eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
40هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا آن‌کس که مولایش کریم است مسیرش بر صراطَ المُستَقیم است🌱 چنان حالی‌نَصيبَش‌گَشته‌درعشق✨ که ذِکرش یا امیرالمؤمنین است😍 💛 @kheiybar
تو نسیم ِ خنده هایت را به صبحم هدیه کن❤️ من بهار ِ🌸 لحظه ها را با تو قسمت میکنم😍 🌹 @kheiybar
❗️ 🌸بخشنده باش امّا زیاده روی نکن ، در زندگی حسابگر باش امّا سخت گیر مباش.☝️ حکمت ۳۳ نهج البلاغه📚 @kheiybar
« همیشه دفتر یادداشتی📝 زیر بغل داشت یک بار این تقویم را باز کردم چند نامه لای آن بود💌، از برادران بسیجی ، یکی گفته بود « من سر پل صراط یقه‌ات را می‌گیرم😒 سه ماهه نشسته‌ام داخل سنگر به امید دیدن شما💔😞 راوی:همسرشهید ♥️ @kheiybar
۳۳ سال قرنطینه❗️ این‌ها عکس‌های شیرالله قنبری جانباز شیمیایی و اعصاب و روان کرمانیه به خاطر عفونت و بیماری‌های شدید تنفسی نمیتونه به خانواده‌ اش نزدیک بشه ما تو دو ماه توی این وضع داریم دیوونه میشیم این شیر مرد چطور تحمل میکنه؟😞 @kheiybar
✨🌙✨ اگـر بـہ سبڪ وسیـاق شهـدا عمـل نکنیم کمیتمـون لنگـہ💥 برنـامـہ‌ای ڪہ ریختـید بـرای و چیہ؟ سبڪ و سیـره شهـدا چیـه؟ شهـدا نـون رو خوردن💐 شهـدا راست گفتند دوستـت داریم.💚 بـہ میـزانی کـه بشی وصـل میشی🌟 چی زمیـن اومدی هیات؟ بہ خیلی ها صبـر کن پرده ها بـره کنـار😒 هنوز خـدا نخورده بمون. یہ ڪاری کنیـد امـام زمان شـمـا رو بگیـره.😇 😍 @kheiybar
1_208537320.mp3
11.47M
🔰پویش قرائت 🌹 هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا 🎼🎤حاج محمود کریمی @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 ✨ به روایت همسرش قسمت 5⃣1⃣ صبح روزی که مهدی می خواست متولد شود، ابراهیم زنگ زد خانه خواهرش. نگران بود، هی می گفت : " من مطمئن باشم حالت خوبه؟ زنده ای؟ بچه هم زنده ست؟ " گفتم :" خیالت راحت. همه چیز مثل قبل ست. "😊 همان روز عصر (بیست و دوم محرم) مهدی به دنیا آمد. تا خواستند به ابراهیم خبر بدهند سه روز طول کشید. روز چهارم، ساعت سه صبح، ابراهیم از منطقه برگشت. گفت : " حالت خوبه؟ چیزی کم و کسری نداری؟ " گفتم : "الان؟ " گفت :" خب آره. اگر چیزی بخواهی، بدو می رم می گیرم."🙂 یک شال مشکی انداخته بود دور گردنش. (الان مهدی روز های محرم می اندازد گردنش) و با آن نگرانی و چشم های همیشه مهربانش و موهایی که ریخته بود روی پیشانیش از همیشه زیبا تر شده بود. من هیچ وقت مثل آن روز او را این قدر زیبا ندیده بودم.😢 گفت :" من،خیلی حرف ها با پسرم دارم. شاید بعد ها فرصت نشود با هم حرف بزنیم یا همدیگر را ببینیم. می خواهم همه حرفهام را همین الان بهش بزنم. " سرش را گذاشت دم گوش مهدی، اذان را خواند، مثل آدم بزرگ ها شروع کرد با او حرف زدن. از اسمش گفت، که چرا گذاشته مهدی. که اگر گذاشته می خواسته او در رکاب امام زمانش باشد☝️. و از همین چیزها. چند دقیقه یی با مهدی حرف زد. جالب این بود که مهدی هم صداش در نمی آمد، حتی وقتی اشک های ابراهیم چکید روی صورتش. بعد از شهادت ابراهیم فقط برای همین لحظه خیلی دلتنگ می شوم💔. زیباترین لحظه زندگی ام با ابراهیم همین لحظه بود. ابراهیم آن روز فقط پانزده ساعت با ما بود. دیگر عادت کرده بودم نبینمش یا کم ببینمش. 😞 هر بار که می آمد، یا خانه مادر خودش بود یا مادر من. فقط یک بار شد که پنج روز ماند. آن هم رفت شهر رضا، کارش هم کار اداری بود. زندگی ما زندگی عادی نبود، هیچ وقت نشد ما بتوانیم سه وعده غذای یک روز را کنار هم باشیم.☹️ باز دیدم نمی توانم کنارش نباشم، گفتم : " می خواهم بیایم پیشت. " گفت : "من راضی نیستم بیایید، نگران تان می شوم. " کوتاه نیامدم، ساکت شد. گفتم :" دیگر نمی خواهم، ولی،اما، اگر بشنوم. همین که گفتم. "😒 رفت. هنوز مهدی چهل روز نداشت که برگشت. برمان داشت بردمان جنوب، اندیمشک. گفت : " یک ساختمان دیدم می خواهم ببرم تان آن جا." اما مستقیم برد گذاشت مان خانه عموش، که مرد شریف و بزرگواری ست. آن ها محبت ها به من کردند در نبود ابراهیم. یک وانت خالی آورد، گفت : " می رویم، همان طور که تو خواستی. "😌 خوشحال بودم. وسایل مان را برداشتیم بردیم گذاشتیم پشت وانت، که نصف بیشترش هم خالی ماند، و رفتیم اندیمشک،به خانه‌های ویلایی بیمارستان شهید کلانتری.خانه ها خیلی تمیز و مرتب بودند. ابراهیم گفت : " ببین ژیلا! کلید این خانه یک ماه ست که دست من است، ولی ترجیح می دادم به جای منو تو و مهدی، بچه‌هایی بیایند اینجا که واجب ترند. ما می توانستیم مدتی توی خانه عموم سر کنیم.🙁 گفتم : " منظور؟" گفت :" تو باعث شدی کاری بکنم که دوستش نداشتم." گفتم :" یعنی؟ " گفت :" دیگر گذشت. شاید این طور بهتر باشد کی می داند؟ به قول یکی از دوستانش بهشت را هم می خواست با بقیه تقسیم کند.🕊 یادم ست من همیشه با کسانی که از فامیل و آشنا و حتی غریبه ها که فکر های مخالف داشتند جر و بحث می کردم، چه قبل از ازدواج و چه بعدش. اما ابراهیم می گفت : " باید بنشینیم با همه شان منطقی حرف بزنیم. ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسوولیم☝️. حتی حق هم نداریم باهاشان برخورد تند بکنیم. از کجا معلوم که توی انحراف این ها تک تک ماها نقش نداشته باشیم؟ "😞 گفتم :" تو کجایی اصلا که بخواهی نقش داشته باشی!؟ تو را که من هم نمی بینم؟ گفت :" چه فرقی می کند؟ من نوعی. برخورد نادرستم، سهل انگاری ام.☹️ کوتاهی هام، همه این ها باعث می شود که..... هیچ وقت نمی گذاشتم حرفش تمام شود، که مثلا خودش را مقصر بداند. می گفتم :" این هارا کسانی باید جواب بدهند که دارند کم می گذارند، نه توی نوعی که هیچی از هیچ کس کم نگذاشته ای..... "👌 او حرفم را نیمه تمام گذاشت و گفت : " جز شماها. " فقط ماها نبودیم، این توقع را خیلی ها از او داشتند، که پیش شان باشد،پیش شان بماند. این را خیلی دیر فهمیدم،در روز های اندیمشک. خانه مان آن جا در بیابان های اندیمشک بود. جایی پرت و غریب. از تنهایی داشتم می پوسیدم.😞 .... @kheiybar @shahedaneosve
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهیدمحمدابراهیم‌همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هردم بخوان آیات جاری حسن را جود و سخا و بردباری حسن را🌱 در زیر قبه‌که‌دعاهامستجاب‌است✨ کن آرزو خدمتگزاری حسن را😍 💚 @kheiybar
روشن از روی تو چشم و دلِ روز✨ صبح 🌤 از نام تو دم زد که دمید !😍 🌹 @kheiybar
؏ ؛ 🍁پشیمان ترین شخص در روز قیامت کسی است که برای مردم از عدالت👌سخن بگوید اما خودش بہ دیگران عدالت روا ندارد ✨ وسائل الشیعه ۱۵/۲۹۵📚 @kheiybar
« به خیلے علاقه داشت☺️ و آنها را «دریا دل» می‌نامید او روی ڪارت شناسایی🔖 منطقه‌ی جنگی خود ، علامتی کہ او را عضو سپاه معرفی می‌کرد ، خط زده❌ و در مقابل علامت ضربدر گذاشته بود »🙂 مادرش در همین ارتبـاط سخنی دارد پسرم می گفت « من خاڪ کف پای هم نمی شوم🍃 ، ای ڪاش یک و در سنگرهای خط مقدم بودم✌️ راوی:حاج_صادق_آهنگران 🌹 📚 صنوبرهای سرخ ص ۸۷ @kheiybar
✅استدلال سردار سلیمانی از شهادت شهید محسن حججی: ✨خداوند برای تبلیغ و بزرگ نمایی و عظمت یک موضوعی یک حادثه ای می آفریند:☝️ 🕊شهید حججی برای عظمت بخشیدن به همه ی عظمت های دفاع از حرم بود به این دلیل باید بزرگ شود که آن بزرگ های مغفول مانده هم متوجه شوند.👌 @kheiybar
حاج_حسین_یکتا🎤 بچه‌ها... زیره ذره بینید، یارگیری داره شروع میشه، فتنه داره بیشتر میشه❌، فقط نگاهتون به آقا باشه، ببینید آقا چی میگه.👌 ♥️ @kheiybar
1_208537320.mp3
11.47M
🔰پویش قرائت 🌹 هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا 🎼🎤حاج محمود کریمی @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا