چند روزی بود که درگیر بودم چطور بنویسم وضعیت سرویس های بهداشتی بین راهی برای یک خانمِ پوشیده که بخواهد وضو بگیرد و غبارمسافرت از صورت بشوید بسیار سخت شده ، روشویی ها درست روبروی دری که دائما باز است ، نه پرده ای ، نه ...
جملات را بالا و پایین میکردم که کوتاه و مختصر ، تمام منظورم را برساند که خواندم ، مرکز اسلامی شیعیان هامبورگ تعطیل شد و پلیس آلمان به مساجد حمله کرده است ، جملاتش آنقدر برایم سنگین بود که جملات آماده ی ذهنم برای وضعیت سرویس های بهداشتی بین راهی متلاشی شد.
کِشان کِشان ، قطره قطره ، اطلاعات جمع میکردم که مرکز اسلامی از کجا شروع شده و چه بر سرش آمده که پاراچنار و سی پنج خونِ به ناحق ریخته ی شیعیان دست گذاشت بیخ گلوی کلمات و جملات ام و بازهم قافیه به هم ریخت.
مادر که باشی. غمِ تصویر هر کودک شهید چنان برقلبت خنجر میکشد که چاره ای جز آتش گرفتن نداری ، اما اگر چشمِ طفلِ معصومت دوخته به صورتت باشد باید ، بسوزی و بسازی
داشتم میسوختم و جملات درهم کوبیده شده ام را تکه تکه جمع میکردم که سحر ، خبر شهادت #اسماعیلهنیه ، وجودم را به خاکستر نشاند
حالا جملات به خاکستر نشسته ام را چگونه جمع کنم که از ایران تا آلمان، لبنان و فلسطین ، تا پاکستان و پاراچنار همه یک ملت شده ایم که میخواهند خاموشمان کنند...
امان از اینکه نمی دانند آتش از خاکستر بلند می شود...
✍ #مرضیه_کیومرزی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
@mamanemamooli
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدا
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند و به شرف شهادت نایل شدند و برخی از آنان شهادت را انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی در پیمانشان نداده اند،
دارم به هدف خلقتم فکر میکنم. به رسالتی که به خاطرش آفریده شدهام و در این زمان و در همین جغرافیای این کرهی خاکی با همهی وجودم فریاد میزنم: ( والله تالله بالله که من رسالتی جز حرکت در مسیر مبارزه با اسرائیل، این غدهی سرطانی، ندارم. من وظیفهایی جز سمعا و طاعتا به ولی امرم، به نائب امام زمانم ندارم! با قلمم! با جانم! با مالم! با تقدیم پارههای تنم! با حفظ سنگرم! با گذشتن از شریک و تنها دوست خالص زندگیام!
#شهید_اسماعیل_هنیهها نشان دادند که مقاومت و حماس نیاز به هزینه دارد و چه زیبا خودشان پیشرو و پیشقدم بودند به تاسی از مولایشان حسین بن علی!
این راه ادامه دارد تا ختم به ظهور مولا شود؛ انشاءلله!
خدایا! مبادا خسته و جدا شویم از این کاروان!
خدایا! کم ما را تو قبول میکنی و برکت میدهی، مبادا به کم خویش قانع شویم و بهشت لقاءات طمع نورزیم!
خدایا! قول و فعل ما را یکسویه و هممسیر کن!
(فیلمساعاتیقبلازشهادت)
✍ #زهرا_نوری
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
@baharezahraa
وباز صبحی دیگر آغشته به غم...
دلهره دارم. چشم باز نکرده صفحه گوشی را روشن می کنم . نمی دانم چشمم چقدر گشاد شده یا دهانم تا کجا باز ؛اما تیری که از سرم می گذرد را حس می کنم.
از ما به دور است که به مهمان مان بد بگذرد !
آن هم چه مهمانی...
نفرت و غم در تمام وجودم ریشه می کند . انگشتانم درهم فرو می روند و قدرت می گیرند .لعنتی غلیظی از لابلای دندانهای چفت شده ام بیرون می زند .
گذشته از هر دلیل دیگری من میزبانی ایرانیم
نه!لعنت گفتن کافی نیست . باید گوش تاباند کسی را که جرات کرده حریم خانه ام را ناامن کند .
پس رخصت مولای دل آزرده ی من....
✍ #مهتا_سلیمانی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
برادر اسماعیل سلام
شهادت گوارای وجودت
گرچه نوشیدن شهد شهادت نعمتی است که به هر کسی داده نمی شود، اما خوش نداشتیم در سرزمینی که مردمانش به مهمان نوازی شهره اند، کامت را شیرین کنند.
حالا به همسر صبور و سرافرازت چه بگوییم؟
بانویی که هنوز داغ فقدان پاره های تنش بر دلش سنگین است.
روی دشمنان خدا سیاه که ما را شرمنده همسرت کردند.
راستی برادر اسماعیل، سلام ما را به حاج قاسم و سید ابراهیم برسان. بگو حواسمان هست که دارد جمعتان جمع تر می شود و ما با هر پروازی خودمان را این گونه دل آرام می کنیم:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبویی
✍ #مریم_غلامی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
از آن وقتی که یک روز صبح در ماه رمضان، یتیممان کردند تا همین امروز دلمان با خیلی از صبحها صاف نشده!
یک روز با دیدن عکس دستی و انگشتری بیدارشدیم، یک روز با نشستن نوای "حاج آقا هارداسان" در جانمان و امروز با داغ مهمان عزیزی...
اما ما بین همین صبحها، منتظر آن صبحی هستیم که با ندایی در کنار کعبه بیدار شویم،
و یقین داریم آن صبح نزدیک است...
✍ #محدثه_حاجی_دایی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
@didaam
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سومین صبحیست که با خبر شهادت عزیزانمان آغاز میکنیم. ما اقلیّتِ همیشه داغداری هستیم در برابر اکثریتِ جانورصفتی که هیچ خطوط قرمزی را به رسمیت نمیشناسند و حیوانگونه میدرند و خون میمکند و میدرند باز. ما نه با دولت و کشور و حکومت که با طویلهای به نام "اسرائیل" مواجهایم. طویلهای مملو از حیواناتی وحشی که خوراکشان گوشت و خون انسان است. هر لحظه تداومِ این رژیمِ طویلهمسلک خونهای بیشتری از نسل آدم میریزد. جنگ ما جنگ فرزندان آدم است با فرزندان شیطان. جنگ حقِ مطلق است با باطل مطلق. ویران شدن کامل این طویله بزرگترین آرزوی ماست. آرزوی ما اقلیتِ همیشه داغداری که در جنگی نابرابر، مقاومترین نسل آدمایم در برابر وحشیترین نسل شیطان. راهِ از بین بردنِ ح/م_اس، ترور هنیه نیست. مقاومت نه در اسماعیل هنیه که در اندیشهی فرزندانش ریشه دوانده. ما فرزندان هنیهایم. مرزها خیلی وقت است شکسته شده، یکی هستیم.
✍ #نرگس_ربانی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
جانشین رسول خدا را ترور کردند. وقتی داشت نماز میخواند. بیشتر پسرانش را هم. وقتی داشتند روزهشان را به جرعهآبی باز میکردند یا غذایی از دست همسرشان میگرفتن. یا...
این را سپاه شیطان مدتهاست که فهمیدهاند. فهمیدهاند اگر با حسینها رو در رو بجنگند حیثیتشان به باد میرود. از همان روز مثل موش کثیفی که به تاریکی اخت گرفته خزیدند توی لانههایشان. داخل تانکهایشان. لای زرههایشان. و سنگ پرت کردند سمت آنهایی که در نور ایستاده بودند. ترور! این سادهترین کار است. امروز وقتی ماشین را برده بودم تعمیرگاه که کولرش را درست کند چند پسر جوان بین خودشان پچ پچ میکردند. یکی گفت "موشکهای اسرائیل همیشه به هدف میخورد." چرا نخورد؟ مگر سنگهای کسی که بخواهد شیشههای همسایهها را پایین بیاورد درست وسط قاب پنجره نمینشیند؟ مایهاش یک دست است و چند عدد سنگ و البته کمی بیشرافتی. بیشرافتی کلیدواژهی اصلی این مدل جنگیدن است. جنگیدنهای بزدلانه. روزی یاران جانشین پیامبر(ص) با خودشان گرم صحبت بودند و با آبی که از لبهاشان بیرون میزد از زرنگی معاویه میگفتند. مگر علی(ع) نبود؟ خودش گفت که هست. کافی بود او هم چند گوسفند را به اسم خودش به بچههای شام هدیه دهد و موقع پسگرفتنشان بگوید این دستور معاویه است. مگر نمیتوانست؟ چرا. اما شیوهی جنگیدنش فرق میکرد. جنگیدن شرافتمندانه.
ما جنگیدن شرافتمندانه را از سروران خودمان الگو گرفتهایم و آنها...
ترور سادهترین کار است.
✍ #سین_جیم
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¤
من یک خانمم و در هر ماجرایی ناخودآگاه چشمم میگردد دنبال خانمها. خانمها هرچقدر در حواشی ماجراها باشند، باز هم اصالت دارند.
بعد از آن عکس معروفِ اسماعیل هنیه و خانمش تو بیمارستان، از صبح تا حالا چندین بار این فیلم را از اول دیدهام.
چشمهایی که دائم به بالا نگاه میکنند تا به اشک مجال پایین آمدن ندهند، سرخ شدن بالای لب و بینی از شدت فشار فروخورده، کلام محکم و بدون تپق، جملههای پر از امید و افتخار، مکثهایی که از سر ضعف نیست، لحن یکنواخت و آرام، و پایان صحبت که تازه بغض میرسد به پشت چشمها و کمی فشرده و نمناکشان میکند.
این فیلم، برای من عصاره تصویر مقاومت است که ریخته شده در لطافت چهره یک بانو.
✍ #آزاده_رباطجزی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
@harfikhteh
باز هم صبح خونباری دیگر، هنوز چشم باز نکردهام که با صدای بر هم خوردن بالهای کبوتری خسته در جایم میخکوب می شوم.🕊🕊🌹
قلبم فشرده و بغض سنگینی به گلویم چنگ می زند.هنوز داغ جانکاه ابراهیم سرد نشده که اسماعیل به قربانگاه می رود.😭😭
اتش بر ابراهیم سرد نشد و اسماعیل در مسلخ عشق قربانی شدگویا دیگر تاریخ قصد تکرار شدن ندارد.
باشد ...ما امت اسلام دلخوشیم که تا آخر این تاریخ سراسر درد تکرار نشود. ما حاظریم ابراهیم مان در آتش بسوزد و اسماعیل هایمان قربانی شوند، اما حسین زمان به گودال نرود.🥲🥲😔
گرچه یعقوب وار در فراق یوسف زهرا نوحه سردادیم و چشمانمان در فراق عزیز زهرا کم سو شده اما اینبار مقاومت اسماعیلش را هم فدا کرد تا سیل جاری شده از خون پاکان عالم طومار یزیدیان زمان را در هم بپیچید و آنها را تا ابد به زباله دان تاریخ بکشاند.
در اوج غم به پرچم های عزای حسین چشم میدوزم پرچم سرخ خونخواهی حسین در دستان امام سجاد با من سخن می گوید.
وعده صادق دیگری نزدیک است
نور امید دوباره در آسمان غم آلود و طوفانی قلبم سوسو میزند✨✨✨
در اوج ظلمت کفر و بی عدالتی مدعیان حقوق بشر، چشمانم به سرخی شفقی که آمیخته به خون مردان خداست دوخته میشود. صبح نزدیک است، نزدیک قله ایم و ناامیدی معنایی ندارد.🌞🌞
آرامش دوباره به قلب خسته ام پر میکشد و در انتظار آمدن یوسف زهرا دعای فرج را زمزمه میکنم.🤲🤲🤲
اللهم عجل لولیک الفرج 🙏
✍ #سمیره_ایراننژاد
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
.
علی جلائی دیشب توی کارگاه داستان نویسیمان گفت: "واقعیت زندگی عدم قطعیت است و برای همین ما به جهان داستان پناه میبریم. جهان داستان باید منطق داشته باشد."
مثال هم زد که یکی یکدفعه تصادف میکند و تا آخر عمر قطع نخاع میشود. یکی همسرش میمیرد و میماند با چند تا بچه. یکی یک شبه میلیاردر میشود... . اما جهان داستان باید منطقی داشته باشد پشت همه این اتفاقات.
امروز باز واقعیت زندگی، عدم قطعیت خودش را کوبید توی صورتمان.
نه آقای جلائی! نه!
واقعیت زندگی عدم قطعیت است اما داستان عالم منطق دارد. رهبر عزیز مقاومت، اسماعیل هنیه باید در ایران ترور شود تا ما خونخواه او باشیم. منطقها روشنند.
ما داستان خداوند را کامل میکنیم.
دیوار بلندی که میگویی باید در داستانهایمان بلند و بلندترش کنیم تا درام دربیاید و جذاب شود، الان دارد قدبلندی میکند در داستان نهایی عالم.
ملالی نیست جناب جلائی!
ما با همه توان در برابر این دیوار بلند باطل در میآییم و از خون اینهمه شهید مدد میگیریم.
آنها منطقهای درست داستانند. شهید شدهاند تا جبهه حق را هدایت کنند. شهید میشویم تا #ظهور را ببینیم.
ما به حضور و ظهور #باقی_خدا در زمین ایمان داریم.
واقعیت زندگی همین است.
✍ #الهه_زمانوزیری
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat
@mastoooor
تاریخی نو و جهانی نو
مردی در آن سوی تاریخ در میدان ایستاده است.
با بوی عطر سیب تازه
تمام یاران و سردارانش یکی پس از دیگری در خون غلطیده اند.
همه از قبیله شیران، مردان مرد، یاران شیر خدا، یاران حیدر
در مقابلش خیل کفتارها زوزه می کشند و قهقهه می زنند.
هر گاه کفتارها قهقهه می زنند، بدان شیری بر زمین افتاده است.
و او هر لحظه تنها و تنها تر می شود
تا اینکه یکه و تنها در میدان می ماند
تلی از شیران در خون غلطیده در مرتفع ترین گودال تاریخ
و آن مرد نیز وارد گودال می شود
و در این سوی تاریخ نیز مردی به انتقام آن مرد ایستاده است. استوار و سترگ
با بوی عطر گل یاس
یاران و سردارانش یکی پس از دیگری
در خون می غلطند
در مقابلش خیل کفتارها زوزه می کشند و قهقهه می زنند.
اما او تنها نیست.
من هستم، تو هستی، ما هستیم
خیل مردم ایران و یمن و عراق و لبنان و فلسطین اگر چه با دلی زخمی، اما با او هستند.
او هیچگاه تنها نخواهد ماند
و عهدی بسته اند با آن مرد و علمدارش
آنها نذر کرده اند تا صف به صف مقابل کفتارها بایستند و پس از خودشان،
پسران و دخترانشان را شیرمرد و شیر زن بار بیاورند
و تا انتهای تاریخ نگذارند این مرد تنها بماند
این بار تاریخ تکرار نخواهد شد
و آنها تاریخی نو و جهانی نو رقم خواهند زد. پر از عطر یاس. بدون کفتارها.
✍#علیرضا_مسرتی
〰〰🏴
#خط_روایت
#اسماعیل_هنیه
#وعده_صادق۲
#یا_اباعبدالله
〰〰🏴
@khatterevayat