اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#به_روایت_همت 📜
⚫ #درس_گفتار_حاج_همت 🔰
● موضوع: فرازهایی از سخنرانی در جمع رزمندگان تیپ۴ مکانیزه ذوالفقار #لشکر۲۷ به مناسبت #شهادت #محسن_نورانی ؛ فرماندهی این یگان و تنی چند از همراهان او توسط تروریستهای کومهله.
...شهیدانِ عزیزمان؛ محسن نورانی و #محمد_تقی_پکوک هردو از شاگردان شهید بزرگوار؛ #علیرضا_ناهیدی بودند که از پاییز ۱۳۵۹، ضمن حضور در جبههی کردستان، جوهرهی وجودیشان را برای شرکت در یک نبرد سنگین و جهاد طولانی، محک زدند. تا آنجایی که سابقهی ذهنی آشنایی من با این دو عزیز گواهی میدهد، اینها از آغاز به مریوان رفتند و در کنار برادر بزرگوارمان #حاج_احمد_متوسلیان - که انشاءالله خدا او را نجات بدهد - پرورانده شدند و ساخته شدند و جوهرهی رزمیشان، در کردستان بود که محک خورد.
من هرگز فراموش نمیکنم؛ در آن برههای که سپاه تازه جنگهایش را در کردستان آغاز کرده بود، عزیزان ما #ناهیدی، #نورانی و #پکوک با استفاده از ابتداییترین تجهیزات، کارشان را به عنوان مسئولین واحد ادوات سپاه مریوان شروع کردند. در آن زمان، این سه بزرگوار کارشان را با خمپارهانداز ۶۰ میلیمتری شروع کردند و در یک مقطع زمانی کوتاه، دامنهی فعالیتشان را رده به رده گسترش دادند؛ از خمپارهانداز ۶۰ به خمپارهانداز ۸۱ و بعد از آن، خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری و بعد از آن، کار با تفنگ ۱۰۶ و موشکانداز ۱۰۷ میلیمتری مینیکاتیوشا و بعد که به جنوب رفتیم، به کار در رستهی توپخانه و سلاح سنگین [مشغول شدند.]
اینها به قدری عاشقانه و بااخلاص فعالیت میکردند که ظرف مدت کوتاهی، حوزهی فعالیتشان، رده به رده گسترش پیدا کرد. [اولین کسانی بودند بعد از انقلاب که سیستم موشکانداز را در کشور راه انداختند.]
این عزیزان، با اعزام دیدهبانهای نفوذی به نزدیک اهداف تعیینشده، از این نوع موشکها برای زدن مراکز اقتصادی و تاسیسات نظامی و امنیتی رژیم بعث در شهرهای نوار مرزی مریوان - پنجوین استفاده میکردند و خدا میداند که چقدر این اجرای آتششان، در انهدام آن اهداف، موثر و کارساز بود...
🔰 منبع: از کتاب فاخر و بسیار ارزشمند #به_روایت_همت ، جلد سوم، صفحه ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸.
زمان سخنرانی: عصر روز سهشنبه مرداد ۱۳۶۲
مکان: ارتفاعات قَلّاجه، اردوگاه شهید بروجردی.
✍ قسمت اول.
#حاج_همت
#شهید_همت🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#به_روایت_همت 📜
#درس_گفتار_حاج_همت 📝
قسمت چهارم
...نکتهی جالب و عمیق در مورد شهید بزرگوارمان #محمد_تقی_پکوک هم این است که چند شب قبل از شهادتش، ایشان شهید بزرگوار #علیرضا_ناهیدی را به خواب میبیند که در یک باغ و محوطهی بسیار زیبایی در حال قدمزدن است. هرچه قدر پکوک تلاش کرده بود خودش را به ناهیدی برساند، دیده بود قادر به این کار نیست. بعد ایشان در تعبیر این خواب خودش، برای دوستانش گفته بود:
فهمیدم تعبیر این خواب چیست؛ تعبیرش این است که من به پای ناهیدی نمیرسم.
چند شب بعد، پکوک دوباره خوابی میبیند. در عالم خواب، او میبیند که تیری به قلبش میخورد و تیری هم به مغزش. بعد که بیدار میشود، در تعبیر خواب خودش میگوید:
فهمیدم معنای این خواب چه بود؛ تیری به مغز من میخورد، چون در آن جز اندیشهی امام و انقلاب، اندیشهی دیگری ندارم و تیری هم که به قلب من میخورد، برای این است که قلب من، برای اسلام میتپد.
وقتی که این خواب خودش را برای دوستانش بازگو میکند، آنها در تعبیر این خواب به او میگویند: قطعاً #تو_شهید_میشوی .
عجیبتر این که وقتی عزیزِ بزرگوارمان پکوک به شهادت میرسد، آن گلولهی خلاصی را، به مغز او شلیک میکنند. این خودش نکتهی بسیار عمیقی است. آن رویایی که #به_یاد_شهدا در خواب دیده بود، در عالم واقع، عیناً تحقق پیدا میکند...
🔸️منبع: از مجموعهی سهجلدی ارزشمند و فاخر #به_روایت_همت ، جلد سوم، صفحات ۱۳۹۰، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲.
📸 تصویری دلربا و مظلومانه از سردار بزرگوار سپاه اسلام و نامآشنای #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهید_محمد_تقی_پکوک🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar