جمعی از فرماندهان لشکر ویژه ۲۵ کربلا
از راست:
سردار #علیجان_میرشکار ، دکتر #محمدعلی_بارانی ، سردار شهید #صمد_اسودی🌹 ، سردار #غلامرضا_بابایی ، سردار شهید #حاج_حسین_بصیر🌹 ، سردار شهید #حمیدرضا_نوبخت🌹 ، سردار #علی_اکبرنژاد ، سردار شهید #سبزعلی_خداداد🌹 ، رزمنده آسمانی #غلام_خرمی 🌹
نشسته از راست : جانباز آسمانی #ابراهیم_فخاری 🌹 ، ؟ ، سردار مفقودالاثر شهید #یوسف_سجودی🌹 ، دکتر #ابنعلی_رضاپور
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا 👇
@khete_mobarak
به بهانه زادروز ولادت سردار🌷شهید #سبزعلی_خداداد
#خاطرات_شهید
🔹کردستان بودیم برای خوابیدن به همه بچه ها پتو دادیم و خودم پتو نگرفتم و هوای منطقه هم خیلی سرد بود و برف هم می بارید. ما تقریباً چند کیلو متر راه رفتیم تا اینکه نیمه شب شود و تک را شروع کنیم .
🔹یک استراحت کوتاهی هم به بچه ها دادیم. آن شب آنقدر سرد بود که بچه ها با اینکه پتو داشتند از سرما داشتند یخ میزدند. خودم هم بدون پتو. یک نفر برای کشیک گذاشتم و خودم یک کمی خوابیدم.
🔹دیدم که یه مقدار روی تنم پتو است و بعد بیدار شدم دیدم که همه پتو دارند و گفتم: خدایا این پتو از کجا آمده است و متوجه شدم که بچه ها فهمیدند من پتو ندارم. پتوی خودشان را تکه تکه کردند و به من دادند.
🔹در یکی از عملیاتها شمیایی شده بود و چند تا ترکش کوچک توی سر و پیشانیش خورده بود. به روی خودش نمی آورد وقتی که بعد از تقریباً یک هفته از عملیات آمده بود. متوجه شدم که بالشتش خونی می شود من هم فکر می کردم ترکش فقط به پیشانیش خورده، نمیدانستم که سرش هم ترکش خورده است ولی بروز نمی داد. میگفتم این خونها چیست؟ میگفت: هیچی یه مقدار نقل و نبات صدام ریخت یه مقدارش هم به ما خورد اینها چیزی نیست. شمیایی شده بود و دارو مصرف می کرد. به من می گفت: شربت سرفه است. در صورتیکه تمام حنجره اش آسیب دیده بود و نمیگفت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎فرماندهٔ تیپ مالکاشتر مریوان
●ولادت : ۱۳۳۸/۱/۲ شهرستان بابل
●شهادت : ۱۳۶۵/۹/۱۱ خرمشهر منطقهٔعملیاتی کربلای۴
✅ما را در ایتا دنبال کنید.
یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇
@khete_mobarak