eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
29.4هزار ویدیو
35.2هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| شرح حدیثی از علیه‌السلام توسط رهبرانقلاب 🏴 @Khamenei_ir
۴ آبان ۱۳۹۸
خزینه الجواهر, [۱۸.۱۱.۱۷ ۰۶:۳۹] [Forwarded from المدرس الافضل] 🛑 آیت الله عندلیب همدانی گفت: بهتر است به جای کلمه نارسای رحلت برای نبی مکرم اسلام(ص) از کلمه شهادت استفاده کنیم، زیرا نبی مکرم اسلام(ص) همانند اهل بیتش با مسموم شدن به شهادت رسیده است. این استاد حوزه علمیه قم، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در همدان گفت: با نگاهی به تاریخ اسلام متوجه می شویم که سه گروه درصدد از بین بردن نبی مکرم اسلام(ص) بودند. وی تصریح کرد: مشرکان از ابتدای اسلام، فعالیت های زیادی برای از میان برداشتن نبی مکرم اسلام(ص) انجام داده اند، لیلة المبیت از نشانه های بارز این مساله به شمار می رود. استادحوزه علمیه قم بیان داشت: یهودیان نیز در برابر اسلام مقاومت زیادی انجام داده و برای مقابله با اسلام دست به جنگ افروزی و توطئه های فراوانی می زدند. وی در ادامه افزود: یهودیان دست به توطئه های فراوانی برای از بین بردن نبی مکرم اسلام(ص) می زدند، فارغ از اختلاف هایی که در روایات مشاهده می شود مجموع روایات نشان می دهد که یهودیان در پی مسموم کردن پیامبر اکرم(ص) و به شهادت رساندن آخرین ابلاغ کننده وحی بودند و چه بسا به نتیجه مطلوب خود رسیده باشند. آیت الله عندلیب همدانی با اشاره به فعالیت های منافقان صدر اسلام اظهار داشت: گروه سوم که در صدد از بین بردن نبی مکرم اسلام(ص) بودند منافقان به شمار می روند. وی در ادامه افزود: قرآن کریم منافقان مدینه را به دو دسته تقسیم می کند، نخست منافقان شناخته شده در میان مسلمین که سرسختانه با پیامبر(ص) مبارزه می کردند، دوم مناقفقان بی نام و نشان و بدون مارک. ایشان اظهار داشت: نقشه های منافقان برای آسیب وارد کردن به پیامبر(ص) به تحقیق بسیار مرموزانه تر از یهود و مشرکان بود، آیه مبارکه 101 سوره توبه می فرماید عده ای تعصب و لجاجت در نفاق دارند. وی در ادامه تصریح کرد: در ادامه آیه 101 سوره توبه خداوند متعال پیامبر(ص) می فرماید تو منافقان را نمی شناسی بلکه ما منافقان را می شناسیم، کنایه از این مطلب که مردم منافقان بی نام و نشان را نمی شناسند. آیت الله عندلیب همدانی ابراز داشت: مشرکان بی نام و نشان افرادی نبودند که در بادیه ای یا جای خاصی زندگی کنند آنها در دل مدینه رشد کرده بودند. وی در ادامه خاطرنشان کرد: منافقان بی نام و نشان در مدینه همانند دیگر مسلمین در بین مردم مدینه همانند مسلمانان و مهاجران زندگی می کردند و اعمال ظاهری اسلام را به جا می آوردند. این استاد حوزه با اشاره به خصلت های منافقان بیان داشت: تاریخ نشان می دهد منافقان زمانی که کوچک ترین سستی در جبهه اسلام مشاهده می کردند به دنبال آداب و رسوم جاهلیت می رفتند. وی در ادامه با اشاره به آیه 144 سوره تصریح کرد: خداوند متعال می فرماید و محمد(ص)، جز فرستاده ای که پیش از او هم پیامبرانی آمده و گذشتند، نیست، آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمی گردید. آیت الله عندلیب همدانی گفت: با توجه و تدبر در آیه 144 سوره آل عمران متوجه می شویم که عده ای به دنبال از میان بردن نبی مکرم اسلام(ص) و برگشتن به آداب و رسوم جاهلی بوده اند. وی در ادامه افزود: منافقان بی نام و نشان مدینه در ظاهر از مهاجران مدینه به شمار رفته و بعضی از آنها نیز ارتباط های فامیلی نزدیکی با پیامبر اکرم(ص) پیدا کرده بودند. استاد حوزه علمیه قم با اشاره به روایات مربوط به مسموم شدن نبی مکرم اسلام(ص) اظهار داشت: در مورد مسموم شده پیامبر(ص) روایاتی وجود دارد که در برهه ای از زمان نبی مکرم اسلام(ص) توسط یهود مسموم شده و روایاتی نیز دال بر این مطلب است که نبی مکرم اسلام(ص) در آخرین روزهای زندگی که منجر به شهادت ایشان می شود توسط منافقان بی نام و نشان مسموم می شود. وی در ادامه با اشاره روایتی از امام صادق(ع) درباره شهادت نبی مکرم اسلام(ص) اظهار داشت: امام صادق(ع) از امام حسن مجتبی(ع) نقل می کند که من همان گونه که جدم رسول خدا(ص) به شهادت رسید و مسموم شد، مسموم می شوم و به شهادت خواهم رسید ایشان در ادامه افزود : روایاتی وجود دارد که با اشاره بیان می کند که کسانی که از نزدیک با رسول خدا(ص) ارتباط داشتند سبب شهادت حضرت محمد(ص) شده اند. وی در ادامه افزود: روایات متعددی با این مفهوم وجود دارد که هیچ یک از ما اهل بیت نیست که به مرگ طبیعی از دنیا برود، یا مسموم می شود و یا مقنتول واقع می شود. این استاد حوزه خاطرنشان کرد: نبی مکرم اسلام(ص) بارها از سوی یهود مسموم شده که چه بسا آثار سموم در بدن مبارک ایشان باقی مانده بود و همچنین در اواخر عمر، ایشان توسط منافقان بی نام و نشان مدینه به مسمومیت رسید.
۴ آبان ۱۳۹۸
وی در ادامه مطرح کرد: بهتر است به جای کلمه نارسای رحلت برای نبی مکرم اسلام(ص) از کلمه شهادت استفاده کنیم، زیرا نبی مکرم اسلام(ع) همانند اهل بیتش با مسموم شدن به شهادت رسیده است. آیت الله عندلیب همدانی گفت: طلاب علوم دینی بهتر است
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
علیه السلام مسافری که اجل گشت همسفرش سفر رسیده به پایان در آخر صفرش  هنوز آید از آن حجره ی غریب به گوش  صدای ناله ی آهسته ی پسر پسرش  چه خوب اجر رسالت به مصطفی دادند  که پاره ی جگرش، پاره پاره شد چگرش اگر چه کار گذشته، اجل شتاب مکن  جواد آمده از ره به دیدن پدرش  ز اشک های جوادالائمه پیدا بود که شسته دست دگر از جهان محتضرش  پسر به صورت بابا نهاد صورت خویش  پدر گرفت به زحمت سرشک از بصرش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
علیه السلام آسمان زیر پرت بود زمین افتادی  یک عبا روی سرت بود زمین افتادی  نه صدای تو به گوش کسی آن روز رسید  نه کسی دور و برت بود زمین افتادی  صورتت خاکی و دستار و عبایت خاکی  مادرت در نظرت بود زمین افتادی  «زهر از جان تو آقا جگرت را می خواست»  آتشی بر جگرت بود زمین افتادی  ناله می کرد جوادت به سرش می زد آه  اشک در چشم ترت بود زمین افتادی  مثل یک مار گزیده به خودت پیچیدی  خوب شد که پسرت بود زمین افتادی  ولی افسوس به میدان دل خون برد حسین  نیزه از پشت زدند و به زمین خورد حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
علیه السلام من حسینم که صفا بخش دو عالم هستم سالها صاحب شبهای محرم هستم من حسینم که برایم همه زاری دارند تا بیایند حرم لحظه شماری دارند سالها هست که من اینهمه زائر دارم یک جهان منبری و شاعر و ذاکر دارم عاشقان روز و شب و سال به من می گریند خوب و بد باز به هر حال به من می گریند همه هستند عزادار، چهل شب گریان به من و حال پریشانی زینب گریان اربعین را همه دیدید چه شد دور و برم چقدر زائر دلسوخته آمد به حرم گر چه در هر دو جهان عاشق و مجنون دارم ولی از غربت یک مرد دلی خون دارم نام او می برم و لرزه می افتد به تنم من جگر سوخته ی غربت و داغ حسنم تو که زوار نداری به فدای تو حسین حرم انگار نداری به فدای تو حسین دوستان تو کم و دشمن تو بسیار است آنچه در دور و بر خویش نداری یار است مثل تو هیچ کسی این همه بی زائر نیست در همه سال چرا روضه ی تو دائر نیست روضه هم باشد اگر باز همه بی خبرند گریه کن هات برادر چقدر مختصرند یاد داری چقدر عبد و مطیعت بودم سالها زائر شبهای بقیعت بودم کاش می شد بدهم باز خدا را قسمت تا که زوار خودم را بفرستم حرمت چقدر طعنه به تنهایی تو همسر زد دوست زد زخم زبان،دشمن تو خنجر زد پشت خیمه همۀ لشگر تو آماده تا که بیرون بکشند از قدمت سجاده دوستانت همگی عرض ارادت دارند جنگ بر پا نشده نیت غارت دارند باز هم شکر که در خیمه نیامد آتش یا که بی تاب نشد هیچ کسی وقت عطش گر چه بر خیمه ی تو پنجه گشودند حسن زن و فرزند تو در خیمه نبودند حسن از تو سجاده و از من بدنم غارت شد زنده بودم به خدا پیرهنم غارت شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
سلام الله علیها یارسول الله برخیز ارمغان آورده‌ام از یتیمانِ حرم یک کاروان آورده‌ام دستباف مادرم شد، پاره پاره پیرهن زین سفر بنگر چه سوغاتی گران آورده‌ام رفتم از پیشَت اگر با لشگری از محرمان کاروان را همره نامحرمان آورده‌ام آستین ها شد بجای چادرِ زنها حجاب با چه وضعی دختران را نزدتان آورده‌ام از کنیزک خواندن ناموس، نشنیده بگیر من اماناتِ ترا با نیمه جان آورده‌ام این عبا، عمّامه، این شمشیر، این هم خاتمت من دلی پُر نزد تو از ساربان آورده‌ام داغ هفتادو دوتن، یک صبح دیدم تا غروب خود مپرس از من چرا قدّی کمان آورده‌ام از جوانان بنی هاشم فقط سجاد ماند جمع را همراهِ مولای جوان آورده ام یارسول الله، یاجدّا حسینت کشته شد خویش را از قتلگه بر سرزنان آورده‌ام کوفیان می‌خواستند از دین نماند، هیچ چیز پرچم اسلام، با نطق و بیان آورده‌ام همچو صدها خطبه، فریاد رقیه کار کرد گر چه از آن نیمه شب دردی نهان آورده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
زهری پلید بر جگرش کارگر شده آقای غصه ها نفسش مختصر شده کم کم تمام حجم تنش آب میشود مانند فاطمه بدنش آب میشود خواهر رسید و فاجعه را در نظاره شد از شعله های خون لبش در شراره شد میدید زخم کوچه دهان باز کرده است راز مگوی کوچه زبان باز کرده است از عهد کودکی جگرش پاره پاره است "او کشته ی شکستن یک گوشواره است" در کوچه دست سنگ دلی از سرش گذشت یادش نمیرود که چه بر مادرش گذشت از ضرب کینه چادر مادر به گل نشست همراه گوشواره غرور پسر شکست دیوار را هنوز به یادش می آورد مسمار را که هیچ ز خاطر نمی برد سم را بهانه کرد که راحت شود مگر از خاطرات کوچه و کابوس میخ و در 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست در ملائک هیبتی مافوق اسرافیل نیست او ولی خود بی گمان محو وقار مجتبی ست هر شب از عرش خدا او میهمان دارد ولی با جذامی ها نشستن افتخار مجتبی ست او ولی الله باشد در قیام و در سکوت آفرینش مهره ای در اختیار مجتبی ست "در حریم حضرت خورشید جای ذره نیست" آفتاب از شرم خود آیینه دار مجتبی ست صلح او پایه گذار انقلاب عشق بود در حقیقت کربلا هم یادگار مجتبی ست مرد میدان جمل پی کرد چشم فتنه را این فقط یک گوشه ای از اقتدار مجتبی ست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و... در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۴ آبان ۱۳۹۸
منبر وروضه ی بسیار عالی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین اسدی درسالگردشهادت امام مجتبی در مسجد حوزه آیت الله آخوند معصومی همدان
۴ آبان ۱۳۹۸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ آبان ۱۳۹۸
بهجة النظر في إثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الإثني عشر، ص: 63 5- ابن بابويه في كتاب النصوص على الأئمّة الاثني عشر عليهم السّلام، قال: حدّثني محمّد بن وهبان بن محمّد البصريّ، قال: حدّثني داود بن الهيثم بن إسحاق النحويّ، قال: حدّثني إسحاق بن البهلول بن حسان، قال: حدّثني طلحة بن زيد الرقيّ، عن زبير بن عطاء، عن عمر بن هاني العبسيّ عن جنادة بن أبي أميّة قال: دخلت على الحسن بن علي بن أبي طالب عليه السّلام في مرضه الّذي توفّي فيه، و بين يديه طشت يقذف عليه‏ الدّم و تخرج كبده قطعة قطعة من السمّ الّذي سقاه معاوية لعنه اللّه، فقلت: يا مولاى مالك لا تعالج نفسك؟ قال: يا عبد اللّه بما ذا أعالج الموت؟ قلت: إنّا للّه و إنا إليه راجعون. ثمّ التفت إليّ فقال: و اللّه لعهد عهده إلينا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله أنّ هذا الأمر يملكه أحد عشر إماما من ولد علي و فاطمة؛ ما منّا إلّا مقتول أو مسموم. ثمّ رفعت الطشت و اتّكأ صلوات اللّه عليه. قال، فقلت له: عظني يا ابن رسول اللّه؛ قال: نعم. استعدّ لسفرك، و حصّل زادك قبل حلول أجلك، و اعلم أنّك تطلب الدنيا و الموت يطلبك؛ و لا تحمل همّ يومك الّذي لم يأت على يومك الّذي أنت فيه؛ و اعلم أنّك لا تكسب من المال شيئا فوق قوتك الّا كنت فيه خازنا لغيرك؛ و اعلم أنّ في حلالها حسابا و في حرامها عقابا و في الشبهات عتاب، فأنزل الدنيا بمنزلة الميتة، خذ منها ما يفيك‏ فإن كان ذلك حلالا، كنت قد زهدت فيها؛ و إن كان حراما لم تكن أخذت من الميتة، و إن كان عتابا فإنّ العتاب يسير؛ و اعمل لدنياك كأنّك تعيش أبدا، و اعمل لآخرتك كأنّك تموت غدا؛ و إذا أردت عزّا بلا عشيرة و هيبة بلا سلطان، فاخرج من ذلّ معصية اللّه الى [عزّ] طاعته؛ و إذا نازعتك الى صحبة الرّجال حاجة، فاصحب من إذا صحبته زانك، و اذا أخذت منه‏ صانك، و إذا أردت منه مؤنة مانك‏ ، و إن قلت صدّق قولك، و إن صلت شدّ صولك، و إن مددت يدك بفضل‏ ______________________________ (1)- في المصدر: عمير. (2)- في المصدر: فيه. (3)- في المصدر أثنا عشر و هو تصحيف. (4)- في المصدر: يكفيك. (5)- في المصدر: خدمته. (6)- في المصدر: معونة فاتك؛ و في النسخة البدل معونة عانك (أعانك). (7)- في المتن: صدّ. مدّها، و إن بدت [منك‏] ثلمة سدّها، و إن رأى منك حسنة عدّها، و إن سألته أعطاك، و إن سكتّ عنه ابتداك؛ و إن نزلت بك إحدى الملمّات آساك؛ اصحب من لا يأتيك منه البوائق، و لا يختلف عليك منه الطرائق، و لا يخذلك عند الحقائق، و إن تنازعتما منفسا أثرك. قال: ثمّ انقطع نفسه و اصفرّ لونه حتّى خشيت عليه، و دخل الحسين بن علي عليه السّلام و الأسود بن أبي الأسود فانكبّ عليه حتّى قبّل رأسه و بين عينيه، ثمّ قعد عنده فتسارّا جميعا، فقال ابن أبي الأسود: إنّا للّه إنّ الحسن قد نعيت إليه نفسه و قد أوصى إلى الحسين. و توفّي صلّى اللّه عليه و اله يوم الخميس في آخر صفر سنة خمسين من الهجرة، و له سبع و أربعون سنة، و دفن بالبقيع‏ .
۴ آبان ۱۳۹۸
آخرین موعظه ی امام حسن خطاب به جناده در بستر شهادت حضرت امام مجتبی علیه السلام
۴ آبان ۱۳۹۸
زندگانى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام ( ترجمه جلد 44 بحار الأنوار)، ص: 147 6- در كتاب كفايه از جنادة بن ابى اميه نقل ميكند كه گفت: من در آن مرضى كه امام حسن از دنيا رفت بحضور آن حضرت مشرف شدم. جلو آن بزرگوار طشتى بود، خونى كه استفراغ ميكرد در ميان آن طشت‏ ميريخت، نيز قطعات كبد مباركش بوسيله آن زهرى كه از طرف معاويه به آن بزرگوار داده شده بود خارج ميشد من به امام حسن گفتم: اى آقاى من! چرا خويشتن را معالجه نميكنى!؟ فرمود: اى بنده خدا: مرگ را با چه ميتوان معالجه نمود!؟ من گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏. سپس آن حضرت متوجه من شد و فرمود: بخدا قسم پيغمبر خدا بما خبر داده: مقام امامت نصيب دوازده نفر از فرزندان على و زهرا عليهما السّلام خواهد شد و هيچ يك از ما نيست مگر اينكه مسموم يا مقتول مى‏شود! آنگاه من طشت را برداشتم و امام عليه السّلام گريست. راوى ميگويد: به امام حسن گفتم يا بن رسول اللَّه! مرا موعظه كن. فرمود: آرى، آماده سفر آخرت باش، زاد و توشه اين سفر را قبل از فرا رسيدن اجل تحصيل كن، بدان كه تو طالب دنيا هستى و مرگ طالب تو در اين روزى كه هستى غم و اندوه آن روزى كه نيامده مخور! بدان تو از مال بيشتر از قوت و غذاى خود جمع نميكنى مگر اينكه براى ديگرى خزينه خواهى كرد. بدان كه: ______________________________ (1) بعضى از علماء فرموده‏اند: جگر از گلو بالا نمى‏آيد. و بعضى فرموده‏اند: سند اين روايت ضعيف است. بنا بر اين نميتوان گفت: جگر امام حسن عليه السّلام از گلوى مباركش بالا آمده باشد. اما آنچه كه بنظر مترجم ميرسد اين است كه: عبارت عربى اين حديث ميگويد: و يخرج كبده قطعة قطعة من السم‏ - از اين عبارت بدست نمى‏آيد كه جگر مبارك آن بزرگوار چگونه خارج ميشد، آيا از دهان يا جاى ديگر خارج ميشد. آرى از اين روايت فقط ثابت مى‏شود كه جگر مباركش قطعه قطعه خارج ميگرديد. ولى نحوه خروج از نظر صحت و سقم بستگى بعلم تشريح و علوم مناسب با اين موضوع دارد- مترجم. زندگانى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام ( ترجمه جلد 44 بحار الأنوار)، ص: 148 في حلالها حساب، و في حرامها عقاب، و في الشبهات عتاب. يعنى فرداى قيامت در باره مال حلال دنيا حساب و راجع بحرام آن عقاب و عذاب و در باره شبهه ناك آن عتاب خواهد بود. تو دنيا را نظير يك مردارى فرض كن و بقدر كفايت از آن برگير، اگر اين مقدار كه گرفتى حلال باشد از زهاد دنيا محسوب خواهى شد، و اگر حرام باشد مسئوليتى ندارى، زيرا گويا، از ميته بقدر احتياج استفاده نموده باشى. و اگر عتاب در كار باشد سهل و آسان است. براى دنيا بنحوى كار كن كه گويا، دائما ميخواهى در دنيا باشى (پس اگر يكى از كارهاى دنيوى بتأخير بيفتد بعدا وقت دارى كه آن را انجام دهى) ولى براى عالم آخرت بنحوى كار كن كه گويا، فردا خواهى مرد (و فرصتى براى انجام دادن آن نخواهى داشت) اگر طالب عزت بدون عشيره و هيبت بدون قدرت هستى از ذلت معصيت پروردگار بسوى عزت طاعت او شتاب كن. هر گاه ناچار شدى با مردان رفاقت نمائى با كسى رفاقت كن كه زينت بخش تو باشد، اگر خدمتى براى او كردى نگاهدار تو باشد، اگر كمكى از وى بخواهى معين تو باشد، اگر سخنى بگوئى تصديق نمايد، اگر بر دشمنى حمله كنى تو را تقويت كند، اگر دستى براى احسان دراز كنى او نيز دراز نمايد، اگر روزگار رخنه‏اى در كار تو ايجاد كند او آن را مسدود كند، اگر از تو نيكى احساس كند منظور بدارد، اگر از او چيزى بخواهى عطا نمايد، اگر تو ساكت باشى او شروع بسخن كند، اگر بلائى به وى رسيد تو ناراحت شوى. خلاصه؛ بايد كسى باشد كه بوسيله او مصيبتى بر تو وارد نشود. و بلاهائى از او بتو نرسد، در موقع حقايق تو را رها ننمايد، اگر در باره چيزى اختلاف پيدا نموديد تو را بر خود مقدم بدارد. راوى ميگويد: سپس نفس مبارك امام حسن قطع و رنگ مقدسش بنحوى زرد شد كه من ترسيدم شهيد شود! در اين بين امام حسين عليه السّلام و اسود بن ابو زندگانى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام ( ترجمه جلد 44 بحار الأنوار)، ص: 149 الاسود وارد شدند. امام حسين آن حضرت را در برگرفت. سر و ميان دو چشم مبارك او را بوسيد، سپس نزد آن بزرگوار نشست و با يك ديگر رازهاى فراوان گفتند، ابو الاسود گفت: إنا للَّه! امام حسن خبر مرگ خود را داد، امام حسن عليه السّلام حسين را وصى خويشتن قرار داد و در روز پنج شنبه آخر ماه صفر سنه پنجاهم هجرى در سن (47) سالگى شهيد و در قبرستان بقيع دفن شد.
۴ آبان ۱۳۹۸