هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« #شهادت مردان خاندان #رسالت »
حضرت آنان را نفرین کرد که مختار و دیگران ،آن را عملی کردند.
راوی می گوید: تشنگی حسین علیه السلام شدت یافت، و به قصد فرات بر بلندی مشرف به آب رفت ، در حالی که برادرش عباس جلوی او بود.
سپاه ابن سعد به مقابله آن دو آمدند . مردی از قبیله بنیدارم تیری به سوی حسین علیه السلام انداخت که در چانه شریف حضرت فرو رفت .
حضرت تیر را در آورد و دستانش را زیر چانه اش گشود، تا آنکه دستش پر از خون شد، آنگاه خونها را پاشید و فرمود: بارخدایا ! از آنچه با فرزند دختر پیامبرت انجام می دهند، به تو شکایت می کنم .
سپس عباس را از آن حضرت جدا انداختند و او را از همه اطراف در بر گرفتند ، تا آن که او را به شهادت رساندند. خدا روحش را مقدس کند.
حسین علیه السلام به شدت گریست . شاعر در این باره گفته است: شایسته ترین مردم برای گریستن جوانمردی است که ( مرگش ) در کربلا حسین علیه السلام را به گریه انداخت.
او برادر حسین علیه السلام است و پسر علی علیه السلام .
همان ابوالفضل که به خون آغشته شد.
او که با حسین علیه السلام مواسات و غم خواری کرد که دومی نداشت و برای ( درمان ) عطش آب ، به خوبی حضرتش را یاری نمود .
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتپنجاهوچهار نشردهید 🏴
#صلوات #شهادت
.