🔰 تلخیص نموداری کتاب«فلسفه اخلاق» شهید مطهری #اخلاق۴ #سال_چهارم #نیمسال_هشتم 💠 @b_e_safiran 💠 دانلود🔰🔰🔰

💎 #پایان_نامه 🌴 عنوان ۱۳۰۰۰ پایان نامه تصویب و ثبت شده حوزه علمیه 🍃 جهت ایده گرفتن برای انتخاب موضوع ⭕️ با قابلیت جستجو ♦️ کانال فلسفه اسلامی: http://eitaa.com/joinchat/3205103617C5d4dde0c5e

🔴 کتاب سرّالفتوح نوشته اسلام شناس، آیت الله #حسینی_طهرانى می باشد. ایشان در قسمت دومِ فصل اول این کتاب (یعنی صفحات ۴۰ تا ۵۵) به دفاع از فلسفه و ردمخالفان می پردازند ♦️ فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar

روایت شده: مومن پنج نشانه دارد. و یکی از آنها، زیارت اربعین است... ⌚️ خواندنش کمتر از ۵ دقیقه است

ماهنامه فرهنگی اجتماعی حاشیه، شماره هشتم، ۱۳۹۱ موضوع: #حوزه_سکولار ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar

🍃 بیانیه گام دوم انقلاب #رهبرمعظم انقلاب _ به صورت Pdf #گام_دوم_انقلاب

✅بالاخره نسخه سوم اپلیکیشن «گام دوم انقلاب» منتشر شد. 🔶ویژگی‌ها: - متن بخش بندی شده بیانیه - بیش از ۵۰تحلیل پیرامون این بیانیه - دارای تنظیمات مربوط به فونت و سایز متن - دارای بخش اخبار مرتبط با بیانیه - دارای بخش علاقه‌مندی‌ها و جستجو - گرافیک ساده و کاربرپسند - بدون هیچگونه تبلیغات لینک دانلود از کافه‌بازار: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.gam2.enghelab&ref=share 🔷جهت حمایت از ما پس از نصب اپلیکیشن، لطفا نظر یادتون نره😉

#ردمخالفان 🍃 صفحاتی معدود از کتاب 《بررسی فقهی فلسفه ورزی و فلسفه آموزی》 آیت الله #اعرافی ✅ @feghheakbar

🍃 ویژگی‌های عرفانی #امام_خمینی از منظر آیت الله العظمی #جوادی_آملی

💢 نقد علامه #جوادی_آملی بر مکتب تفکیک (منزلت عقل در هندسه معرفت دینی: بخش دوم: فصل چهارم: مساله تفکیک) ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar

💥 حمله هتاکانه سروش محلاتی (ژورنالیست معمم) به علامه #مصباح_یزدی 🔻محلاتی آیت‌الله مصباح را امتداد خوارج معرفی کرده است! #نفوذ_در_حوزه #سکولارهای_حوزوی ✅ @feghheakbar

📚مجموعه بیانات #رهبرمعظم انقلاب پیرامون «علامه #مصباح_یزدی» 🍃 فقیه، فیلسوف، عقبه تئوریک نظام، دارای بصیرت به معنای حقیقی کلمه ♦️ کانال علامه مصباح یزدی: ➕📝 @mesbahyazdi_ir

تذکره الاولیاء در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar ادمین ‍ @tezkar_admin تذکره الاولیاء در ایتا🔻 http://eitaa.com/joinchat/3398828033C792fb6a25a

‍ ‍ شهید #ابراھیم_ھادی قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج می زد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز به همراه پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال. میگفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانسستیم اورابیاوریم. خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد، از میدان خراسان تهران تشییع باشکوهی برگزار شد. می خواستیم چند روزی در تهران بمانیم اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از جلوی مسجد حرکت کنیم. بعد از نماز بود. با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم. با چند نفر از رفقا مشغول صحبت و شوخی و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید اما! لحظاتی بعد سکوتش را شکست. آقا ابراهیم ممنونم. زحمت کشیدی، اما پسرم ! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از اشک بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرای نام به ما سر می زد. اما حالا! دیگر چنین خبری برای ما نیست. می گویند شهیدگمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا( س) هستند. پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط می خورد و پایین می آمد.می توانستم فکرش را بخوانم. ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود؛گمنامی منبع کتاب شهید گمنام چاپ سی ام،ص۱۹ کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar