یه بار که در #منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو درآورده بود،😓جمعشون کرد و بهشون گفت : نکنه فکر کنین که فلانی ما را #آموزش میده ، من #خاک_پاهای شماهام .☝️من خیلی #کوچکتر از شماهام اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم.😢ولی #دلش رضا نداده بود و با #گریه از همه خواست که دراز بکشن،همه #تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه،همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف #پوتین بچه ها و #خاکش رو می مالید رو #پیشانیش می گفت: من خاک پای شماهام .💔😥
#شهید_ابراهیم_همت
#قهــرمان_من
#فرمانده_دلهــا🌹
@kheiybar
#نجات_از_خودکشی_با_توسل_به_شهید😳👇👇
یک شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن.در رو که باز کردم دیدم #شهید_همت با موتور تریل🏍 جلو در خونه وایساده و میگه سوار شو بریم😕
ازش پرسیدم کجا؟😨 گفت یه نفر به کمک احتیاج داره.سوار شدیم و رفتیم سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابونهارو خوب ببینم.وقتی رسیدیم از خواب پریدیم😓از چند نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره😥.
هر جوری بود خودمو به اون آدرس رسوندم در زدم در رو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در نه من اونو میشناختم نه اون منو😶گفت بفرمایید چیکار دارید.ازش پرسیدیم که با #شهید_همت کاری داشته؟ یهو زد زیر گریه😢.گفت چندوقته میخوام خودکشی کنم دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم و به این فکر میکردم که یه دفعه چشمم افتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان #شهید_همت.🙁
گفتم میگن شماها زندهاید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و میگید که از طرف #شهید_همت اومدید😭😭
#فرمانده_دلها
#حاج_محمدابراهیم_همت♥️
@kheiybar
🔴کپی ممنوع❌
#معجزهای_از_شهیدهمت
پس از شهادت ابراهیم ما زندگی خیلی سختی داشتیم😰
فرزند کوچکم بیمار شده بود 😑
شبی دلم گرفت و نشستم با روح #حاجی دعوا کردن😡
گفتم #حاجی خودت رفتی به بهشتت رسیدی😍 منو با این سختی تنها گذاشتی،😒 بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد😑
دیدم #حاجی اومد تو اتاق نشست و بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین رفت
رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده😭 😱
فرداش بردم دکتر
دکتر گفت خانوم این بچه که چیزیش نیس چرا اوردیش دکتر....😳
فهمیدم #ابراهیمم اومده....💔😭
راوی:همسر
#محمدابراهیم_همت
#فرمانده_دلهـــا🌹
@kheiybar
به عادت همیشه ، هر روز یك نفر شهردار ساختمان می شد تا نظافت و شست و شو را بر عهده بگیرد🍃 ؛ اما متاسفانه وقتی نوبت به بعضی ها می رسید تنبلی می كردند و ظرف های شام را نمی شستند از یك طرف گرمای✨ طاقت فرسا و از طرف دیگر وجود حشرات ، حسابی كلافه مان كرده بود ؛ البته هیچ وقت ظرف ها تا صبح نشسته نمی ماند بالاخره كسی بود تا آن ها را بشوید😊 ناراحتی و گله ی من از بعضی از دوستان به گوش #حاجهمت رسید با خودم گفتم این بار #حاجی از شناسایی منطقه بیاید ،تكلیفم را با این قضیه یك سره می كنم آن روز داغ ، شهردار و مسئول ساختمان هم دست به سیاه و سفید نزده بودند 😣همه جا را گند گرفته بود و پشه از سر و روی ساختمان بالا می رفت وقتی #حاجی آمد توجه نكردم كه چقدر خسته و كوفته است هر چی كه دلم خواست ، گفتم او هم دلخور شد و گفت به آن ها تذكر بده ؛ اگر قبول نكردند ، اشكالی ندارد بگذار صبح بشود لابد خسته هستند🙁 راحت بگیر و آن شب كه #حاجهمت به خواب رفت، پشه ها مدام به سر و گردنش می نشستند و او به خودش می پیچید من رفتم و چفیه سیاهم را خیس كردم و آرام روی صورتش انداختم😇 و او آرام گرفت بعد هم كنارش دراز كشیدم و خوابیدم نیمه های شب نیش یك پشه ی سمج مرا از خواب بیدار كرد به كنار دستم كه نگاه كردم ، #حاجهمت نبود به شتاب از اتاق بیرون زدم درست حدس زدم ظرف ها دم در نبودند آرام پیش رفتم در سوسوی نور كسی👀 ظرف ها را می شست چهره اش معلوم نبود ، چفیه ای را به سر و صورتش محكم بسته بود تا شناخته نشود آن ، چفیه ی خود من بود. .☺️🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#فرمانده_دلهــا♥️
@kheiybar
کاربه توهین وبدوبیراه گفتن کشیده بود. #حاجی خونسردنشسته بود🙂وبحث میکرد.دیگرنمیتوانستم تحمل کنم😑نیم خیز شدم که ورامینی دستم راکشیدومجبورم کردبنشینم😊
خودمان بودیم توی چادروکه توی خودش بود.داشتم فکرمی کردم الان است که دستوراخراج ان هاراازلشگربدهد.بلندشدوازچادررفت بیرون✨
دورکعت نمازخواند❤️آمدکنارمان نشست وکارهای لشگرراپیش کشید.
مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده بود☺️
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#فرمانده_دلها
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عکس_کمتر_دیده_شده #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت و #شهید_صیاد_محمدی در حال گفتگو با یکی از برادران پيشمرگ کرد مسلمان #سپاه_پاوه🌹
خاطره شنیده نشده
قسمت دوم👇
آن مرد گفت : راستش خیلی #تبلیغات میکنند🙁 . میگویند که #پاسدارها همه را میکشند همه را سر میبرند خلاصه از این حرفها .😞
#حاج_همت گفت : #نه! اصلا این حرفها حقیقت ندارد . همه ما #پاسدار هستیم و صحبت می کنیم🍃 آن مرد محو صحبت های #حاج_همت شده بود . وقتی این جملات را شنید , به #گریه افتاد . همت پرسید : برای چه گریه می کنی ؟
گفت : به خاطر این که در #گذشته در مورد شما چه فکرهایی میکردم .😢
#حاج_همت گفت : دیگر فکرش نکن حالا که برگشته ای #عیب ندارد .☺️
او گفت : من هم میخواهم #پاسدار شوم.))
#حاج_همت گفت : اشکالی ندارد. پاسدارباش.اگر اینطوری دوست داری , از همین لحظه به بعد تو پاسدارباش .🙂✌️
آن شخص با شنیدن این حرف, خیلی #خوشحال شد . رفتار و برخورد #حاج_همت چنان تأثیر عمیقی بر او گذاشت که یکی از #نیروهای #خوب و #متعهد شد و در همه جا #حضور فعال داشت . او بعد از مدتی در #عملیات محمد رسول الله (ص) شرکت کرد و #شهید شد🕊. بچه ها به او لقب #حر_زمان داده بودند . پس از این ماجرا , تعداد دیگری از #ضد_انقلابیون #فریب خورده هم آمدند و خود را #تسلیم کردند. جالب این که آن ها هم در لحظه ورود , سراغ #حاج_همت را میگرفتند.❤️
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#فرمانده_دلهــا
@kheiybar
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_حاجابراهیم_همت
کلیپ🎥
برای اینکه از وجودمون بگذریم شبانه روز باید همه کارهامون برای خدا باشه...😇☝️
#فرمانده_دلهـا
#سردار_خیبر
@kheiybar
#امر_بهمعروفنهیاز_منکر_بهسبکحاجهمت😍👇
همیشه به نیروها طوری تذکر می داد که کسی ناراحت نشود.سعی می کرد با شوخی و لبخند مطلب را به طرف بفهماند.😇
یک بار، تدارکات لشکر مقدار زیادی کمپوت گیلاس به خط آورد و پشت خاکریز ریخت.ما هم که تا به حال این همه کمپوت را یکجا ندیده بودیم،یکی یکی آنها را سوراخ می کردیم،آبش را می خوردیم و بقیه اش را دور می ریختیم.😐در همین حین، #حاج_همت با شهید_رضا_چراغی داشتند عبور می کردند.پیراهن پلنگی به تن داشت و دوربینی📷 هم به گردنش انداخته بود.وقتی به ما رسید و چشمش به کمپوتها افتاد، جلو آمد و گفت:" برادر، می شود یک #عکس با هم بیندازیم!📸
گفتم:" اختیار دارید حاج آقا، ما افتخار می کنیم".کنار هم نشستیم و با هم عکس گرفتیم. بعد بلند شد، تشکر کرد و گفت:" خسته نباشید، فقط یک سئوال داشتم
گفتم:" بفرمایید حاج آقا".
گفت:"چرا کمپوتها را اینطور باز می کنید؟"😕گفتم:" آخر حاج آقا، نمی شود که همه اش را بخوریم."در حالی که راه افتاد برود، خنده ای کرد و با دست به شانه ام زد و گفت:" برادر من، مجبور نیستی که همه اش را بخوری".😃
بدون اینکه صبر کند، راه افتاد و رفت تا مبادا در مقابل او دچار شرمندگی شوم.
بعد از رفتن او، فهمیدم که او از اول می خواست این نکته را به من گوشزد کند😊☝️ ولی برای اینکه ناراحت نشوم، موضوع عکس گرفتن را پیش کشیده بود....🌹
#فرمانده_دلهــا
#شهيدحاجمحمدابراهیمهمت
@kheiybar
آخرین عکس های ثبت شده از
#شهیدهمت💔
در روزگاری که بعضی از
😒مسئولین درجه چندم هم
خودشان را از مردم جدا کردند
یادی کنیم از فرمانده دلاوری که در سخت ترین
و حساس ترین لحظات هم نیروهایش را تنها نگذاشت☝️
.
#حاج_همت در عملیات خیبر
تقریبا به تمام خطوط نبرد سرکشی می کرد و حتی در مناطقی که عملیات زمینگیر شده بود و منطقه به قتلگاه بسیجی ها تبدیل شده بود😞
اما باز او خودش را به آنجا می رساند
و عاقبت در پی این رفتن و آمدن ها
گمنام و بی نشان به دیدار مولایش شتافت🕊
این عکس معیار و الگو
برای فرماندهی جهادی در جنگ است
این سند، شاخص و میزان است👌
باید آنرا مقایسه کرد با کسانی که خود را
فرمانده جنگ اقتصادی می دانند
اما زمین تا آسمان از مردم فاصله گرفته اند🌱این نبرد با این فرماندهی نتیجه ای ندارد🌹
فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَار
#فرمانده_دلهـــا
#شهيدحاجمحمدابراهیمهمت
@kheiybar