🔰 مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان زنجان ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ 🔸 درباره شهدا: ✅ برگزیدگان خدای متعال‌اند. ✅شهیدان راه درست را انتخاب کردند، خدا هم آنها را برای رسیدن به مقصد انتخاب کرد. ✅ ارزش شهیدان ارزش غیرقابل محاسبه‌ای است با محاسبات مادی ما. شهیدان در برترین تجارت عالم برنده شدند. ✅ شهادت قله است؛ قله بدون دامنه معنا ندارد. این دامنه و این مسیر چیست؟ ◀️ اخلاص ◀️ ایثار ◀️ صدق ◀️ معنویت ◀️ مجاهدت ◀️ گذشت ◀️ توجه به خدا ◀️ کار برای مردم ◀️ تلاش برای عدالت ◀️ تلاش برای استقرار حاکمیت دین ✅ اینها است که مسیر را معیّن میکند. از این مسیر اگر رفتید شما ممکن است به قلّه برسید. ✅ معنویت را نباید فراموش کرد. من یک جایی خواندم که شهید شهریاری تا دیروقت یک شب روی یک مسئله‌ی علمیِ پیچیده‌ای کار میکرد، نتوانست آن را حل کند. گفت برویم مسجد دانشگاه، دو رکعت نماز خواند، با حال، با توجه، بعد از نماز گفت فهمیدم! راه‌حل را خدای متعال به من نشان داد. بلند شد آمد مسئله را حل کرد. 🔸 درباره بزرگداشت شهیدان: ✅حسنه‌ی بزرگ ✅ یک وظیفه و کار مهم نه یک کار معمولی و عادی ✅ حادثه‌ی بزرگداشت شهیدان باید ادامه پیدا کند. ✅ [در این زمینه] ابتکار به خرج دهید. ✅ تحلیلها و استنتاجهای جامعه‌شناختی و روانشناختی روی خاطره‌نویسی‌ها بر اساس حضور عنصرِ پرقدرتِ دین مهم است. ✅ شرح حال پدرها و مادرها و همسرها مهم است. ✅ خدماتی که در خانه‌ها و مراکز زنانه و مردمی در دوران دفاع مقدس انجام گرفت، جزو اختصاصات کشور ما و جنگ ما است. ✅ کتاب «حوض خون» تفصیل خدمات بانوان مثل شستن لباسها و ملحفه‌های خونی رزمندگان است. ✅ تشییع جنازه‌‌ی شهدا در دوران جنگ و بعد از جنگ، یکی از چیزهای مغفولی است که باید حتما توجه بشود. ✅ کوچه‌ها و خیابان‌های شهر باید به نام شهیدان مزیّن شود. #با_شهیدان ✌️دفتر فرهنگی۵۷: http://eitaa.com/joinchat/1642528771Cd4c62ac002

🌹باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد 📌خاطره‌ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و آخرین اسیری که آزاد شد!!! 🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته‌ام را‌ مرور می‌کردم. 🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و ⚪️ قرآن را کامل حفظ کرده بود، ⚪️ زبان انگلیسی می‌دانست ⚪️ برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🔸حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می‌خورد می‌خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد. دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم. 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم. حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... 🌹شادي روح شهید حسین‌ لشگري صلوات. #با_شهیدان ✌️دفتر فرهنگی۵۷: http://eitaa.com/joinchat/1642528771Cd4c62ac002