❤️🍃❤️
مهدے(عج) که بیاید☝️
نگاهش به آن بانوست.....
به همان فرشتهاے که
چادر بر سر دارد..‼️ ....
فرشته نجیبے را میبیند
که برای یک لحظه☝️
نگاه مهدے،
خود را یک عمر پوشاند
از هوسبازانے که تو براے نگاهشان له له میزدے❌....
مهدی(عج) نگاهش به آن بانوست☺️👌.....
به همان فرشتهاے
ڪه چادر بر سر دارد...‼️🍃
@kheiybar
💌 #یه_سلام_دوباره
حرم،
صداے زمزمهها،
نسیم خوشبوے رواق . . .✨
زندگے، #قشنگتر_از_همیشه جریان پیدا میکنه،😍👌
وقتی قلبت
با عشق میتپه؛ 💚
با عشق، به یه امام مهربون .😍❤️ . . :
#سلام_امام_خوبم💕
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
#چهارشنبههاے_امام_رضایے 💚
#پروفایل❤️
@kheiybar
❤️🍃❤️
تمام تجملات زندگے یڪ مدیر اسلامے👌
منزلی که در دزفول در آن زندگی می کردیم، قبلاً مرغداری بود🙂! واقعاً مرغدانی بود😊. کمی پول داشتم که با آن دو تا کاسه و بشقاب و استکان و یک قوری خریدم☺️ و آوردم. رختخواب هم نداشتیم🙂؛ یک پتو توی ماشین بود🚕؛ آن را آوردیم و به جای رختخواب پهن کردیم☺️. همه ی اسباب و اثاثیه مان همین بود. تا این که من مریض شدم😞 و سینه ام درد گرفت😣. آن وقت #حاجی رفت و یک بخاری گرفت و آورد😌. بعد هم چند تا ظرف نسوز (تفلون) خریدیم🍃. مدتی هم در اندیمشک در خانه های سازمانی ای بودیم که پر از عقرب بود، آن روزها حدود بیست و پنج عقرب در آن خانه کشتیم!😰😣
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت❤️
@kheiybar