اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل دوم قسمت 5⃣5⃣ +چی؟می خواهی بیایی پیشم؟به منطقه؟به جبهه؟🤦🏻♂ -بله... +
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل دوم
قسمت 7⃣5⃣
ژیلا چند روزی رودور از ابراهیم در خونه ی عمویش زندگی کرد...
با او گرم و مهربان بودند...☺️
با این همه اما دلش نمی خواست که سربار زندگی دیگران باشه!
به ویژه اینکه عمو و زن عمو پس از سال ها انتظار تازه صاحب فرزندی👶برای خود شده بودند و دلشان می خواست بیشتر سرگرم او باشند تا چیز دیگری...
زندگی آن ها آرام تر و به دور ازهیاهو بودو ژیلا نمی خواست که در این حوض آرام ریگی حتی بیفتد و خطی بر این آرامش بیندازد...😔🤦♀
پس وقتی ابراهیم از منطقه برگشت و با لب خندان به ژیلا سلام کرد و مهدی را در بغل گرفت و سربه سر همسرش گذاشت،اخم های ژیلا از هم بازنشد😞
ابراهیم نگران از او پرسید:
+چی شده عزیزم؟☹️
چرا این جوری شدی؟
چرا با من اینجور سرسنگین رفتارمی کنی؟؟🤦🏻♂
هان؟
دلخوری که دیر اومدم؟😔
خب خیالم از بابت تو و مهدی راحت بود...
می دانستم که جای شما خوب و امن است،توی منطقه ام به شدت کار داشتم...!😞
و نمی تونستم سرم روبخارونم!
چه برسد به این که بتونم پیش شما بیام...😓
خب حواست هست چی دارم میگم؟؟😔
نمی شد ولله کار داشتم...
حالاراستی راستی روزه ی سکوت گرفتی یا با من قهر کردی؟؟😶
ابراهیم هر چه گفت و هرچه کرد،نتونست ژیلارو وادار به حرف زدن کنه!🙍🏻♂
+گفت:عمو حرفی،چیزی بهت گفته؟؟
زن عمو؟
یا نکنه بچه ی کوچولوشون،ها؟؟😦
فایده ای نداشت...
ابراهیم هرچه می گفت،ژیلا نمی شنید...
می شنیداما نمی خواست جواب بدهد🤭نمی خواست ابراهیم را برنجاند اما دوست نداشت که این جا مزاحم زندگی مردم باشد...!🤦♀
ابراهیم دوباره گفت:خیلی خب حالاکه می خوای از این جابریم،میریم...!
اخم های ژیلا از هم بازشد.لبخندزد🙂
اما باز هم حرف نزد...
+ابراهیم گفت:میرم یک وانت گیر بیارم...🚍
آماده باش بریم...!
و از خانه بیرون رفت🏠🚶🏻♂
یکی دو ساعت بعد،ابراهیم با یک وانت برگشت...
فصل دوم
قسمت 8⃣5⃣
وسایل زندگیشون روکه به اندازه ی نصف کامیون هم نبود،بارکردند...
با عمو زن عمو خداحافظی کردند...👋
کجا میرید عمو جان؟؟😰
+ابراهیم گفت:میریم اندیمشک عمو😊
نکنه این جا به حاج خانم بدمیگذشت!؟
+نه عمو جان نقل این حرفا نیست.اونجا من به بچه ها نزدیک ترم!
خیالم راحت تره...☺️
هر جور راحت ترید،همون کار روبکنید.هر جور صلاح میدونید...
+ابراهیم گفت:پس با اجازه😊
-ژیلا هم گفت:عموجان،زن عموی عزیزم ببخشید اگر مزاحم بودیم...!🤦♀
ای وای دختر این چه حرفیه که می زنی!تو عزیز دل ما و امانت پاره ی تن ما،
حاج ابراهیم بودی...!☺️
-ممنون!خدا خیرتون بده😊
خداحافظ!✋
به سلامت...!
رفتند با حسی غریب و غمبار،شادی و اندوه،رهایی و بی پناهی دل ژیلا را تو أمان در خود فشرده بود...😔
می رفت و نمی رفت مثل ابر تابستان در تردید مانده بود😰😦😟
در اوج عملیات ،حاج همت به سمت وانت راه افتاد و همزمان با این که دم در وانت رسید،ابراهیم سنجری روصدا کرد...
ابراهیم سنجری که کنار بچه ها در حال گرفتن عکس یادگاری بودبه سمت وانت دوید...🏃
سوار شد و پرسید:کجا باید بریم؟🤔
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
جاے شھید بیضائی خالے ڪه😔 میگفت:ما قدر اقا سیدعلی را نمیدانم در کشور های عراق و سوریه بدون وضو به ت
جمع کل صلوات
🌸6،677🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
جای شهیدطباطبایی مهر خالیکه😔
میگفت فقد دم زدن از شهـدا افتخار
نیست باید زندگــیمان حرفـمان
نگاهمان لقمههایمان رفاقتمان
بـوی شـــــهدا را بدهد.☝️
#شادی_روحش_صلوات
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨شهید حمید طباطبایی مهر✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
هدایت شده از دلنـــ💚ـــوشته های مذهبی
#حرفحسـاب
حاجحسینیڪتامیگفت:🎤
"واسہحآجتآےدنیآییتونفقطازشهدا بخواین❗️
خدا ائمہروگذاشتہواسہآخرت
البتہایشونمیگفتنواسہاینکہمطمئن شینحاجتبدن✨
میتونیدشهداروبہائمہقسمبدین💔
#شبتون_شهــدایی🕊
@Delneveshtteh
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#حرفحسـاب حاجحسینیڪتامیگفت:🎤 "واسہحآجتآےدنیآییتونفقطازشهدا بخواین❗️ خدا ائمہروگذاشتہو
کانال دلنوشته مون پستهایی خوبی میزاریم برای کانال های خودتون هم میتونید استفاده کنید😍✅
#امامزمانم💔🌱|•
اینجا بھ جُز
دوری تو👣
چیزی بہ مَن
نزدیک نیست
#أينَصاحبنا؟ 🥀
#اللهمعجللولیڪالفرج
@kheiybar
رفیق !
دعایم برایت
برای شھـادت💔
به شرط شفاعت
وفا کن به عھدت ...🕊
#رفاقت_تا_بهشت
#شهید_محمدابراهیم_همت
#روزتون_مزین_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
#احادیث_حسینی
✨امام باقر عليه السلام فرمودند:
🌿زيارت قبر رسول خدا (ص) و زيارت مزار شهيدان، و زيارت مرقد امام حسين عليه السلام معادل است با حج مقبولى كه همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.✨☝️
@kheiybar
متعقد بود میزان رفاقت ما با افراد بستگی به
ارادت انها به امام دارد🌿
#همت را میگویم
حاج #ابراهیم...😊
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات🌹
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اون دنیا خانم های #بدحجاب و #بی_حجاب رو از موهاشون آویزون میکنن و شکنجه میدن⁉️
🎙 پاسخ جالب #دکتر_غلامی
🏴 @kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل دوم قسمت 7⃣5⃣ ژیلا چند روزی رودور از ابراهیم در خونه ی عمویش زندگی کر
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل دوم
قسمت 9⃣5⃣
حاج همت گفت:بازدید از خط😊
این عادت حاج همت بود که همیشه خودش از نزدیک در جریان تمام جزئیات و مشکلات خط حمله و شناسایی،قرار می گرفت😔😔
وانت به طرف خط حرکت کرد.حاج همت به اطراف خیره شد.هنوز کمی بیشتر جلو نرفته بودند که هواپیمایی درست بالایسر وانت آن ها به چشم خورد.😥😥
راننده فوری کنار تخته سنگ بزرگی که در آن جا دید ترمز کرد.😰😰
حاج همت گفت:چرا وایستادی؟؟🤔
ابراهیم سنجری به هواپیما اشاره کرد وگفت:می خواهد ما را هدف قرار دهد و بهتر است برویم پایین پشتاین سنگ قایم شویم😞😞
حاج همت به اشاره گفت:حرکت کن😞😞
راننده دوباره اصرار کرد .حاج همت پرسید:می ترسی؟؟🤔🤔
سنجریگفت:الان است که ما رابزند.ببین چقدرپایین پرواز میکند!😥😥
حاج همت زیر لب گفت:((لا حول و لا قوه الا بالله ))برو ابراهیم.به حرکتت ادامه بده😊😊
ابراهیم سنجری راه افتاد.هواپیما شروع به تیراندازی کرد.حاج همت آرام و مطمئن زیر لب دعا
می خواند.😌😌
راننده از آرامش او تعجب کرد و خودش هم آرام گرفت و به رانندگی خود ادامه داد😌😌😳
فصل سوم
قسمت 0⃣6⃣
باور نمی کرد خانه ها این قدر تمیز و مرتب باشند.خانه های ویلایی ،بیمارستان شهید کلانتری .😳😳
ابراهیم گفت:این خانه ها را فرانسوی ها ساخته اند😊
ژیلا لبخندی از سر رضایت و خوشحالی زد وگفت:خیلی ممنون☺️☺️
ابراهیم آخرین تکه از وسایل محقری را که داشتند گذاشت کف آشپزخانه و گفت:ببین ژیلا !؟کلید این خانه یک ماه است که دست من است.ولی ترجیح می دادم به جای من و تو مهدی ،بچه هایی بیایند این جا که واجب ترند.😥😥
محتاج تر و بی خانمان تر.ما
می توانستیم مدتی توی خانه ی عموم سرکنینماما اون ها چنین امکاناتی نداشتند.😥😥
ژیلا رو به ابراهیم برگشت و گفت:منظور؟؟🤔🤔😏😏
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
جای شهیدطباطبایی مهر خالیکه😔 میگفت فقد دم زدن از شهـدا افتخار نیست باید زندگــیمان حرفـمان نگاهمان
جمع کل صلوات
🌸5،841🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
جاےشهید زین الدین خالی ڪه😔
می گفت :
اولین شرط لازم
برای پاسداری از اسلام
اعتقـاد داشتن
به امام حسین (ع) است💔
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨شهید مهدی زین الدین✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
#ڪریم_آل_الله
#سالار_شهیدان
هر نوکری که گریه کند زارُ زارُ زار ..
اشکشحسینگویدُچشمترشحسن💔
هر کفتری که جَلد حرم، روی گنبد است✨
قلبش حسین گویدُ بالُ پرشحسن🌿
#دوشنبه_و_سروران_جوانان_بهشت
@kheiybar
ڪار من هر صبح شده🌤
خـدمتتـان عـرض سـلام✋
یــاد نکــردن از شــما
با زندگےام جور نیستــ..😌☝️
#شهیدابراهیم_همت
#روزتون_شهدایے🌹
@kheiybar
#احادیث_حسینی
✨حمران مىگويد هنگامى كه از سفر زيارت امام حسين (ع) برگشتم، امام باقر عليه السلام به ديدارم آمد و فرمود:
اى حمران! به تو مژده مىدهم كه هر كس قبور شهيدان آل محمد (ص) را زيارت كند💔 و مرادش از اين كار رضايت خدا و تقرب به پيامبر (ص) باشد، از گناهانش بيرون مىآيد
مانند روزى كه مادرش او را زاده است.✨☝️
@kheiybar
#کلامی_از_بهــشت✨
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار #خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای #روزمره_مان را به خاطر #خدا انجام دهیم☝️
اگر تو این کار #زرنگ باشی
شک نکن
#شهید بعدی تویی...😍🕊
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
@kgeiybar
#داغدار_کربلا💔
چهل سال بر سر در خانہ ے تو
■بہ جز پرچمِ ڪربلا پرچمے نیست
تو یعقوبے و پلڪِ مجروح دارے😔
چهل سال گریہ،زمانِ کمی نیست😭
#السلام_علیک_یا_سیدالساجدین_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره حاج “حمید منتظر” مداح و پیرغلام آستان سیدالشهدا،💔
از روضهخوانی در منزل #حاج_قاسم_سلیمانی🌹
@kheiybar
🔴هشدار اقتصادی رهبری عزیز:
وضعیت اقتصاد ایران تعریفی ندارد، گره زدن مشکلات کشور به برجام اشتباه بود، ♨️مسئولین بدانند اقتصاد ایران با برجام اروپایی هم راه به جایی نخواهد برد و نباید به این دلخوش باشند.☝️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل دوم قسمت 9⃣5⃣ حاج همت گفت:بازدید از خط😊 این عادت حاج همت بود که همیش
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل سوم
قسمت1⃣6⃣
تو باعث شدی من کاری بکنم که دوست نداشتم.😥😥
ژیلا پرسید:یعنی؟؟🤔🤔
ابراخیم دست گذاشت روی شانه ی ژیلا و گفت:دیگر گذشت.شاید هم اینطوری بهتر باشد.کی
می داند؟
ژیلا به یاد حرف یکی ازدوستان ابراهیم افتادکه گفته بود :او بهشت را هم می خواهد با دوستانش تقسیم کند😥
وژیلا دلش می خواست بگوید :ابراهیم !تو به جهنم رفتن دیگران راهم نمی تونی ببینی و نگفت.😥
همیشه همینطور بود .وقتی ژیلا با مخالفین ابراهیم ،با کسانیکه به او توهین می کردند ،به او تهمت
می زدند.و او را مرتجع و مزدور دیکتاتوری آخوندی می نامیدند.😞
به تندی برخورد می کرد.ابراهیم اورا به آرامش ،به صبوری و
خوش رویی دعوت می کرد.
می گفت:ما باید بنشینیم و با
همه ی این جور آدم ها منطقی صحبت کنیم .باید آن ها را قانع کنیم.😥
مستدل و به دور از تعصب😒
می گفت به قول مولانا:
((سخت گیری و تعصب خامی است.
تا جنینی کار خون آشامی است))
ژیلا می گفت:ولی این ها توی فامیل همه اش امثال من و شمارا مسخره می کند
فصل سوم
قسمت 2⃣6⃣
و ابراهیم می گفت:ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند ،مسئوولیم.حق هم نداریم با آن ها برخورد تند کنیم.😥
و بعد اضافه می کرد:از کجامعلوم که توی انحراف این ها تک تک ماها نقش نداشته باشیم😥😞
ژیلا گفت:تو کجایی اصلا که بخواهی توی انحراف این ها نقش داشته باشی ؟تورا من هم
نمی بینم😑😑
چه فرقی می کند؟من نوعی، برخورد نادرستم،سهل انگاری ام،کوتاهی هایم،همه ی این ها باعث می شود که...😥😥
و ژیلا که هیچ وقت ممیگذاشت حرف ابراهیم تمام شود
نمی گذاشت که ابراهیم خودش را مقصربداند.😞😞
دوباره می گفت:این ها را کسانی باید جواب بدهندکه دارند کم
می گذارند. نه توی نوعی که هیچی ازهیچکس کم
نگذاشته ای
و ابراهیم هم گفته بود:جز شماها😰😰
و قیافه اش در هم رفته بود.تاریک شده بود و انگار رنگش پریده بود😥😞
همیشه برای شما کم
گذاشته ام
و ژیلا دست هایش را گرفته بود و نگاهش کرده بود و دل هردوشان ناگاه لرزیده بود😞
و ابراهیم به تلخی سکوت کرده بود و پیش از آن که ژیلا به خود بیاید و از بوی و روی و حرف و نگاه ابراهیم بهره بگیرد ابراهیم رفته بود.
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
جاےشهید زین الدین خالی ڪه😔 می گفت : اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام اعتقـاد داشتن به امام حس
جمع کل صلوات
🌸9،782🌸
قبول باشه از همگی حاجت روابشید ان شاءالله 💐
جای شهید کارگربرزی خالی که😔
مادرش میگفت بچه که بود فلج شد
نذر حضرت زینب(س) کردمش نذرم قبول شد فرزندم خوب شد...خوبِ خوب آنقدر خوب که مهر نوکری عمه ی سادات روی قلبش حک شد💔عاقبت هم فدائی بی بی شد🕊
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨شهید رضا کارگربرزی✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
✨🌴
مااگربرسرمیزنیم
برایمرگتونیستـــ
ڪهتنهازندهۍعاݪمتویۍ
حســــینجانم♥️
برسرمانمۍزنیمبرایاینڪه
چراباوجودتومردهایم!!!
#حسینرفیقهمیشههمراه✨
کانال #دلنــوشتــہهای_مذهبـي😍
اینجا پره از متنهای
🌸 تلگرانه ؛ حرف حساب؛ سخن بزرگان؛ اندکی تفکر؛
به وقت بندگی؛ دلبرانه؛
عاشقانهای با خدا؛ حرف قشنگ؛
تکست؛ منبر مجازی؛ حاج حسین یکتا ؛ دل بده ؛استاد پناهیان🌿
🔰پستاش عالیه میتونی برا کانالت هم استفاده کنی مطمئن باش ضرر نمیکنی😌👇👇
https://eitaa.com/joinchat/319029311C1e764afb4d