#یادداشت_ویژه_تحول 🔶دردسرهای تبلیغ! 🔸هرسال ایام تبلیغ که می رسید تب می کردم که چه کنم؟ به کجا بروم؟ چه بگویم؟ مخاطبینم چه کسانی هستند؟ گاهی تا دقیقه ی نود هم برایم روشن نبود سرنوشت تبلیغی ام چه می شود؟ 🔸از نبود مکان برای تبلیغ و مافیای زیرپوستی که در برخی از مناطق کشور وجود داشت، از مبلّغی که 8 جا برای تبلیغ داشت اما طلبه ای که هر شب، پشت تلفن، با شرمندگی از نبود جا با همسرش سخن می گفت! 🔸خاطرم نمی رود روزی در دفتر تبلیغات پس از خستگی اداری روی صندلی نشستم، در کنارم روحانی پا به سن گذاشته ای بود، با او هم کلام شدم! گفت:50 سال هست که تبلیغ می روم اما مناطق خوب بین افراد خاص تقسیم می شود، و با صدایی آهسته گفت: جوان؛ شیر در پستان تقسیم شده است!! 🔸به دفتر تبلیغات هم که سر می زنی نهایت کمکی که به تو می کنند دادن یک نامه است؛ پیدا کردن مکان تبلیغی بر عهده خود توست؛ طلبه ای که تازه شروع به کار تبلیغی کرده از کجا مسجد و حسینیه پیدا کند؟! آری باید ریسک کنی! به یک منطقه ای بروی و به امام جمعه و دفتر آن شهر رجوع کنی تا بلکه شاید مکانی برایت پیدا شود و شاید هم دست از پا درازتر برگردی! 🔸اگر مکانی برای تبلیغ پیدا می شد تازه اول سردرگمی ات است که چه بگویم؟ چه کار کنم؟ مشکل مردم این منطقه چیست؟ مبلّغ قبلی چه کسی بوده تا حداقل با او مشورتی داشته باشم؟! فرهنگ این مردم چگونه است؟ آداب و رسومشان چیست؟ وقتی میفهمی چه باید بکنی که فرصت تبلیغی ات تمام شده است و چمدانت را باید جمع کنی! 🔸خدا رحمت کند گروه های جهادی تبلیغی که حداقل سروسامانی به تبلیغ داده اند و طلبه ها را از چه کنم چه کنم در آورده اند، اگر اندکی در امر تبلیغ موفق هستیم محصول زحمات این مجاهدین است و گرنه دفتر تبلیغات به جز چاپ یک نامه چه کاری بلد است؟! و خدا هدایت کند مسئولان بی تدبیری که پس از 40 سال از انقلاب، هنوز نتواسته اند اولیات امر تبلیغ را ساماندهی ببخشند! ◾️محسن مطلبی 🆔 @feghahat

#خبر 🔴اختلاف طبقاتی عجیبی در حوزه وجود دارد! 🔲آیه الله گرامی: 🔶اختلاف طبقاتی عجیبی در این جهت در حوزه وجود دارد. کسانی در روحانیت هستند که تعدد ماشین، امکانات بسیار بالا بدون کوچکترین مشکلی برای خودشان و آقازاده هایشان فراهم کردند، در این حال کسانی هم در این حوزه داریم که برای آنان تعبیر به نان شب محتاجند، صحیح است. 🔶 گفتند که در مشهد دیده شده بعضی از طلبه هایی که می شناختند لباس هایشان را درآورده بودند در میدانی که کارگران ساختمانی جمع می شوند در نوبت ایستاده بودند که کسی آنها را برای بنایی ببرد. 🌐شفقنا 🆔 @feghahat