eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یا_رسول_الله_ص💚 تا داشته‌ام فقط تو را داشته‌ام✨ با نام تو قامت افراشته‌ام🌱 بوی صلوات می‌دهد دستانم؛✋ از بس که گل‌ محمدی کاشته‌ام♥️ #السلام‌علیک‌یا‌رسول‌الله‌ #شنبه_های_نبوی @kheiybar
همت_دݪهـا صبـــ☀️ــح است و هـواے دݪِ مـن مثـݪِ #بـــ‌هار است پݪڪـے بـزن و صبـح بخیـرِ #غــزݪم باش♥️ #شهید_محمد_ابراهیـم‌_همت #روزتون_مزین_به‌نگاه‌شهید☺️🌹 @kheiybar
#پیامبر_مهربانی: یکدیگر را ببخشید🌱؛زیرا که گذشت،جز عزت به انسان نمی افزاید.🙂♥️ 📚(الکافی.ج۲.ص۱۰۸) @kheiybar
#عاشقانــه‌شهـــدا توي جبهه اين‌قدر به خدا میرسي!ميآي خونه يه خورده ما رو ببين.😞 شوخي مي‌كردم😃. آخر هر وقت مي‌آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس‌ها مي‌ايستاد به نماز. ما هم مگر چقدرکنارهم بوديم؟نصف شب مي‌رسيد. صبح هم نان و پنير به دست، بندهاي پوتينش را نبسته سوار ماشين مي‌شد🚙 كه برود. نگاهم كرد و گفت «وقتي تو رو مي‌بينم، احساس مي‌كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😌😍 به روایت:همسرشهید #محمدابراهیم‌همت♥️ @kheiybar
. . آمده در وصیت 📝شهدا خواهرم ؛ خون من هدر نرود☝️ روی مین پیکرم ز هم پاشید😔 تا که چادر از روی سرت نرود💔 #شهید_ابراهیم_همت #حجاب_خونبهای_شهیدان🕊 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. اینم دعای #امام_خامنه‌ای♥️ برای مجرداا👏👏👏👏 📹 #کلیپ_تصویری. #دعای_مجردانه 😊 💍 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆 📚داستان واقعی و بسیار جذاب سی و سوم -پاشو پاشو زینب زینب:إه کجا دیونه شدی -میخام برم شهرضا 😭😭😭 زینب:ای خدا این دختر جنی خولی شد چرا یهویی؟ تو اصلا میدونی شهرضا کجاست؟ -خب میرم پیدا میکنم زینب:‌الله اکبر حنانه جان سخته اینهمه راه طولانی را دوتایی بریم بذار زنگ بزنم داداشم منو زینب باهم رفتیم خونم داداش زینب یه ساعته خودش رسوند زینب پشت ماشین، پیش من نشست سرمو به بغل گرفت اشکام میومدن بعداز ۷-۸ساعت رسیدیم ورودی اصفهان حسین آقا ورودی شهر از یه نفر آدرس جاده شهرضا را گرفت یک ساعتی با سرعت متوسط طول کشید برسیم تو حیاط امامزاده شهرضا مزار شهدا بود بخاطر بدبودن حالم سرم گیج میرفت ک یهو پیداش کردم دویدم سمت مزار خودم انداختم رو مزار.... .... ✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ... : بانو....ش
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ سی و سوم -پا
💖💐💕🔆 📚داستان واقعی و بسیار جذاب سی و چهارم باهاش حرف میزدم یه نیم ساعت یا چهل پنج دقیقه بعدش زینب اومد بلندم کرد پاشو بسه حنانه همون جا کنار مزارش نشستم گریه کردم دختری که را مرده می نامید و اونا را چهارتا استخوان میدونست و همش تمسخر میکرد حالا کاملا دیدگاهش عوض شده و شهید دستشو گرفته -میخام بمونم پیشش زینب زینب: حنانه میزنمتا -زینب از تنهایی خسته شدم ۲ ساله مامان و بابام ندیدم دلم تنگه آغوش بابامه ززززینب دلم میخاد مامان و بابام همقدمم باشن زینب :درست میشه عزیزم غصه نخور حسین آقا زینب رو صداش کرد زینب رفت و برگشت حنانه بهتره برگردیم تهران توکل بخدا و شهدا کن -باشه زینب همیشه همه جا توی ۲سال کنارم بود اما جای خالی خانواده کنارم معلوم بود برگشتیم خونه زینب رفت خونشون تا کلید در انداختم وارد خونه شدم بازم دلم گرفت و اشکام جاری شد رفتم تو اتاقم همون جوری با گریه خوابم برد .... ✍️با ادامه داستان همراه ما باشید ... : بانو....ش @kheiybar
. . چقدر این چهره ها برایم آشناست مجذوب چهره هاے این و آن گشتیم🌱 آن چهره هاے بےریا یادمان رفت😔 چقدر دلم تنگ است...💔 #رفیق_شهیدم #حاج_ابراهیم #دعـــاموݩ‌ڪنین✋ @kheiybar