eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
32.8هزار ویدیو
38.7هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
شریعتی و مسئله ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت از چرایی و چگونگی انتقاد از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔴من شخصا از مقطعی حساسیتم نسبت به ایشان [دکتر شریعتی] زیاد‌ شد که جزوه‌های سخنرانی‌اش به نام دروس اسلام‌شناسی مـنتشرمی‌شدند و در هر جزوه‌ای یکی دو تا از سخنرانی‌های ایشان در این موضوع درج می‌شد. آن‌وقت‌ها چاپ هم آسان‌ نبود و این جزوات پلی‌کپی و از طریق‌ خود حسینیه ارشاد به طور نیمه رسمی منتشر می‌شدند. انتشار آنها هم چندان علنی نبود، چون حرف‌های ایشان در بعضی موارد ضد دستگاه بود. 🔵بنده بعضی از این‌ جزوات را مطالعه کردم و‌ دیدم‌ در اینها اشکالات اساسی هست که اگر بماند و به رسمیت شناخته شود، خطرات بسیار بزرگی را ایجاد خواهد کرد. ایشان بر نکات سؤال‌‌برانگیزی تأکید می‌کرد، از جمله این که اساساً نظر اسلام در باب حکومت‌، نظر‌ دموکراسی است و لذا بعضی از وقایع تاریخی صدر اسلام، مخصوصاً بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) را به این صورت تفسیر می‌کند که اینها روش‌های دموکراتیک بوده‌اند! وقتی هم مواجه می‌شود با اعتقاد‌ شیعه‌ راجع به نصب‌ امیر المؤمنین(ع) و و ، دست به توجیه می‌زند تا به نوعی با نظریه دموکراسی سازگار شود و می‌گوید در مورد‌ امیر المؤمنین(ع) مسئله نصب نبود، بلکه کاندیداتوری بود! و در هر روش حکومتی‌ دموکراتیک‌، هر‌ شخصی می‌تواند یک نفر را کاندیدا کند، منتها اعتبارش به این کاندیداتوری نیست، بلکه اعتبارش به این است که مردم ‌‌رأی‌ بدهند! پیغمبر(ص) هم به عنوان یک شخص، علی(ع) را کاندیدا کرده، ولی مردم رأی‌ ندادند‌ و نشد‌! و صحبت‌هائی از این قبیل. ⚫️سبک ایشان هم به گونه‌ای بود که حرف‌هایش را با طنزها و کنایه‌های نیشدار‌ و در مواردی تعابیری زننده که به خطر بیان جذابش، مورد توجه شنونده قرار می‌گرفت، توام‌ می‌کرد. مثلاً ایشان در کتاب‌ تشیع‌ علوی و تشیع صفوی از خـرافات رایـج در دورۀ صفویه نام می‌برد، از جمله آن که مثلاً جبرئیل برای سیدالشهدا(ع) لالائی می‌خواند و می‌گفت: «ان فی الجنه نهر من لبن لعلی و حسین و حسن»، این را مسخره می‌کند‌ و می‌گوید بسیار چندش‌آور است که در بهشت نهری از شیر باشد، در حالی که این نص صریح قرآن است که « أَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ...»(محمد، 15) یعنی نه تنها یک نـهر نـیست که نهرهاست. ایشان این را مسخره‌ می‌کرد‌ که در واقـع برمی‌گشت به مسخره کردن قرآن. اسمش بود که دارد تشیع صفوی را مسخره می‌کند، در حالی که نص صریح قرآن را مسخره می‌کرد! و نمونه‌های بسیار دیگری. ⚪️ ایشان اصل مسئله وحی، امامت‌ و خاتمیت‌ را تخریب می‌کرد. 🔻 اگر ملاحظه می‌کنید این مقوله‌ها را تکذیب و تخریب می‌کنند، را باید در آن دوران جستجو کرد. ایشان بود که این باب را فتح کرد و افتخاراتش برای‌ ایشان، ثبت‌ است. کسی که علناً در این عصر، مسخره کردن اسلام و نصوص‌ اسلامی و انکار قطعیات اسلام و تشیع را فتح باب کرد، ایشان بود. کس دیگری در کسوت یک اندیشمند اسلامی، جرئت‌ نمی‌کرد‌ این‌ حرف‌ها را بزند. ایشان به خاطر موقعیت و محبوبیتی که در میان جوان‌‌ها داشت‌، این‌ کار را کرد و ما هم دربرابرش مسامحه کردیم و این مسامحه تا آن جائی ادامه پیدا کرد که حتی‌ کسانی‌ هم که استاد اسلام‌شناسی حساب می‌شدند و او حتی لیاقت شاگردی آنها را هم نداشت‌، در‌ مقابل این جو نتوانستند حرفی بزنند و سکوت کردند و یا نهایتا گفتند اشتباهی رخ داده، اما نباید‌ شخصیت‌ او مخدوش شود. ریشه انحرافات امثال گروه فرقان، از همین افراد سرچشمه می‌گیرد که پرونده‌های اعترافات‌ آنها‌ موجود است. 🔹من به عنوان مثال، یکی از مواردی را که خودم از نزدیک‌ مشاهده‌ کردم‌، عرض می‌کنم. ما با یکی از شخصیت‌های حوزه ارتباط نزدیک و تقریبا هر روز رفت‌وآمد داشـتیم. ایشان دو‌ سه‌ تا پسرداشت که بسیار بچه‌های دوست‌داشتنی و مؤدبی بودند. آنها دبیرستانی و سن‌شان نزدیک به هم بود‌. یادم‌ می‌آید که ایشان از بچه‌هایش بسیار تعریف می‌کرد و می‌گفت در نمازشان گریه می‌کنند و اهل عبادتند و چنین و چنان‌، و حتی‌ من که پدرشان هستم، این‌طور نیستم. چنین بچه‌هائی در اثر خواندن کتاب‌های اسلام‌شناسی وامثالهم، مارکسیست و بالأخره در‌ جریانی‌، دو تن از آنها اعدام‌ شدند‌. حقیقتا بچه‌های بسیار‌ مؤدب‌ و مؤمن‌ و نمونه‌ای بودند که من به تقوای آنها‌ حسرت‌ می‌خوردم و اینها شدند ! و رفتند در خانه‌های تیمی و بالأخره هم در نوجوانی و‌ جوانی‌ از بین رفتند. کم نبودند کسانی که تحت تاثیر سخنان این‌ شخص‌ و به خاطر گیرائی بیان او، به این‌ راه کشیده شدند و همه چیزشان ‌را از دست دادند. اینها خطراتی بود که ما‌ احساس‌ می‌کردیم و دوستان می‌گفتند: «مهم نیست‌، حالا‌ یک اشتباهی‌ کرده! طوری نیست‌!». (یادآور: شماره4و5، صص30 –40) 🔶حاشیه خرده جریان را بشناسیم! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
بازرگان استاد اخلاق برجامی ها! 🔶حاشیه لطف الله میثمی از اعضای ارشد سازمان (منافقین) بود. گرچه بعدا ادعا کرد از مشی آنان فاصله گرفته اما همچنان و همیشه همان خط فکری را دنبال کرده است. ؛ بعنوان یکی از مهمترین ژورنال های دولت روحانی، در خط فکری نهضت آزادی و طبعا سمپات بازرگان است. این دو حالا تلاش دارند بازرگان را بعنوان چهره ای اخلاقی به جامعه ایرانی قالب کنند! چیزی که شاید خود آن بنده خدا هم تصورش را نمی کرد! این جماعت پس از درگذشت مرحوم هاشمی نیز در برای همایش گرفتند و از وجوه اخلاقی هاشمی سخن گفتند! انگار اخلاق پوششی شده است برای سرپوش گذاشتن بر مواضع و عملکرد سیاسی پدران معنوی اعتدال و اصلاحات. به مناسبت سالگرد بازرگان، بازخوانی برخی مواضع او خالی از لطف نیست. @rozaneebefarda
از مرجعیت فقاهتی تا مرجعیت رسانه‌ای! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نهاد مرجعیت در تاریخ تشیع به مثابه تیجان است؛ نماد اقتدار و کانون تمرکز قدرت معنوی و اجتماعی عالمان شیعی است تا در مقابل جائران و طواغیت عالم، پشتیبان توده مظلوم و مستضعف باشد. مرجعیت ریاستی دینی است که به سنت اصیل حوزوی، کسانی که در مظان‌ش قرار می‌گیرند از آن می گریزند و دیگران را بر خویش ترجیح می دهند و همین خود بزرگ‌ترین نشانه است بر آنکه در این وادی، رنگی از قدرت‌طلبی و دنیاگرایی و هر آنچه رنگ تعلق پذیرد، نیست! مرجعیت شیعه امریست چارچوب‌مند و اصولی؛ متصدی امر مرجعیت گرچه متکفل تفسیر و ترویج و تحقق دین مبین است اما خود به نحو تمام عیار باید در چارچوب شریعت و اخلاق و معنویت باشد. اگر لحظه‌ای با ذات اقدس الهی اتصال‌ش قطع شود، لحظه سقوطش فرا رسیده است.... اکنون اما با مواجهیم که بجای حرکت در چارچوب‌های اصیل مرجعیت فقاهتی و سنتی، به سان ، به وادی ناکجاآباد قدم گذاشته‌اند! در هر امر اجتماعی و سیاسی و حتی مذهبی صرف، چونان موضع عوام‌پسند و بی‌ظابطه از خود بروز می‌دهند که تاریخ تشیع به تعجب وا می‌ماند! دعوت به خود، تمهید حداکثری مقدمات برای تصدی مرجعیت برای خود، سرکوب و منکوب کردن مخالفان دلسوز که آنان را به حفظ اصالت‌های حوزوی فرامی‌خوانند، نرخ رایج در بازار مکاره این جماعت است! این اکنون از خطری بالقوه به خطری بالفعل برای آینده حوزه و روحانیت و مرجعیت بدل شده‌اند! اینان گاه بدون انتشار حتی یک برگ مطلب علمی (ولو تقریرات اساتیدشان باشد) دعوی مرجعیت کرده‌اند، هیبت آیت‌اللهی بهم زده‌اند و از موضع بالا همگان، حتی بزرگان و حتی رهبری معظم مان را درس می‌دهند که چگونه با مردم مشی کنند! اسمش را هم می‌گذارند نصیحت ائمه مؤمنین! برخی از ایشان اغتشاش‌گران و آشوب‌طلبان و هتاکان داعشی مسلک به نوامیس شیعه و اماکن مقدس و قاتلین جان مردم را در کنار روحانیون مجاهد و مدافعان امنیت قرار می‌دهند و بر آنان نام می‌گذارند که باید برای شان پدری کرد! یا للعجب! انسان یاد پدری کردن آن مرجع خلع ید شده که می‌خواست برای کودتاچیان پدری کند می‌افتد! و یاد آن آقا که کمیته عفو تشکیل داد برای رهاسازي جانیان عضو فرقه منافقین که موجب شد یک پنجم کشته‌شده‌های مرصاد از همان آزادشدگان عفو بی‌ظابطه آن آقا باشد! همچنین یاد می‌افتیم که (منافقین) را یک روز خوانده بود و دو سال پس از آغاز شورش مسلحانه و اقدامات تشکیلاتی تروریستی شان، آنان را در کتاب همسنگ شهدای دفاع مقدس قرار داده بود که به زعم او در راه آرمان مقدس شان کشته می‌شوند! عاقبت رسانه‌زدگی و عوام‌زدگی روحانیت، بدعاقبتی است؛ اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda