هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« #شهادتنامه امام حسین علیه السلام »
پس از آن شمر بن ذی جوشن (لعنه الله علیه ) به خیمه گاه حسین علیه السلام حمله برد و آن را با نیزه شکافت.
سپس گفت: برایم آتش بیاوردید تا خیمه را با اهلش بسوازنم .
حسین علیه السلام به او فرمودند: ای پسر ذی جوشن ! تو آتش طلب می کنی تا خاندانم را بسوزانی ؟ خداوند تو را به آتش ( جهنم) بسوزاند
شبث آمد و شمر را سرزنش کرد بازگشت.
راوی میگوید: حسین علیه السلام فرمودند: لباس (بی قیمت) به من دهید که به آن طمع نکنند و آن را زیر لباس هایم بپوشم، تا ( پس از شهادت) مرا عریان نکنند.
شلوار کوتاهی آوردند. فرمودند : نه، این لباس کشی است که مهر ذلت به او زده اند .
لباس کهنه ای برگرفت و آن را پاره کرد و زیر لباسش هایش برتن کرد و پوشید( دلیل پاره کردن آنها این بود که از تنش بیرون نیاورند) .
ولی پس از شهادت حضرت ، بحر بن کعب لعنه الله علیه آن را بیرون آورد و حسین علیه السلام را برهنه رها کرد
پس از آن دستان بحربن کعبدر تابستان آن گونه خشک می شد که گویی دو چوب خشک است و در زمستان چنان می شد که چرک و خون بیرون میداد، تا آن که خدا او را هلاک نمود.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتپنجاهونهم نشردهید 🏴
#صلوات #شهادت
.