10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مردی که 14 سال ساواک را به دنبال خودش کشاند!
شهید سید علی اندرزگو 🌹🍃🌹🍃
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🖤از جوانان عاشق حضرت سیدالشهـدا بود که به شرکت در روضههای امام حسین (ع) و زیارت کربلا بسیار علاقهمند بود و بارها پیش میآمد کـه در مراسمات عزاداری آن حضرت از شدتِ گریه بیهوش میشد ...
🌷در اردیبهشت سال۱۳۶۱ و در راه آزادسازی خرمشهر از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
📜فرازی از #وصیت_نامه
◾️این را بدانید کہ هدف ما شهدا یڪی است که هدف ما امام حسین (ع) است. بیشتر شهدا در وصیتنامه هایشان مینویسند ڪہ در شبهای جمعه ما را دعـا ڪنید. من اینجـا می گویم و مینویسم که اگر خودمان به ڪربلا نرفتیم شما به جای ما این قبر شش گوشهی امام حسین(ع) را زیـارت ڪنید.
🏴بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی ڪربــلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
شهیدصفرقاسمی راد
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
#خاطرات_شهید
● از بچه های گردان تفحص بود. همراه علی محمودوند. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا..
● قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله….
مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک ….
#شهید_مجید_پازوکی
#شهدای_تفحص
شهدا را شبهای جمعه یاد کنیم تا شهدا هم ماراپیش امام حسین مارا یاد کنند .
فاتحه مع صلوات🌹🌹🌹
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
✳️ تو هیچی نیستی!
🔻 چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش. خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...».
👤 #شهید_مهدی_زینالدین
📚 برگرفته از کتاب «۱۴ سردار | ۱۱۴ خاطره برگزیده از ۱۴ سردار شهید»
📖 صفحات ۲۹ و ۳۰
شبهای جمعه شهدا را یاد کنیم تا شهدا نزد اباعبدالله مارایاد کنند شهید زین الدین
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🍃نهم محرم سال ۱۳۹۴ به #شهادت رسید. با دیدن دو فرشته کوچکش، همه می گفتند پا روی نفس دنیا گذاشته بود. اما گذری که به روز های زندگی اش میکنی میگویی نه...!
🍃او به ندای "هل من ناصر ینصرنی"
امامش لبیک گفت. به قولی، یزید زمانش را شناخت و پا در مسیر شهادت گذاشت🕊
🍃از آنچه در مقابلش بود هیچ ترسی نداشت، برایش فرقی نمیکرد سخت و یا حتی آسان مهم عمل به تکلیفش بود. این را میشد از همان شب #تاسوعا فهمید، شبی که با اصرار از فرمانده اجازه گرفت و از همه جلوتر رفت تا وقتی که تشنگی بر همه غالب شد اما توان او را نگرفت...!
🍃بلکه تکرار سخنان امامش جانِ تازه ایی به او می بخشید.
" اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید"
آن شب با جان هایی که از تشنگی به لب رسیده بود قرار شد تا با دوستانش به #زیارت امام حسین بروند و اجازه نبرد با اسرائیل را بگیرند.
🍃اما روزگار عزیز کرده ها را زیاد میهمان زمین نمیکند. عزیزِ #خدا بود و همان شب پیش چشمان برادر، آسمانی شد و داستانش تمام💔
🍃 ماندیم ما و داستان سالهای پس از او. روزهایی که قهرمانانی چون عبدالله باقری، حسین محرابی، محمد حسین مومنی، #مصطفی_صدرزاده و #مهدی_زین_الدین را در خود ندید.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #عبدالله_باقری
📅تاریخ تولد : ٢٩ فروردین ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ٣۰ مهر ۱٣٩۴
🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
✅آقا سجاد 🌹 اهل مطالعه بود. او پس از خواندن سلام بر ابراهیم، عاشق شهید هادی شد. به هرکسی از دوستان می رسید یک جلد کتاب ابراهیم می داد و می گفت: «بخون بعد بهم برگردون ».
همیشه چند جلد کتاب تو ماشین داشت و به صورت گردشی به دوستاش و آشناها می داد.
گاهی خواننده کتاب از بس عاشق کتاب می شد که دیگه بازگشتی تو کار نبود و آقا سجاد اون کتاب رو به عنوان هدیه تقدیمش می کرد.
شهید مدافع حرم
❤️سجاد طاهرنیا❤️
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣