eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« مردان خاندان » آیا فریاد رسی هست که با فریاد رسی ما، به پاداش الهی امید داشته باشد؟ آیا یاریگری هست که با یاری ما آرزومند ثواب الهی باشد؟ صدای ناله زنان بلند شد . حضرت به سوی در خیمه رفت و به زینب فرمودند: فرزند کوچکم را بده تا با او وداع کنم سپس او را گرفت و خواست او را ببوسد که حرمله بن کاهل ،تیری به سوی او انداخت. آن تیری در گلوی کودک قرار گرفت آن را شکافت. حضرت زینب به او فرمودند او را بگیر سپس دو دستش را از خون ( گلوی ) او پر کرد و به سوی آسمان پاشید و گفت: آنچه این پیشامد را برایم آسان می کند، این است که در دیدگاه خدا است . امام باقر فرمودند: قطره ای از آن به زمین نیفتاد. در روایتی دیگر نیز نقل شده که به عقل نزدیک تر است، زیرا در آن موقعیت، زمان وداع با نوزاد نبود ، چرا که آنان به جنگ و کشتار مشغول بودند. ( روایت این است که ) زینب سلام الله علیها کودک را بیرون آورده و عرض کرد : برادرم!این فرزندت، سه روز است که آبی ننوشیده است. برای او جرعه ای آب درخواست کن حضرت او را بر دست گرفته و فرمودند: ای قوم! شیعیان و خاندانم را کشتید. ( تنها) این کودک باقی مانده است که از فرط تشنگی بر افروخته است . جرعه ای آب به او بدهد. در این حال که حضرت با آنان سخن می گفت ، ناگهان مردی از آنان ، کودک را هدف تیری قرار داد و او را ذبح کرد. ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️‌|•° یکی از پست‌هام خیلی لایک و کامنت خورده بود.. برو بچ می‌گفتند:( بازم از این پستای ویتامین پخش کن بزار) تو این مدت فهمیده بودم فالوور هام از چه نوع فیلم‌هایی خوششون می‌اومد.. یه آهنگ توپ و یکم خلاقیت تو حرکات بدنم، حالا بعضی روز ها اگر تو دابسمش‌هام آتریسا هم همراهیم می‌کرد که دیگه اینستارو می‌ترکوندیم! یه نگاه به عدد چشم گیر فالوور‌هام انداختم و یه لبخندم کنج لبم نشوندم. حس غرور تو اون لحظه حس وصف ناپذیری بود که بارها تجربش کرده بودم. یه بار دیگه آخرین پستم رو پلی کردم و دو جسم متحرک روی صفحه‌ی گوشی به نمایش درومدند... _بوس بده به من عزیزکم. +نیا نیا جلو من راحتم. _چشاتو از کاسه در میارم.. دیگه نگی خوشگلتر از من... کامنت‌ها، بی‌پروا نشون دهنده‌ی این بود که اکثراً از کار جدید خوششون اومده.. خب چی بهتر از این؟! اسم امین سر زبون‌ها افتاده بود و کیلپ‌هام هم پخش! مهراد،سعید محمدی، جوجه‌ی پاییز، نازنین اشرافی، پریسام، محمد ابراهیم همت، لیلیوم و شایدهزاران نفر دیگه... چی!؟ محمدابراهیم همت؟ میشناختمش! " Mohammad Ibrahim Hemmat: از طرف من به جوانان بگويید چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته شده است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد." نمی‌دونم چند ثانیه.. چند دقیقه و یا چند ساعت با نگاهی شرمنده و محو به صفحه‌ی گوشی تو خلسه فرو رفته بودم! چقدر پیجم برای این کامنت، محقر و خالی از بزرگی بود! شیشه‌ی دلم ترک خورد و صدای شکسته‌شدنش منو به خودم آورد... دلقک بودن بس نبود!؟ شاید باید(!) مسیر زندگیمو عوض می‌کردم!!! "فالوش کردم شهید همتی رو که دغدغه‌ی روزای جوونیش از آسمون تا زمین با دغدغه‌ی امروز من متفاوت بود..." نویسنده:  💠 ❌     ||•🏴 @marefat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#آیتم‌معرفے‌ڪتاب #رمان‌تب‌مژگان نویسنده👈محمدرضا حدادپور جهرمی انتشارات👈مصلی   مستند داستانی «تب مژگان» رمانی فوق العاده جذاب و امنیتی در زمینه بهاییت و بهایی شناسی است که با گم شدن دختری 19 ساله به نام مژگان و وضعیت بد روحی او به دلیل فوت مادرش آغاز می شود. این گروه با برنامه ریزی قبلی به خانه آنها نفوذ کرده اند، ابتدا به واسطه ترور تدریجی مادر مژگان و سپس بی هوش کردن مژگان با یک ماده خاص، سبب تب های مکرر و بیماری های جسمی و روحی او و گرفتار شدنش در دام دوستانی از فرقه انحرافی بهائیت را فراهم کرده اند و... #بسیارجذاب👌 #پیشنهادمطالعه🙏  #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« مردان خاندان » حضرت آنان را نفرین کرد که مختار و دیگران ،آن را عملی کردند. راوی می گوید: تشنگی حسین علیه السلام شدت یافت، و به قصد فرات بر بلندی مشرف به آب رفت ، در حالی که برادرش عباس جلوی او بود. سپاه ابن سعد به مقابله آن دو آمدند . مردی از قبیله بنی‌دارم تیری به سوی حسین علیه السلام انداخت که در چانه شریف حضرت فرو رفت . حضرت تیر را در آورد و دستانش را زیر چانه اش گشود، تا آنکه دستش پر از خون شد، آنگاه خونها را پاشید و فرمود: بارخدایا ! از آنچه با فرزند دختر پیامبرت انجام می دهند، به تو شکایت می کنم . سپس عباس را از آن حضرت جدا انداختند و او را از همه اطراف در بر گرفتند ، تا آن که او را به شهادت رساندند. خدا روحش را مقدس کند. حسین علیه السلام به شدت گریست . شاعر در این باره گفته است: شایسته ترین مردم برای گریستن جوانمردی است که ( مرگش ) در کربلا حسین علیه السلام را به گریه انداخت. او برادر حسین علیه السلام است و پسر علی علیه السلام . همان ابوالفضل که به خون آغشته شد. او که با حسین علیه السلام مواسات و غم خواری کرد که دومی نداشت و برای ( درمان ‌) عطش آب ، به خوبی حضرتش را یاری نمود . ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد … پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟ گفت : سربند #یا_زهرا(س) ! گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟ گفت : نه ! آخه من مادر ندارم … #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯
خشتـــ بهشتـــ
✅ویژگی لفظ در امر به معروف و نهی از منکر: 5_از لفظ محترمانه استفاده کنید: 👈ضمیر جمع 👈عطوفت 6_عطوفت
✅ویژگی لفظ در امر به معروف و نهی از منکر: 7_اکرام: 👈کسی که برای خودش عزت نفس قائل باشد،اکرام نفس و اکرامت نفس رو در خودش متجلی ببینه، او خودش رو به مسائل پست و گناهان و چیز های پایین آلوده و آغشته نمی کند. 👈مثلا حاج آقا از شما بعیده 👈خانم محترم شما دیگه چرا ادامه دارد..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نشانی جهت پرسش سوال و ارسال نظر: @amm_fs ||•🏴 @marefat_ir
هر ڪس خدا را در مسیر پر پیچ و خم دنیا فراموش ڪرده آدرس را به او بدهید. این خاڪ پاڪ، دل ها را ڪربلایے میڪند و ڪربلا ڪوتاهترین راه تا خداست.. ||•🇮🇷 @marefat_ir .
{☘} #رسانه‌شهدایے‌معرفت ∞🌿∞ .✿ #پروفایل⇠『📱』 .✿ #شهدایی ⇠『☘』 👣•| @marefat_ir {☘}
{☘} #رسانه‌شهدایے‌معرفت ∞🌿∞ .✿ #پروفایل⇠『📱』 .✿ #دخترونه‌پاییز ⇠『☘』 👣•| @marefat_ir {☘}
4_5920507130707707829.mp3
4.55M
🌞 وظایف منتظران وظایف السَّلامُ‌ عَلَیکَ‌ اَیُّهَا العَلَمُ‌ المَنصُوبُ‌ وَ العِلمُ المَصبُوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الوَاسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَکذُوب‌ منتظر دائم باید در حال باشد توجه و توسل داشته باشد... فرمایشات شیرین و دلربای بسیار دلنشین و زیبا ╭━━━⊰🌐⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰🌐⊱━━━╯
زندگی ما خیلی ساده شروع شد . محل کارش تهران بود شهرداری واسه همین یه سری لوازم خونه مثل تلوزیون📺 یخچال و فرش داشت ‌ همان هارو برای یه زندگی مشترک استفاده کردیم☺️ معمولا رسمه برخی اقلام توسط داماد🤵 خریداری میشه. منم مخالفتی نکردم. ‌ یادمه بعد از چند سال یخچال و تلویزیون مون خراب شد رفتیم دوباره بخریم میگفت یخچال #خارجی نگیر 🚫. همه میگفتن یخچال ایرانی به درد نمیخوره خراب میشه😒 . میگفت یخچال ایرانی میگیریم خراب شد خدا پولشو میرسونه دوباره میگیریم.👌😊 ‌ شهیدمدافع‌حرم حسین بواس🌹 #حماسه_سازان_خان_طومان ‌ ╭━━━⊰◾️⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰◾️⊱━━━╯
به نام خدا، من مي خواهم در آينده بشوم. براي اين كه.....؟؟؟"..." معلم كه خنده اش گرفته بود، پريد وسط حرف مهدي و گفت: «ببين مهدي جان! موضوع انشا اين بود كه در آينده مي خواهيد چه كاره شويد. بايد در مورد يه شغل يا يه كار توضيح مي دادي. مثلاً پدر خودت چه كاره س؟ ...-آقا اجازه!  ‌ ╭━━━⊰◾️⊱━━━ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰◾️⊱━━━╯
‏🔴 پوستر بسیار معنادار سایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای... نفس های های آخر دشمن است ... پیروزی نهایی نزدیک است .... آمریکا تمام شدنی است ، به همین زودیها ... #پایان_شیطان #‌نفس_اخر_دشمن "‌اندکی صبر سحر نزدیک است" ╭━━━⊰🌐⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰🌐⊱━━━╯
📝 خیلی زود یڪدیگر را ملاقات خواهیم ڪرد ... مرگ در پیش است ؛ یادتان نرود ڪه ... « إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّـابِـرِیـنَ » روحانـی جهادگر ... @marefat_ir
خشتـــ بهشتـــ
#سبڪ‌زندگے‌اسلامے🕌 #ضعف‌فرهنگ‌ڪار‌جمعے٦ ❇️ در تشكيلات و كارهاي گروهي، ياد مي‌‌گيريم كه چگونه گذشت
🕌 ٧ استاد پناهیان: متاسفانه این قدر رشد نایافته هستیم که تا چهار نفر در یک ، مثلا در یک هیئت، کنار هم کار می کنند، یک دفعه ای شعبه می زنند و دو تا هیئت دیگر درست می شود؛ چون کارکنند!! البته ها خوب است، ولی خوب نیست، چون موجب می شود عناصر تشکیلاتی برای (عج ) تربیت نشوند. در حالی که هیئت باید در درجه اول، خودِ اداره کنندگان هیئت ها را رشد بدهد. ولی متاسفانه این قدر رشد نایافته هستیم که در اثر کوچک ترین اختلافی از هم جدا می شویم و برای هم فداکاری نمی کنیم. ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« مردان خاندان » راوی می گوید: پس از آن حسین علیه السلام آن را به مبارزه ( تن به تن ) فراخواند و پیوسته هر کس را که به مبارزه بر می خواست ، می کشت، تا آن که کشتاری بزرگ به راه انداخت و در این حال می گفت : کشته شدن برتر از پذیرفتن ننگ است و ننگ ( در این دنیا) برتر از عذاب و آتش و جهنم است. یکی از راویان می گوید: به خدا سوگند! هرگز کسی را ندیدم که دچار لشکری بسیار ‌شده، فرزندان و خاندانش ویارانش کشته شده باشند، و دلاورتر از آن حضرت باشد. مردان جنگی به آن حضرت حمله کردند و او نیز هنگامی که بر آنان یورش می برد، آنان چون گله ای که گرگ به آنها حمله کند از او می گریختند. هنگامی که به قلب لشکریان می تاخت با اینکه سی هزار نفر بودند،از رو به رویش مانند ملخ های پراکنده می گریختند. سپس به خیمه گاه بازگشت در این حال می فرمودند: "لاحول و لا قوة الا بالله العی العظیم" . راوی می گوید: حسین علیه السلام همواره به جنگ با آنان پرداخت تا آنکه بین او و اقامتگاهش فاصله انداختند ( و به سوی خیمه گاه حضرت رفتند) ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
👈 ‏تیم #‎فوتبال_ساحلی ایران در جام بین قاره ای با غلبه بر اسپانیا قهرمان این مسابقات شد.👏👏 ✅ مهم ترین نکته این پیروزی مربی ایرانی و کادر فنی کاملاً این تیم است. ❎ توی فوتبال هم یه مربی آوردند؛ میلیاردها میلیارد پول بیت المال رو کردند توی حلقومش؛ ته اش با فضاحت رفت... 👍 ‌°•||√↓ ||•⚽️ @marefat_ir .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« مردان خاندان » حضرت فریاد کشید‌: وای بر شما پیروان آل ابوسفیان ! اگر دینی ندارید و از قیامت نمی هراسید ، در این دنیایتان آزادمرد باشید، و به نژاد خود باز گردید: اگر همان گونه که گمان می کنید عرب هستید. راوی می گوید: شمر صدا زد ای فرزند فاطمه! چه می گویی؟ فرمودند : می گویم ، من با شما می جنگم و شما نیز با من جنگ دارید، ولی زنان مسئولیتی ندارند پس تا زنده ام سرکشان و نادانان و طغیانگران را از تعرض به حرم من باز دارید" شمر گفت: ای فرزند فاطمه! درخواستت پذیرفته است، و همگی تصمیم گرفتند یکباره با او بجنگد. گاهی حضرت به آنان یورش می برد و گاهی آنان به او حمله می کردند. در این حال جرعه ای آب خواست، ولی آبی نیافت، تا آنکه از شدت نبرد و هجوم همه جانبه به آن حضرت ، بر بدن مبارکش ۷۲ زخم وارد شد. حضرت در حالی که از جنگیدن ناتوان شده بود، ایستاد تا لحظه ای بیاساید. در این هنگام سنگی به سویش پرتاب شد و بر پیشانی اش نشست . لباس خویش را گرفت تا خون پیشانی را بزداید، که تیری زهرآگین و سه شعبه به سویش آمد و بر قلبش نشست. ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
{☘} #رسانه‌شهدایے‌معرفت ∞⛓∞ .✿ #پروفایل⇠『📱』 .✿ #پسرونه ⇠『☘』 👣•| @marefat_ir {☘}
{☘} #رسانه‌شهدایے‌معرفت ∞💜∞ .✿ #پروفایل⇠『📱』 .✿ #دخترونه ⇠『☘』 👣•| @marefat_ir {☘}
#دیدارآخر‌💔 روزی که می‌خواست اعزام شود، نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده‌است، بعد آمد جلوی من پای سجاده زانو زد دست‌هایم را گرفت بوسید😘، صورتم را بوسید، من همینجا یک حال غریبی شدم، گفتم: مادر جان تو هردفعه می‌رفتی تهران مأموریت، هیچ وقت این طوری خداحافظی نمی‌کردی،😞 گفت: این دفعه مأموریتم طولانی‌تر است دلم برای شما تنگ می‌شود، من دیگر چیزی نگفتم، بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم، بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم انگار همان موقع همان خداحافظی به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است.😔   🌷‌شهید ‌محمد تاجبخش🌷 °•||√↓ ||•👑 @marefat_ir
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
شهادت لیاقت می خواهد......🍃💔 سید جواد از کوچکی دوست داست مثل داداشش خیرالله شهید بشه ❤️ حتی موی سرشو مثل اون شونه میزد.‌‌..☺️👌 سمت راست شهید مدافع حرم سمت چپ °•|√↓ ||•💔 @marefat_ir .
#ڪلام‌ۅحے 🔴 ما چقد حواسمون هست؟! #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯
💢انقلاب علیه آمریکا 🔹جوانهای عزیز بدانیدکه انقلاب اسلامی به رهبری امام علیه آمریکا بود. ╭━━━⊰🌐⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰🌐⊱━━━╯