هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری
این بزرگوار یکی از شاگردان #همسرشهیدهمت بودن😍👇
سلام عليكم
خاطرات #شهیدهمت از زبان همسر گرامی ایشان مرا به دوران دبیرستان برگردانید، زمانیکه سرکار خانم بدیهیان دبیر شیمی ما بودند....☺️
خانم بدیهیان حدود سی و دو سه سال پیش دبیر شیمی ما بودن و در فرصتهای مناسبی که بدست میومد خاطرات خودشون وزندگی شون رو برامون میگفتن🙂، تقریبا اکثر خاطرات کانال رو از زبان ژیلا خانم شنیده بودم....😇
فقط این رو بگم که بعد از باز شدن راه کربلا قسمت نمیشد بریم کربلا تا اینکه نوروز سال89رفتیم راهیان نور، به موقعیت #شهیدهمت که رسیدیم خاطرات خانم بدیهیان و ازدواج شون به یاد آوردم و #شهیدهمت رو قسم دادم به مهری که به خانم بدیهیان داشتن و ازش سفر کربلا خواستم💔، دقیقا نورزو سال بعد سفر عتبات قسمتمون شد. به این ترتیب اولین سفر عتبات ما از معجزه #شهیدهمت و علاقه ایشون به خانم بدیهیان بود.☺️☝️
@enayate_shahidhemat
#همسرشهیدهمت
میخواستم سفره بیندازم که #حاجی دستم را گرفت گفت «وقتی من میآیم، تو باید استراحت کنی🙂 من دوست دارم شما را بیشتر در آسایش و راحتی ببینم☺️ » گفتم «من که بالاخره نفهمیدم باید چه جور آدمی باشم یک روز میگفتی میخواهی زنت شریک باشد، حالا میگویی از جایم تکان نخورم » شروع کرد به انداختن و مرتب کردن سفره سرش پایین بود🙁 با صدایی که انگار دوست ندارد، کسی غیر از خودش بشنود، گفت «تو بعد از من سختیهای زیادی میکشی😞 پس بگذار لااقل این یکی دو روزی که در کنارت هستم، کمی کمکت کنم☺️ »
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت🌹
@kheiybar