فقدان تو پنهان به دل ماست هنوز گرچه ناگه به دل خاک سیه آسودی هر کجا می نگرم، روی تو پیداست هنوز ========== گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند گل بودم و از شاخه جدایم کردند گفتم: كه فرشتگان، چه کردند بگفت روزی خور سفره خدایم کردند ========= پدر اي آيت عشق خدايي گل خوش بوي باغ آشنايي از آن ساعت كه رفتي در دل خاك دلم مي سوزد از درد جدايي ========= صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا در بوته ی صبر امتحان کرد مرا هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا... https://eitaa.com/khatmkhanimajma
🏴 🏴 ✍شاعر :حسین کریمی نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسان بلبلی از غم فِسُردم غم هجران تو بر شانه بردم خوشی از خانه و کاشانه ام رفت از اون روزی که در خاکت سپردم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گلای خونمون بی تو خزونه چشام از داغ تو همرنگ خونه انیس و مونسم بعد از تو اشکه امان از دست این دور زمونه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خودم دیدم که در گِل جا گرفتی که روی دوش ما مأوا گرفتی تو رفتی و ولی با رفتن خود که جون از مادر و بابا گرفتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خودم بر شانه ها بردم تنت را که شاید بشنوم خندیدنت را الهی کاش می مردم ، ولیکن نمی دیدم کفن پوشیدنت را ✍حسین کریمی نیا @khatmkhanimajma