هدایت شده از
4_6044218651442153216.pdf
2.16M
🔶 نخستین #گزارش_راهبردی پایش فصلی اقتصاد مقاومتی منتشر شد
🔹 #رهبر_معظم_انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی با اشاره به ضرورت رصد و #پایش_اقتصاد_مقاومتی فرمودند: «بایستی مرکز #رصد قوی و بینایی وجود داشته باشد که بهطور دقیق #پیشرفت این کار [اقتصاد مقاومتی] را #پایش کند؛ اطلاعات را گردآوری کنند، پردازش کنند، #استنتاج کنند، احیاناً آن حرکتی را که باید در هر مقطعی و هر مرحلهای انجام بگیرد مشخص کنند، برای هر بخشی #شاخص سنجش معین کنند، و در نهایت #اطلاعرسانی به #مردم انجام بگیرد.» (20 اسفند 1392)
🔹 با گذشت 5 سال از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، و با هدف تحقق مطالبه رهبر معظم انقلاب در خصوص رصد و پایش شاخص های اقتصاد مقاومتی و اطلاع رسانی به مردم در این باره، #اندیشکده_برهان تصمیم به #پایش_فصلی این مهم و انتشار گزارش آن به عموم گرفت. در این راستا نخستین گزارش پایش فصلی #اقتصاد_مقاومتی مربوط به #بهار و #تابستان #سال_1397 منتشر گردید.
💠اندیشکده برهان💠
@BORHAN_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦅 به آسمان پرواز کن
🦜 گاهی باید سر بالا کنی تا عجایب خلقت را ببینی. همونایی که همیشه دور و بر ما هستند. تا حالا فکر کردی #پرندگان چطوری پرواز میکنند؟
🚀 اگه دوست دارید با متربیان خودتون به عالم پرندگان پرواز کنید توصیه میکنم این درسنامه را از دست ندهید.
🤩 یه درسنامه جذاب همراه با ساخت گلایدر و ...
برای دریافت درسنامه اینجا کلیک کن تا بتونی پرواز کنی!
•┈┈••••✾• 🎲 🏆 🎲 •✾•••┈┈•
برتر | محلی برای اشتراکگذاری درسنامههای تربیتی
#تابستان #پرندگان #درسنامه_تربیتی
شما هم جزء برنامهسازان برتر شوید:
🔰 ایتا | روبیکا | بله | سایت
🆔 @bartar_app
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸
🌍 @ebratha_ir ایتا
🌍 @ebratha.org سروش
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
🇮🇷