eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#رمان_شهیدهمت بر اساس زندگی شهید معلم فراری ۳ #فصل_اخر_قسمت_پایانی ❤️لبخندی که روی سینه ماند❤️ #حا
سيد كه چيزي از حرفهاي او سر درنميآورد، ميپرسد: «كجـا داري مـيروي جان؟ من نبايد بدانم؟» 😩 ـ ميروم خط. خدا مرا طلبيده.🕊 چشمان سيد از تعجب و نگراني گرد😱 ميشود: «خـط؟ خـط بـراي چـي؟ تـو فرمانده لشكري. بنشين تو سنگرت، فرماندهي كن.» سوار بر موتور ميشود و آن را روشن ميكند. ـ كو لشكر؟ كدام لشكر؟ ما فقط يك دسته نيرو تو خط داريم. يك دسته نيرو كه فرمانده لشكر نميخواهد. فرمانده دسته ميخواهد. فرمانده دسته هم بايد همراه دسته باشد، نه تو قرارگاه.😩🙁 سيد جوابي براي ندارد و تنها كاري كه ميتواند بكند، ايـن اسـت كه دواندوان به سنگر بازميگردد، يك سـلاح برمـيدارد و عجولانـه مـيآيـد و مينشيند ترك موتور .🙁 لحظهاي بعد، موتور به تاخت حركت ميكند. لحظاتي بعد، گلولهاي آتشين در نزديكي موتور فرود ميآيد. موتور به سـمتي پرتاب ميشود و و سـيد بـه سـمتي ديگـر😔. وقتـي دود و غبـار فـرو مينشيند، لكه‌هاي خون بر زمين جزيره نمايان ميشود.💔 خبر حركت به بچه‌هاي خط مخابره ميشود. بچه‌ها ديگر سر از پـا نميشناسند. ميجنگند و پيش ميروند تا وقتي بـه خـط مـيرسـد، شرمنده او نشوند.😭 همه در خط ميمانند. بچه‌ها آن قدر ميجنگند✌️ تا خورشيد رفته رفتـه غـروب ميكند و يك لشكر نيروي تازه نفس به خط ميآيد💪.بچه‌ها از اينكه شرمنده نشده‌اند؛ از اينكه را نـزد امـام روسفيد كرده‌اند و نگذاشتهاند حرف امام زمين بماند، خيلـي خوشـحالند☺️؛ امـا از انتظار طاقت‌فرساي او سخت دلگيرند!💔😭 🌹 @kheiybar