#زندگینامه_شهدا
اسحاقى با شركت در عمليات هاى گوناگون نظير فتح خرمشهر و كربلاى 4 و 5، والفجر 8 (فتح فاو) چندين بار مجروح شد، در جريان عمليات والفجر 8 در سال 1365 از ناحيه گوش، سينه و كمر در اثر گاز شيميايى و موج انفجار مجروح شد. در 23 دى 1365 نيز تركشى به صورت وى اصابت كرد. وى پيش از آغاز عمليات فاو و پيش از آخرين اعزام به جبهه به خانواده اش گفته بود در خواب ديدم چند روز ديگر مهمان شما هستم و در حالى كه مى خنديد به آنان گفت: «اين چند روز از من خوب محافظت كنيد.»
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#زندگینامه_شهدا
#حامی_گتآقازاده همرزم و دوست شهید:
بعد از موفقيت در عمليات والفجر 10 پس از استراحت كوتاهى از شهرستان بابل به اتفاق جمعى از همرزمان عازم جنوب و مقر لشكر 25 كربلا در هفت تپه شديم. طى يك تماس تلفنى متوجه شديم كه محسن اسحاقى و سيد مصطفى گلگون در فاو هستند. به همسر محسن اطلاع دادم كه خبر آمدنم را به او بدهد. هنگام اذان صبح بود كه همسر اسحاقى از خانه سازمانى زنگ زد و گفت: «ديشب محسن منزل آمد و الان عازم فاو است و شما به اتفاق نيروها عازم فاو شويد.» به سرعت نيروها را تجهيز كردم و عازم منطقه فاو شدم...
(ادامه در پست بعدی)
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#زندگینامه_شهدا
به نهر ابوفلفل رسيدم و به سنگر فرماندهى رفتم و محسن را ديدم كه پشت بىسيم ناراحت نشسته است. گفتم چه شده؟ گفت: «ديشب عراقيها به مواضع بچه ها حمله كردند.» در حين صحبت، صداى فرمانده لشكر - مرتضى قربانى - به گوش رسيد: «محسن محسن محسن!» مرتضى محسن اسحاقى حضور من و نيروها را اعلام كرد. سوار قايق شديم و از نهر گذشتيم و وارد رود وحشى اروند شديم و شهر فاو را غمزده ديديم، دود همه جا را گرفته بود و تا آن موقع فاو را به اين مظلومى نديده بودم. به موقعيت ستاد لشكر در شهر فاو واقع در حوالى جاده امالقصر رفتيم و بعد از توجيهات خط توسط فرمانده لشكر عازم خطوط اول شديم. با وجود آن كه مهمات كمى در اختيار بود اسحاقى به عنوان فرمانده تا اذان صبح مهمات را بر دوش نهاد و كيلومترها پياده آن را براى نيروها آورد. اين حركت او روحيه خيلى زيادى براى نيروها بود...
(ادامه در پست بعدی)
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#زندگینامه_شهدا
حركت رزمندگان گردان عاشورا مقدار كمى مانع پيشرفت عراقيها شد. تماس من با محسن اسحاقى كاملاً قطع بود از جناح چپم كاملاً محاصره شده بوديم. با يك درگيرى شديد و تن به تن كه با حضور فرماندهان ارشد لشكر انجام شد، دشمن متوقف شد. سرداران و فرماندهان سپاه به اتفاق فرماندهان لشكر، آرپىجى به دست، يكى يكى تانكها را شكار مى كردند. اسحاقى از نفرات آخر بود كه فقط مى خواست آتش دشمن را خفه كند تا ديگران راه خروج داشته باشند او به همراه يكى از همرزمان آقاى اباذرى و بعد از محاصره فاو به دست دشمن اسير شد و با توجه به اين كه دشمن او را شناسايى كرده بود ما اطمينان داشتيم كه يا به شهادت مى رسد يا از اسارت فرار مى كند. از طريقى فيلم هاى گرفته شده از تلويزيون عراق اسارت اسحاقى و چندتن ديگر از همرزمان براى ما مشخص شد...
(ادامه در پست بعدی)
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#زندگینامه_شهدا
در جريان حمله عراق به فاو در سال 1367 كه منجر به از دست رفتن اين شهر شد، اسحاقى براى آخرين بار به جبهه رفت و فرماندهى يگان دريايى لشكر 25 كربلاى مازندران را به عهده گرفت، دو روز از آخرين اعزام نگذشته بود كه خبر مفقود شدن وى به خانواده اش ابلاغ شد. او به همراه يكى از همرزمان خود آقاى اباذرى در كنار اروند نشسته بود كه نزديك شدن نيروهاى عراقى اباذرى با داشتن جليقه نجات موفق به عبور از اروند شد اما او به اسارت نيروهاى بعثى درآمد. محسن اسحاقى بعد از گذشت پنج روز الى ده روز از اسارت دوازده نفر از اسراى ايرانى را آماده فرار كرد. آنان شبانه نگهبان عراقى را به قتل رساندند و از بصره به مرز شلمچه رسيدند، اما در اين مكان بار ديگر به اسارت نيروهاى بعثى درآمدند. نيروهاى عراقى با ضربه تفنگ، سر، جمجمه و دندان هاى وى را شكستند و پاى راست او را بدون آن كه شلوارش پاره شود قطع كردند و پس از شكنجه بسيار در تاريخ 28 فروردين 1367 گلوله خلاص را بر قلب او شليك كردند و او را به شهادت رساندند...
(ادامه در پست بعدی)
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
هفت ماه پس از شهادت محسن اسحاقى، گردان انصار پيكر او را در مرز شلمچه در تاريخ 23 آبان 1367 كشف كرد در شرايطى كه قابل شناسايى نبود. جنازه قابل شناسايى نبود و همسر وی ابتدا معتقد بود که این پیکر محسن نیست . مى خواستند پیکر را جزء شهداى گمنام ثبت كنند كه ناگهان همسر او به خاطر آورد كه شلوار اسحاقى سه دكمه داشته و دكمه وسطى را به هنگام عزيمت او به فاو از پيراهن خود كنده و به شلوار شوهر دوخته است. به اين ترتيب همين دكمه منجر به شناسايى پيكر شهيد محسن اسحاقى گرديد.
در هنگام دفن وارد قبر شدم و خواستم دستانش را جابه جا كنم كه متوجه شدم دستانش با سيم برق به طور ماهرانه اى بسته شده است. آنجا بود كه متوجه شديم او اسير بوده و بعد از فرار از بصره در شلمچه مجدداً به اسارت درآمده و به طرز فجيعى بعد از شكنجه به شهادت رسيده است اكنون اين سيم برق هنوز به عنوان يك سند زنده در اختيار همسرش است.
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
مزار سردارشهید #محسن_اسحاقی در بهشت بهشتی
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#وصیت_شهدا
#زندگینامه_شهدا
بخشی از وصیت نامه سردارشهید #محسن_اسحاقی
آرى اى حسين عزيز !اى پسر فاطمه(س)، اى خون خدا، اى اسوه جاودانه شهادت و اى سفينه و مصباح الهدى! هنوز پيروان خط سرخ شهادت در سرزمين لاله گون ايران در كربلاى غرب و جنوب، كربلاى خونين تو را تكرار مى كنند تا به ساحل آزادى برسند.
اى زهر ا ! اى على(ع) و اى اسوه تقو ا ! امروز نايب فرزندت خمينى كبير فرياد بر مى آورد) هلْ منْ ناصرٍ ينْصرِنى (آيا كسى هست يادگار محمد(ص) و قرآن و اهل بيت رسول اللَّه را يارى نمايد و درخت اسلام و دين خدا را با نثار خون خويش بارور نمايد و مستكبرين جهان را به خاك مذلت بنشاند و مستضعفين جهان را خرسند نمايد . آرى امروز كربلاى ايران و امت اسلاميمان به نداى لبيك مى گويد. مهدى جان! اى اختر تابناك ولايت ! يارانى كه همه از امت جدت محمد مصطفى هستند و فرياد برمى آورند اى حسين(ع) عزيز ما ديگر اين واژه حسرت " بار يا ليتنا كنت معكم" را تكرار نخواهيم كرد و ديگر نمى گويم حسين جان اى كاش در كربلاى سال 61 هجرى بوديم و در ركاب تو به شهادت مى رسيديم زيرا امروز كل يوم عاشورا و كل ارض كربلاست.
بار خدايا! چنان توان قلبى به من عنايت فرما تا در راه تو و آرمان تو و در راه دينت و در ركاب امام زمان(عج) و نايبش روح اللَّه و همچون تيرى بر قلب مستكبران فرود آييم و ظالمين را از پاى درآوريم و قوانين اسلام عزيز را در جهان اجرا كنيم و اين است كلام خدا.
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
رفاقت و همدلی را باید از شهدا آموخت
شهیدان
#علی_اختیاری
و #حاج_حسین_بصیر
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
امالشهید #حاجیهخانم_سیده_زهرا_حسینی
مادر شهید گرانقدر #علیاکبر_اسفندیاری
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak
#هر_روز_یک_شهید
روز دهم ، بیاد سردار شهید
#علیاصغر_بصیر 🌹
فرماندهی گردان یارسول (ص) لشکر ۲۵ کربلا
فرزند محمدحسن
نام مادر : سکینهبیگم طیبینژاد
ولادت : ۱۲ فروردین ۱۳۳۷
وضعیت تاهل : متاهل ، صاحب دو فرزند
شغل : پاسدار
شهادت : ۱۰ تیر ۱۳۶۵
عملیات شهادت : کربلای ۱
محل شهادت : مهران
نحوه شهادت : اصابت خمپاره ۶۰ و سوختگی کامل بدن
محل مزار : گلزار شهدای معصوم زاده
✅ما را در ایتا دنبال کنید
یادی از رزمندگان و شهدای فریدونکنار 👇
https://eitaa.com/khete_mobarak