2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊صوت منتشر نشده از #شهید_همت؛
درس ما، تاریخ ما،
الگوی ما
وآموزش ما از ولایت است✌️
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#معتقد_به_ولایت_فقیه🌹
@kheiybar
#عنایت_شهید_به_خانم_تازه_مسل_ان_شده_از_برزیل😍👇
🔴خانم کاملیا برزیلی، خانم تازه مسلمان از برزیل و روایت اولین آشنایی با #شهید_همت👇
🔸یکی از دوستان همسر من در برزیل، عکسی بر روی صفحه موبایلش📲 قرار داده بود، من آن عکس را دیدم و فکر کردم که عکس خودش است. وقتی به همسرم گفتم، او گفت این عکس شهیدی است در ایران، او #شهید_ابراهیم_همت است. بعد از آن بدنبال شناخت این شهید بزرگوار رفتم. الان هم بسیار شوق دارم که در کنار او هستم.😍
مردم شهرضا باید به فرزندان خود افتخار کنند.🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#فرمانده_دلها❤️
@kheiybar
کپی ممنوع🔴
برشی از کتاب📙 #به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
یک بار که #ابراهیم غروب آمد، اصرار کردم "امشب را خانه بمان ".گفت :خیلی کار دارم. باید برگردم منطقه از نگهبانی مجتمع آمدند گفتند: تلفن فوری شده📞 با او کار دارند. بلند شد لباسش را پوشید رفت. دفترچه یادداشتش🗓 را یادش رفت بردارد،که همیشه زیر بغلش می گرفت همه جا می بردش بیکار بودم و کنجکاو. برش داشتم بازش کردم. چندتا نامه توش بود از بسیجی هایی که توی لشکر ومنطقه به دستش رسانده بودند.یکی شان نوشته بود : #حاجی من سر پل صراط جلوت را می گیرم. داری به من ظلم می کنی. الان سه ماه ست که توی سنگر نشسته ام، به عشق دیدن تو😢 آن وقت تو #ابراهیم برگشت.گفتم :مگر کارت نداشتن خب برو!برو ببین چی کارت دارند. گفت:رفتم، دیدی که. گفتم :برو حالا. شاید باز هم کارت داشته باشند گفت :بچههای خودمان بودند اتفاقا بهشان گفتم امشب نمی آیم. گفتم :اصلاً نه، برو، شوخی کردم، کی گفته من امشب تنهام☺️ بروی بهتر است. بچهها منتظرت اند خندید و گفت :چی داری میگی؟ هیچ معلوم هست. گفتم :می گویم برو. همین الان. گفت :بالاخره برم یا بمانم☹️؟ چشمش به دفترچه اش افتاد فهمید. گفت :نامه ها را خواندی؟ گفتم :اهوم ناراحت شد😞، گفت :اینها اسرار من و بچه ها ست. دوست نداشتم بخوانی شان سکوتش خیلی طول کشید. شانس را گفت :فکر نکن من آدم با لیاقتی ام که بچهها این طور نوشته اند. این ها همه اش عذاب خداست. این ها همه بزرگی خود بچه ها ست من حتماً یک گناهی کرده ام که باید با محبت های تک تک شان پس بدهم گریه اش گرفت💔 و گفت :وگرنه من کی ام که این ها برام نامه بنویسند؟
راوی:همسرشهید
#محمد_ابراهیم_همت
@kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری😍👇
#ابراهیم_همت اومد بخوابم قبل ازدواج توی مشکلات دست پنجه میزدم یه شب اومد بخوابم همسرم رو بهم نشون داد و رفت.من فقط میدونستم ایشون شهید هستن،از خواب پا شدم فقط زدم عکس شهدا همین لبخند همین چهره نورانی وقتی شناختم زدم زیر گریه من نمیدونستم کسی که اومده بخوابم کیه اون موقع گیر کرده بودم بین دوتا خاستگار هر شب دعا میکردم تا ایشون اومدن بخوابم و دست همسرم گرفتن.حالا ازدواج کردم از ازدواجم راضیم و اینو مدیون #حاج_ابراهیم_همت هستم.
@enayate_shahidhemat