هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍👈یه خبر خوب به عاشقای واقعی امام حسین (ع) و کسایی که از گناه کردن خسته شدن
قراره بنا به فرموده آیت الله بهجت از ۴۰ روز مانده به محرم (یعنی از ۱ مرداد ) چله گناه نکردن بگیریم.👌
.
#شروع_چله: 1 مرداد ماه 1398
#پایان_چله: 9 شهریور ماه 1398
#چله_گناه_نکردن
.
❀✦•┈🌙اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌙┈•✦❀
.
لطفا شما هم منتشر کننده ی این طرح باشید تا براتون بشه صدقه جاریه و کمکی کرده باشیم برای ظهور امام زمان عج😍
@Emame_zamanam
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
ان شاءالله از اول مرداد شروع میکنیم به خوندن زیارت عاشورا تا محرم ارباب...
هرروز با جون و دل اقارو زیارت بکنیم♥️
خوندن سرواکنی نه ها!!!
دل بدید رفقا ..؛
میخوام دلامونو تا محرم کلا بدیم دست اقا امام حسین(ع)
یه یا حسین بگین
به پیوی حقیر اعلام حضور بکنین...
[ @jaber_313 ]
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
•
بخش آخر سخنرانی #شهید_همت در مورد وضعیت سوقالجیشی تنگه هرمز و امکان نبرد نامتقارن:👇
#شهید_همت:
ای عزیزان
التیماتوم آخر امام و آقای خامنهای، آنقدر دنیای استکبار را به وحشت انداخته☝️ که من دیشب خبرش را از رادیو شنیدم📻؛ اخیرا حکام این کشور های مرتجع عرب حاشیهی خلیج فارس، تصمیم گرفتهاند یک مانور نظامی مشترک بزرگ را، با نام "درع الجزیره"، به معنای"سپر جزیره العرب" اجرا کنند. به خیال خودشان قصد دارند با اجرای مانور نظامی "سپر جزیره"، ما را بترسانند که تهدیدمان را در تنگه هرمز، عملی نکنیم❗️
معالوصف، بحمدالله آن برادر هرمزگانی، آنقدر درباره تاثیرگذاری یک حرکت نظامی در تنگه هرمز به ما اطمینان خاطر داد که در پایان جلسه، به او گفتم: لشکر محمد رسول الله ص از همین لحظه در خدمت شماست و ما، برای حضور در تنگه هرمز، اعلام آمادگی می کنیم!😊
حضار: الله اکبر...✌️
#همت: در ضمن، من به ایشان گفتم: بسیجی های لشکر ما، روی زمین زیاد جنگیدهاند، حالا اگر مدتی هم بروند توی دریا، بد نیست! ...[خنده رزمندگان]...😂🙈 البته ما قبلا هم، برای حضور در خلیج فارس و تنگه هرمز، اعلام آمادگی کرده بودیم، اگر مسئولین لازم بدانند که در آنجا یک حرکت نظامیای اجرا بشود، خیلی زود میشود رفت و کار را در تنگه هرمز، یکسره کرد.👌
لذا ای عزیزان!
ما از هواپیماهای🚀 سوپر اتاندارد و موشکهای اگزوسه و این جور چنگ و دندان نشان دادنهای حامیان شیطان صفت صدام🚯، کمترین واهمه و هراسی نداریم. همه این شانتاژهای سیاسی و تبلیغاتِ بوقهای مفلوک غربی و شرقی، صرفا به خاطر این دارند انجام میگیرند که ما را از حیث روانی، دچار چنان استیصالی کنند، تا ناچار به پذیرش سازش و صلح با صدام لعین بشویم.‼️
پایان
#همت #حاج_همت #شهید_همت♥️
@kheiybar
886680167(2).mp3
5.21M
#سیدرضا_نریمانی 🎤
🎼 میترسم این چهل روزُ دووم نیارم 💔
سیصد و شصت و پنج روزه لحظه شمارم...
#شوربسیارزیبا🌹🍂
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_نهم
فردا ۵صبح آماده حرکت به سمت ......
اروند رود راه افتادیم
یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی
جاده ای ک گذر کردیم میان نخلستان های خییییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن
خودشون میگفتن پل که روش راه میرید
شهید حسن باقری طراحی اصلیش بود
با خودم زمزمه کردم
ترلان تو چرا اینجایی؟
نه فکرت ،نه پوششت ،نه خانوادت مثل اینا نیست
چرا اومدی ؟😐😐
تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم
تو نخلستان میدویدم
و گریه میکردم
انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد
یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود
بلند شدم و شروع کردم به دویدن
به لب جاده خاکی که رسیدم
تا رسیدم لب جاده
کاروان رو دیدم
تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود
ماهم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار
از لوازم آرایش ،دمپایی ،عروسک،کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم
غافل از اینکه امشب چه خواهد شد
بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶شهید گمنام میزبانمون هستن ...............
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_نهم فردا ۵
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_دهم
آقای محمدی راوی اتوبوسمون با خواهرش اومده بود
تو اتوبوس که داشتیم میرفتیم معراج
مداحی بابای مفقود الاثر بابای زخمی گذاشتن
دیدم میخاست خواهرشو آروم کنه اما نمیتونست
رسیدیم معراج
من دیگه اعصابم نمیشکه
پاشدم دست دوستمو گرفتم گفتم بریم بیرون اعصاب ندارم
یک دفعه پسره محمدی جلوم سبز شد
محمدی: خانم معروفی کجا تشریف میبرید
-من اعصابم به این بازی ها نمیکشه 😡😡😡
محمدی: خواهر من ببین دوروزه هر توهینی خواستی کردی
اما حق نداری ب شهدا توهین کنید
-شهید 😂😂
چهارتا استخوان .......؟
محمدی: تورو به امام زمان بفهمید چی میگید😡😡😡😡
-برو بابا
تا اومد جواب منو بده یکی از دخترا با
وحشت صداش کرد :آقای محمدی 😭😭😭
آقای محمدی
زینب غش کرد
محمدی: یا امام حسین
خانم قنبری توروخدا بلندش کنین
با چندتا خواهرا بیاریدش بیرون
بچه ها دورش حلقه زدن
آب میپاشیدن رو صورتش
وقتی به هوش اومد
متوجه شدم زینب متولد ۶۷هست سه ماه بعداز
تولدش پدرش مفقودالاثر میشه
عجب آدمای بودن
رفتن شهید شدند بدون فکر کردن ب زن و بچشون
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#منتظرانہ{💙}
جمعـهو سه³شنبـه فرقےنـدارد••°↶
•||پُــر شدهاست
تقویمازروزهاییڪهانتظارمیرفت
بیایی و نیامدی||•√
#آقابیـا💔
#ایـنشهــرشمـاراڪمدارد
#سهشنبههاےمهدوے
❤️تعجیل در #ظهور ۳ صلوات❤️
@Emame_zamanam
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#امامصادق (سلام الله علیه) فرمود:
در شب و روزت منتظر فرج مولايت باش.♥️
بحار الأنوار ، ج ۹۸ ، ص ۱۵۹📚
@Emame_zamanam
به عادت همیشه ، هر روز یك نفر شهردار ساختمان می شد تا نظافت و شست و شو را بر عهده بگیرد🍃 ؛ اما متاسفانه وقتی نوبت به بعضی ها می رسید تنبلی می كردند و ظرف های شام را نمی شستند از یك طرف گرمای✨ طاقت فرسا و از طرف دیگر وجود حشرات ، حسابی كلافه مان كرده بود ؛ البته هیچ وقت ظرف ها تا صبح نشسته نمی ماند بالاخره كسی بود تا آن ها را بشوید😊 ناراحتی و گله ی من از بعضی از دوستان به گوش #حاجهمت رسید با خودم گفتم این بار #حاجی از شناسایی منطقه بیاید ،تكلیفم را با این قضیه یك سره می كنم آن روز داغ ، شهردار و مسئول ساختمان هم دست به سیاه و سفید نزده بودند 😣همه جا را گند گرفته بود و پشه از سر و روی ساختمان بالا می رفت وقتی #حاجی آمد توجه نكردم كه چقدر خسته و كوفته است هر چی كه دلم خواست ، گفتم او هم دلخور شد و گفت به آن ها تذكر بده ؛ اگر قبول نكردند ، اشكالی ندارد بگذار صبح بشود لابد خسته هستند🙁 راحت بگیر و آن شب كه #حاجهمت به خواب رفت، پشه ها مدام به سر و گردنش می نشستند و او به خودش می پیچید من رفتم و چفیه سیاهم را خیس كردم و آرام روی صورتش انداختم😇 و او آرام گرفت بعد هم كنارش دراز كشیدم و خوابیدم نیمه های شب نیش یك پشه ی سمج مرا از خواب بیدار كرد به كنار دستم كه نگاه كردم ، #حاجهمت نبود به شتاب از اتاق بیرون زدم درست حدس زدم ظرف ها دم در نبودند آرام پیش رفتم در سوسوی نور كسی👀 ظرف ها را می شست چهره اش معلوم نبود ، چفیه ای را به سر و صورتش محكم بسته بود تا شناخته نشود آن ، چفیه ی خود من بود. .☺️🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#فرمانده_دلهــا♥️
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #شور احساسی #حجاب♥️
🌱تو هم یہ مدافعی ، چـادر سرٺ ڪن
🌱از طعنـہ کلافهاۍ ، چـادر سرٺ ڪن
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#پیشنهاد_دانلووود👌👌
@kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالیهمسنگری☺️☝️
#مزار_حاجهمت
انشاءالله حاجت روا بشید♥️
@enayate_shahidhemat
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_یازدهم
بعداز معراج الشهدا رفتیم شلمچه
یه عالمه خاک بود😕😕
بعد نشستن روی خاک گریه میکردن
تازه هی میگفتن پارسال ازشهدای شلمچه،کربلا گرفتیم
کربلا کجاست 😣😣🤔🤔
تو شلمچه یه پسر جوانی بود
های های گریه میکرد
به خودم که اومدم دیدم منم نشستم
کنارش گریه میکنم
به خودم گفتم ترلان
تو چرا مثل اینا شدی
الحمدالله بهمون رحم کردن
بعداز شلمچه هیچ جا نبردن
انقدر خسته بودیم که سریع خوابمون برد
تو خواب یهو دیدم وسط یه بیابان خاکیم
رو تابلویش نوشته بود شلمچه
جماعتی بودن همه لباس خاکی تنشون بود
یهو یدونه اش گفت : بچه ها آقا دارن میان آماده باشید
من متعجب اینا کین من کجام
به خودم نگاه کردم لباس مناسب تنم نبود
منظور اون جماعت از آقا امام زمان
عج الله تعالی فرجه الشریف بود
آقا نزدیکم شدن با ناراحتی نگاشونو ازمن گرفتن
دوتا از همون آقایون که لباس خاکی تنشون بود
نزدیکم شدن و گفتن
تو به چه حقی اومدی خونه ما 😡
کی دعوتت کرد؟😡😡
به چه حقی به مادر ما توهین کردی ؟
یهو یه مردی وارد شد که همه صداش میکردن
حاج ابراهیم وارد شد و گفت : خواهرم بد کاری
کردی خیلی بد کردی
تو میدونی هرشب جعمه مادرمون
حضرت زهرا مهمون ماست
یهو دیدم دوتا خانم دارن منو میکشن سمت قبر
با جیغ از خواب بیدارشدم و.....
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_یازدهم بعد
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ دوازدهم
فقط جیغ میزدم گریه میکردم
با همون لباس رفتم پایین و با گریه میگفتم : توروخدا من ببرید شلمچه
از صدای جیغ و داد من تمامی آقایون اومدن بیرون
آقای محمدی و حسینی هم بیشون بود
محمدی: خانم معروفی بازم میخاید شهدا را مسخره کنید؟
- آقای محمدی توروخدا
تورو به همون امام زمان منو ببرید شلمچه
آقای محمدی: شلمچه دیگه تو برنامه مانیست
از شدت گریه و بی تابی هام سرم داشت گیج میرفت
بالاخره دلشون سوخت منو همراه با یه خانم و دوتا آقا بردن شلمچه
همونجا به شهدا قول دادم جوری باشم که اونا میخان
اونروز که کلا حالم بد بود
فردا صبحش ۱۵ نفرمون تو حال خودمون بودیم
روز دوم مارا بردن طلائیه خودشون میگفتن یه حاج ابراهیم همت نامی اینجا شهید شدن
یاد خوابم افتادم حاج ابراهیم
خدایا آینده من چی خواهدشد ....
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar