eitaa logo
🥀 خیمه گاه ثائر 🥀
379 دنبال‌کننده
648 عکس
166 ویدیو
25 فایل
طراحی و صحنه سازی های مذهبی و فرهنگی، برگزاری نمایشگاه سیر تاریخی عاشورای حسینی... ارتباط با گروه ثائر: رئیسی (مسئول گروه) ۰۹۱۰۳۰۲۲۲۱۲ غلامرضایی (سرپرست خیمه و طراحی) ۰۹۱۳۶۵۴۱۰۲۴ ‏‪ اعضا: ۰۹۱۰۳۵۴۰۵۰۱ _ ۰۹۱۳۸۲۴۸۱۱۳ ۰۹۱۳۸۳۳۷۹۴۶ _ ۰۹۱۳۴۲۶۵۵۸۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺صَـلَ اللهُ عـَلـیکَ یـا صـاحـبَ الـزَّمـان (عج)🌺 🌴دیدار در معیت برادر اسدالله غلامرضایی با برادر سیدعلی موسوی جهت انجام صله رحم. 🍃در این دیدار برادران به دعای کمیل و دعای سلامتی مولایمان امام زمان (عج) پرداختند. 🍃در اینجا از خانواده محترم برادر موسوی بابت فراهم نمودن این مراسم جهت برادران کوچک تقدیر و تشکر می‌نماییم. (عج) (ع) 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🥀شهید عیدمحمد نوری🥀 🍃گلبرگ زندگی🍃 شهیدمحمد نوری، فرزند حسن، سال ۱۳۴۱ در روستای دور افتاده‌ای از منطقه خوروبیابانک به نام نیشابور در خانواده‌ای زحمت‌کش پا به عرضه وجود گذاشت. دوران کودکی را در دامان مادری پاک و مذهبی گذراند تا در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلاتش را تا چهارم ابتدایی درهمان روستا با موفقیّت به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به روستای دیگری رفت و بعد از یک سال تحصیل در مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و بعد از آن در کار کشاورزی کمک دست پدر خود بود. هم‌چنین به کارهای بنّایی اشتغال داشت. محمد از اخلاق پسندیده‌ای برخوردار بود و با بچّه‌ها و بزرگسالان با مهربانی برخورد می‌کرد. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت و مردم را ارشاد می‌کرد. بعد از پیروزی انقلاب هم در مراسم­‌های مذهبی، ، در ایام محرم و عاشورای حسینی و جشن‌های دهۀ فجر بسیار فعال بود. وی در سال ۱۳۷۱ برای انجام خدمت مقدّس سربازی اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان ۱۸ الغدیر یزد به جبهه اعزام شد و در پست گروه ضربت قرار گرفت. گلواژه شهید 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 👇دسترسی آسان به تمامی شهدا👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/790 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🥀https://kelateh.ir/🥀
🥀شهید سیدغلامحسین موسوی🥀 🌺 گلواژه شهید🌺 یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ. ای اهل ایمان در کنار دین صبور باشید و یکدیگر را به بردباری سفارش کنید و مراقب کار دشمن بوده و از خداوند بترسید باشد که پیروز و رستگار شوید. «با درود و سلام بر امام زمان (عج) این ذخیره الهی و با سلام و درود بر امام امت خمینی کبیر این اسطوره تقوا و مقاومت که با رهبری پیامبر گونه خود، ما را به راه درست فراخواند و ما هم بنا به گفته امام امت به اینجا آمده‌ایم تا اسلام عزیز را که در خطر دیده­‌ایم، نجات دهیم. با درود و سلام بر تمام افرادی که این کشور عزیز اسلامی را به پیش می‌برند و با سلام و درود بر خانواده­‌های شهدا که با دادن عزیزان خود درخت انقلاب را آبیاری کردند و نگذاشتند که دشمن کشور آنها را از بین ببرند. با درود و سلام بر سپاه که این انقلاب را پاسداری کرد و نگذاشت دشمن این انقلاب را که از مردم بود از بین ببرد. با درود و سلام بر شما که در بسیج از این انقلاب پاسداری می‌دهید و هر گونه مهلت را از دشمن سلب می‌کنید و نمی‌گذارید که دشمن ذره‌ای فعالیت داشته باشد. خدا نکرده اگر ما کمی سستی کنیم، از دشمن بزرگترین ضربه را می‌خوریم. ما باید آگاه باشیم و نگذاریم این دسیسه‌بازان و جنایت‌کاران به کشور عزیزمان رسوخ کنند. ما باید با تمام قاطعیت جلو آنها بایستیم. ان شاءالله و آخرین ضربه نهایی را به دشمن از خدا بی‌خبر بزنیم تا انقلاب‌مان به پیروزی نهایی برسد. ان شاءالله به یاری خداوند بزرگ و با حضور حضرت مهدی موعود پیام‌مان بر شما نیروهای حزب الله بسیج بیاضه این است که این پایگاه را از نیروهای انسانی پر کنید تا این پایگاه در منطقه پایگاهی نمونه باشد و شما مردمانی که در خواب غفلت فرو رفتند را بیدار و آگاه کنید تا آنها بیایند جبهه‌ها را از نیروی انسانی پر کنند. شما نیروهای حزب‌الله را خالی نگذارید و و را هر چه باشکوه‌تر انجام دهید. هم‌چنین نماز پرشکوه جمعه را. ان‌شاءالله خداوند به شما نیروهای حزب‌الله اجر عظیمی دهد. شما دعاکردن به امام امت و روحانیت مبارز و همیشه در صحنه انقلاب را یادتان نرود. خواهشی که از شما برادران بسیجی دارم این است که اگر من به شما حرفی زدم و شما را ناراحت کردم، از روی نادانی خودم بوده است. شما به بزرگی خودتان مرا ببخشید و عفوم کنید. پیام دیگر من به شما این است که مردم را بسیج کنید. آنها را اعزام به جبهه کنید که به گفته امام، رفتن به جبهه واجب شرعی الهی است. راه برادران شهید و یاران امام حسین را ادامه دهید که دست خداوند بالای سر شماست. مردم می‌گویید:« اگر در کربلا بودیم، حسین را یاری می‌کردیم». پس شما بیایید حسین زمانتان را یاری کنید. اگر شما از بنده طلبکارید و چیزی پیش من دارید، بگویید و اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد ان‌شاءالله و اگر این فیض بزرگ نصیبم نشد، خودم می‌آیم و با هم در میان می‌گذاریم. حضور خدمت برادر بزرگمان و پاسدار اسلام عزیزی و خدمت برادران بسیج کوچک و بزرگم، از جمله حسن مرادی، سیّدمهدی موسوی، علیرضا فاضلی، محمود هاشمی، علیرضا رجبی و دیگر برادرانمان که اسمشان را فراموش کردم و آنها را به زبان نیاوردم. آنها بدشان نیاید که بگویند ما را ننوشته است. من به شما دعا می‌کنم. شما هم این سعادت بسیار بزرگ نصیب‌تان بشود ان شاءالله. نکتۀ دیگر این است که حاج حیدر پیش من بود حدود ۱۰ روز. بعد از هم جدا شدیم. او صحیح و سالم است و خدمت شما برادران بسیج سلام زیادی می‌رساند و ان‌شاءالله تمام شما سالم بوده و باشید. عرضم را در همین‌جا ختم می‌کنم. قربانت برادر کوچک شما سربازان جندالله سید غلامحسین. در پایان نامه را که خواندید، دعاکردن به امام یادتان نرود. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. تا روحتان شاد بشود و با فریاد بلند بگویید مرگ بر شوروی –مرگ بر صدام _ منافق _ دمکرات _ و برای اینکه ویتامین بدنتان قوی شود، بگویید مرگ بر آمریکا و شما را به خدای بزرگ  وا می‌گذارم. جواب این نامه را بدهید. خواستم که این نامه را پاکنویس کنم و فکر کردم که کاغذ حرام می‌شود. به قول بیاضه‌ای این جمله را نوشتم تا اینکه دلتان کمی شاد بشود. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته». برادر سید غلامحسین ۶۲/۰۴/۱۲ من آن شمعم كه خاكستر ندارم🥀 شهيد مكتبم پيكر ندارم🥀 بود گلبرگ‌ها پيكر من🥀 پراكنده به دشت كشورم من🥀 گلبرگ زندگی 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 👇دسترسی آسان به تمامی شهدا👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/790 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🥀https://kelateh.ir/🥀
🥀شهید روح‌ الله خادمی🥀 🍃گلبرگ زندگی🍃 وَلَا تَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوافِی سَبِیلِ اللَّهِ اَموَاتَا بَل اَحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون. شهدا شمع محفل بشریتند. (امام خمینی ره) شهید روح اله خادمی در سال ۱۳۴۷ در شهر فرخی از توابع استان اصفهان در یک خانواده با تقوا و مذهبی پا به عرصه وجود نهاد و تک فرزند ذکور خانواده بود. دوران کودکی را سپری نمود و درسن شش سالگی وارد مدرسه یاد بود همین شهر گردید و دوران ابتدایی را با معدل بالا طی کرد. کلاس پنجم بود در سال ۵۷ ، که همزمان با پیروزی انقلاب بود. ایشان به همراه چند نفر از دوستان اقدام به شعار‌نویسی بر روی دیوارها کردند که بارها توسط مدیر وقت تنبیه شدند و گاهی اجباراً باید مطالب نوشته شده را پاک  می‌کردند. یک روز بعد از ظهر که عکس شاه را که از جلو کلاس‌ها بود به همراه همرزمان خودشان پایین آورد، صبح روز بعد پاسخ این عمل تنبیه جسمانی و اخراج موقت از مدرسه بود. اما دوران ابتدایی سپری شد ایشان در مدرسه راهنمایی شهید محمد منتظری مشغول ادامه تحصیل شدند که در این سه سال دوران راهنمایی در انجمن دانش آموزی، در گروه سرود، نمایش نامه، مقاله نویسی، حفظ نهج البلاغه و قرآن فعالیت چشم‌گیری داشتند و در همین دوران بود که ایشان در تاریخ ۱۳۶۱/۰۴/۲۴ به همراه شهید علیرضا صفار با اضافه کردن سال به سن قانونی خود به کردستان اعزام شدند و در آنجا بر اثر سقوط هواپیما در حالی‌که با همرزم خود مشغول صحبت بودند ایشان مجروح شدند و همرزمشان به شهادت رسیدند. مادرشان نقل می‌کردند دو ماه ایشان در بیمارستان بستری بود موقعی که خبر شهادت همرزمشان به ایشان گفته شد گویی روح ایشان از جسم ایشان پرواز کرد. از شدت ناراحتی در حال گریه کردن بود از ایشان پرسیدم چه شد؟ گفت: ناراحت نیستم که او چرا شهید شده است، ناراحتم چرا من زنده مانده‌ام آخر من هم در کنار او نشسته بودم. بعد از ترخیص از بیمارستان مجدد در تاریخ ۱۳۶۲/۰۲/۳۱ لغایت ۱۳۶۲/۰۸/۳۰ به جبهه جنوب اعزام شدند و بعد از برگشتن در دبیرستان شهید علیرضا صفار (همرزم خودش) ثبت نام کردند و مشغول ادامه تحصیل شدند که در دوران دبیرستان فعالیت‌های متفاوتی داشتند از آن جمله در شهر بنیان‌گذار انجمن اسلامی بودند در پایگاه بسیج فرخی شمع فروزان آن بودند در مدرسه مسئول بسیج دانش‌آموزی بودند و مسئولیت کتابخانه عمومی شهر را بر عهده داشتند. به همت والای ایشان و تنی  چند از همرزمانش برگزار می‌گردید. هر یک از همسنگران که به شهادت می‌رسیدند مراسم تشیع و تدفین و عزای آنها به همت والای ایشان رنگ و بوی دیگری داشت. اهل قلم بودند، تبلیغات جبهه را بر عهده داشتند، با دعوت عمومی و سخنرانی‌های گوناگون شور و هیجان در مردم و جوانان ایجاد می‌کردند، حافظ بخش اعظم بودند که مقام اول استانی را بدست آوردند، در شرکت می‌کردند و مقام کشوری را بدست آوردند و خلاصه بودند و و عبادت در خون ایشان جا پیدا کرده بود و بارها و بارها در جبهه شرکت کردند در سال ۶۴ از ۱۳۶۴/۰۱/۲۸ لغایت ۱۳۶۴/۰۷/۱۰ و در سال ۶۵ دوره مربی‌گری نظامی در رسته تاکتیک و تخریب سلاح از ۱۳۶۵/۰۴/۰۹ لغایت ۱۳۶۵/۰۵/۲۱ در پادگان امام حسین (ع) در خمینی شهر دیدند و در همین سال  بود که در مرحله دوم در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ در منطقه کربلای ۵ شلمچه بر اثر گاز خردل شیمیایی سختی شدند که در مراحل اولیه حتی بینایی چشم خود را از دست داده بودند که بحمدالله بهبودی یافتند.  در سال ۶۶ از ۱۳۶۶/۰۹/۱۴ لغایت ۱۳۶۷/۰۳/۲۳ مجدد به جبهه اعزام شدند که در مجموع این آخرین اعزام رسمی ایشان بود که در عملیات والفجر ۲، خیبر، بدر ، والفجر ۸، کربلای چهار، کربلای ۵، بیت المقدس ۷ و آزاد سازی حلبچه شرکت کردند. گلواژه شهید 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 👇دسترسی آسان به تمامی شهدا👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/790 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🥀https://kelateh.ir/🥀 👇👇👇صفحه دوم👇👇👇