eitaa logo
خیمه‌گاه ولایت
39.3هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
6.5هزار ویدیو
235 فایل
#کانال_رسمی_خیمه‌گاه_ولایت خیمه‌گاه ولایت وابسته به هیچ نهاد و حزبی نیست. ما از انقلاب و درد مستضعفین و پابرهنگان و مظلومان جهان میگوییم، نه از سیاست بازی‌های سیاسیون معلوم الحال. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر جهت ارتباط با ما👇 @irani_seyed
مشاهده در ایتا
دانلود
خیمه‌گاه ولایت
✍ ادامه دارد.... ⛔️ #کپی و هرگونه استفاده (تاکید میکنیم هرگونه استفاده) از این مستند داستانی امنیتی
سری دوم قسمت شصت و دوم رفتم بالای سر شیوا که بچه های امدادی نیروی مخصوص اومده بودن تا جلوی خون ریزی بازوهای شیوارو بگیرن و بعدش ببرنش بیمارستان.. بهش گفتم: +حالا که گیر افتادی.. مثل آدم فقط یک کلمه بگو جاسوس شما توی مرکز ما و یا سکوی پرتاب کی بوده؟ دیدم حرف نمیزنه..دوباره ازش پرسیدم دیدم حرف نمیزنه.. به تیم پزشکی گفتم بلند شن برن کنار.. با پاهام رفتم روی دست شیوا... دقیقا نزدیک زخمش و که گلوله خورده بود، لگد کردم و نالش رفت هوا.. بهش گفتم: + بهت خیلی امتیاز دادم تا حالا.. گذاشتم با بچت حرف بزنی و... اما برای بار آخر بهت میگم.. همین الان بهم بگو جاسوستون کی بوده؟ دیدم باز‌سکوت کرده.. منم درد و ضعف داشتم و‌اینم حرف نمیزد، اعصابم بیشتر به هم میریخت. چون داشت وقت تلف میکرد و ممکن بود اون آدم جاسوس در بره. بهش گفتم: + ببین جوری میزنمت صدای سگ‌ بدی.. تا اون روی من و‌ بالا نیاوردی حرف بزن.. دیدم باز ساکته.. یه چگ زدم توی صورتش و‌سرش داد کشیدم. بهش شوک وارد کردم. گفتم حالا میگی کیه یا نه؟ شیوا ترسید و به حرف اومد. اما یه چیزی گفت، که دوست داشتم زمین دهن باز کنه و من برم توش.. اسم کسی رو آورد که داشتم دیوانه میشدم.. گفت: _جاسوس نبود... فرمانده عملیات ما بود !!! +خب کی بوده؟ اسمش چی بوده؟ گفت: « عطا » !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! من و مادرم همدیگرو فقط نگاه کردیم... همزمان من و مادرم عین این فیلما گفتیم: « عطاااااااااااا ؟؟؟؟؟ !!!!! » گفت: _آره عطا. عطا دوست خانوادگی ما بود. رفت و آمد خانوادگی داشتیم.. مادرم خیلی ضربه روحی بزرگی خورد همون جا... من متلاشی شدم با این حرف... فقط اون لحظه از ناراحتی و عصبی شدن، و اینکه باعث و بانی همه این بدبختی ها، صمیمی ترین دوست من و قدیمی ترین دوست من شده بود، داشتم از درون میسوختم... همونجا رفتم به دیوار تکیه دادم... یه آهی از دلم کشیدم.... دیگه نشستم... چون از بی حالی و ضعف چشمام باز نمیشد.. از شدت ضعف و حالت تهوع ، و فشار عصبی و روحی، فقط خودم و به زور نگه داشتم که همونطور که نشستم نیفتم و نقش زمین نشم.. موبایم و از جیبم آوردم بیرون و زنگ زدم به حاج کاظم.. جواب داد تلفن و: +سلام حاج آقا.. _سلام.. بگو عاکف. چرا بی حالی؟ پیداشون کردید؟ +پایان ماموریت و اعلام میکنم... _وضعیت؟ +شیوا زخمی، مادرم الحمدلله سالم. خودم مجروح. تیم های عملیاتی و‌امنیتی سالم.. نفر اول تیم جاسوسی و تروریستی مستقر در مازندران خاموش. تیم های امنیتی و عملیاتی مشغول پاکسازی آخرین مکان تروریستا.. _یا علی مددددددد.. جانم به تو پسرررر. گل کاشتی... ای شیرمادرت حلالت.. الحق که پسر علی سلیمانی شیرمرد جنگ های چریکی و اطلاعلاتی و عملیاتی هستی.. واقعا روح پدر شهیدتم الان کنار امام حسین از این همه رشادتت شاده..فقط گوشی دستت.. حاجی به رضوی که ظاهرا هنوز پیش بچه های ما بود توی 034 گفت دستور بدید ماهواره هروقت میخواد پرتاب بشه، در روزهای آینده، دیگه آزادن.. پایان ماموریت از مازندران اعلام شد.. دوباره اومد پشت خط و به من گفت: _عاکف.. خوبی پسرم.؟ مادرت خوبه ؟ حاج خانم چیزیش نشده که. +نه خداروشکر سالمه، ولی آسیب روحی دیده.. حاجی ، شیوا مجروح شده.. بچه ها دارن درمانش میکنند و بعد از درمان های اولیه،، ان شاءالله تعالی هوایی منتقلش میکنند بیمارستانی که توی تهران بچه های خودمون مستقر هستند. _تو چی ، سالمی؟ چرا اینطوری حرف میزنی؟ +گفتم که.. یه جراحت کوچیکه و یه کم ضعف..ول کن..مهم نیست. فقط تورو خدا سریع عطارو دستگیر کنید.. خندید و گفت: _نیم ساعت قبل ، داشته از بیمارستان فرار میکرده که ما به محض اینکه از ضدجاسوسی و رصدهایی که خودمون داشتیم و فهمیدیم این جاسوس هست، دستگیرش کردیم.. عاصف عبدالزهراء شخصا رفته بازداشتش کرده...منتظر بودم بیای تهران بهت بگم اینارو.. الان هم به اتهام جاسوسی توی یکی از خونه های امن بازداشته..بعدش منتقل میکنیمش به جایی که خودم فقط میدونم. +حاجی اون جاسوس نبود، لعنتی فرمانده عملیات تروریستا و‌جاسوسا بود. _چیییییییییییییییییی ؟ چی گفتی عاکف؟ دوباره بگو.. +اون فرمانده جاسوسا و تروریستا بوده. _کی گفته؟ + شیوا گفته... ضمنا، یه دستور بدید تموم ارتباطات چندماه اخیر عطارو کنترل کنند. ببینیم دیگه با کی در ارتباط بوده.. حاجی انگار خیلی هنگ کرد... گفت: _عاکف تو چی میگی؟ من اصلا باورم نمیشه.. این واقعا فرمانده عملیات بوده؟؟ الله اکبر.. فکر نمیکردم این فرمانده عملیات و نفوذی تروریستا توی سکوی پرتاب و رابط سکوی پرتاب با مرکز امنیتی ما باشه. البته بچه ها یه چیزایی توی خونش امروز بعد دستگیری پیدا کردند که ارتباط عطا با تامی برایان ، افسر اطلاعاتی سی آی اِی و تایید میکنه. نمیتونم الان بگم چی.. ولی.!!
خیمه‌گاه ولایت
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف سری دوم قسمت شصت و دوم رفتم بالای سر شیوا که بچه های امدادی نیروی مخصوص
به حاجی گفتم: +ولی چی ؟ _ خودت بیا تهران متوجه میشی... باید باهم بشینیم پازل های موجود و کنار هم بچینیم، و کنار هم بزاریم تا ببینیم چی در میاد... الان هم خودم میخوام برم سراغش توی اون خونه امن.. هروقت اومدی تهران باهم بیشتر پیگیری میکنیم.. فعلا خوب شو فقط. +حاجی؟ _جانم. + مسخرم میکنی؟؟ _یعنی چی؟ متوجه منظورت نمیشم!! +خیلی خوب متوجه میشی منظورم و. ! _خب واضح حرف بزن ببینم چی میگی؟ +باشه.. واضح حرف میزنم.. شک ندارم تو زودتر فهمیدی اون جاسوس بوده که الان زنگ زدم بهت بگم ، تو گفتی اون دستگیر شده... حتی شک ندارم از معاونت ضدجاسوسی هم زودتر فهمیدی، و به روی خودت نمی آوردی.. وقتی هم بهت میگفتم یه کاری کنید نفوذی پیدا بشه، بازم به روی خودت نمی آوردی... پس بهم بگو موضوع چی بوده؟ اذیتم نکن و بازیم نده.. این حرفایی هم که من زدم و مثلا تعجب کردی هم، احساس میکنم ساختگیه.. من نیروی تازه کار نیستم.. خودت میدونی زرنگم و کسی نمیتونه من و دور بزنه.. حتی خودت.. حتی خیلی ها که مدعی هستند در دور زدن افراد.. مکثی کرد و گفت: _بیا تهران بهت میگم. ✍ ادامه دارد.... ⛔️ و هرگونه استفاده (تاکید میکنیم هرگونه استفاده) از این مستند داستانی امنیتی فقط باذکر منبع و لینک کانال تلگرام و ایتا و‌ سروش ( ) که در پایین درج شده است می باشد وگرنه قابل پیگیری و‌شکایت خواهد بود و‌ از لحاظ شرعی پیگرد الهی دارد. ⛔️ ✅ خیمه گاه ولایت در اِیتا👇 ✅ http://eitaa.com/kheymegahevelayat ✅ تلگرام👇 🌐https://telegram.me/kheymegahevelayat_ir1 ✅ خیمه گاه ولایت در سروش👇 ✅ http://sapp.ir/kheymegahevelayat
سلام
به نظرتون
در این مستند داستانی امنیتی عاکف ، بازم جاسوس وجود داره؟
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 مردم زیر فشار هستند ⚠️ آن کارمند روزمزد در این شرایط برایش چیزی نمی‌ماند 👈 کارشناسان و بسیاری از مسئولین معتقدند مشکل درونی است 📛 مشکل و بخاطر بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها بود 🔻رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم: 🔷️آحاد مردم مشکلات معیشتی امروز را احساس می‌کنند. یک بخشی از مردم واقعاً زیر فشارند و این گرانی مواد غذایی و مسکن و... روی مردم فشار می‌آورد. 🔷️کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است. 🔷️وقتی قیمت ریال این‌جور پایین می‌آید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمی‌ماند. کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولین بر این مسئله متفقند که عامل این مسئله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریم‌ها اثر نداشته باشد اما عمده‌ی تأثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگام‌تر و قوی‌تر باشد، تحریم‌ها اثر زیادی نمی‌گذارد و می‌شود ایستاد. 🔺️ مثلاً در همین قضیه‌ی ارز و سکه بر اثر برخی بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوه‌ی مدیریت و سیاست‌گذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را به‌صورت غلط توزیع می‌کنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را می‌گیرد و یکی که آن را می‌دهد. ما همه‌اش داریم دنبال آن کسی می‌گردیم که می‌گیرد، درحالی‌که تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمی‌گوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است. ۹۷/۵/۲۲ 💻 Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 بناست با مفسد بدون هیچ ملاحظه‌ای برخورد قاطع صورت گیرد 👈 نامه‌ی اخیر قوه‌ی قضائیه، یک گام مهم مثبتی برای مقابله مفسد اقتصادی است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: 🔷️نامه‌ی اخیر به رئیس قوه‌ی قضائیه، یک گام مهم مثبتی برای مقابله با فساد و مفسد اقتصادی است. . وقتی با فساد و مفسد مقابله صورت گیرد، جیغ‌ودادهایی بلند می‌شود. 🔷️ من چندین سال پیش نامه نوشتم به سران سه قوه و نوشتم که فساد یک اژدهای هفت‌سر است که باید به‌طور کامل با آن مقابله شود. این را بدانید بناست با مفسد بدون هیچ ملاحظه‌ای برخورد قاطع صورت گیرد. (شعار حاضران: مفسد اقتصادی اعدام باید گردد) اجازه بدهید، شما مگر دادگاهید؟ فضاسازی نکنید، بعضی‌ها ممکن است اعدامی باشند و بعضی ممکن است حبسی باشند. بنده نوشته‌ام مقابله باید عادلانه و بادقت انجام شود. 👈 بنده از قدیم با فساد و مفسدین مبارزه می‌کردم و الان هم عقیده‌ام همین است. 🔷️ اما بعضی افراطی حرف می‌زنند و می‌گویند همه فاسدند و از تعبیر فساد سیستمی استفاده میکنند؛ این‌جوری نیست. درست است فساد کمش هم زیاد است. اما افراط و تفریط در همه‌ی زمینه‌ها غلط است. دستگاه‌های نظارتی با قدرت و چشم باز باید در میدان باشند؛ هم مجلس، هم قوه‌ی قضائیه، هم آحاد مردم مؤمن باید احساس وظیفه کنند و نقش ایفا کنند. راه‌های فساد را باید بست. 🔺️ در همین قضیه‌ی ارز و سکه، اگر مقابله با فساد بود، راه فساد بسته می‌شد. ۹۷/۵/۲۲ 💻 Khamenei.ir
🌐 رزمایش در شمال: نگاه اسرائیل به حزب‌الله از زاویه تکنولوژی و تاکتیک‌های جدید ➖به گزارش به نقل از جروزالم پست، 12 سال پس از آخرین جنگ بین اسرائیل و حزب‌الله، ارتش اسرائیل در حال رزمایش برای دور دیگری از منازعه با این گروه از طریق تکنولوژی و تاکتیک‌های جدید است. ➖گادی آیزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در بازدید از نیروهای حاضر در این رزمایش در شمال گفت: "پیشرفت قابل توجهی در توانایی‌های ما حاصل شده است. اگر به 150 کیلومتری اطرافمان نگاه کنید، تیپ یا واحدهایی به قدرتمندی این‌ها در توانایی‌هایشان نمی‌یابید." ➖نیروهای تیپ هفتم زرهی، تیپ گولانی، واحدهای مهندسی زرهی و سایر واحدها در این رزمایش که جنگ علیه مبارزان حزب‌الله را شبیه‌سازی می‌کند، تهدیدات جدید ایجاد شده از سوی دشمن را به پرسنل امنیتی اسرائیل آموزش می‌دهد. ➖یکی از افسران ارشد نیروی زمینی گفت: "دشمن تغییر کرده است و به همین دلیل ارتش نیز تغییر کرده است... اگر ما می‌خواهیم متفاوت بجنگیم باید متفاوت آمورش ببینیم." ➖بر اساس نظر این افسر ارشد، سربازان و فرماندهان باید قادر به مبارزه با دشمن در چهار جبهه باشند: زیر زمین، روی زمین، هوا و آنلاین. ➖این افسر ارشد گفت در حالی که دشمن توانایی‌های سایبری خود را افزایش داده است، ارتش پهنای باند اینترنت ارتش را تا 100 مگابایت و 100 مگاهرتز افزایش داده است و افزود قابلیت‌های جنگ الکترونیک ارتش، هم در جمع‌آوری اطلاعات و هم در حملات به‌طور قابل توجهی بهبود یافته است. ➖اگر در جنگ‌های پیشین، نیروها می‌توانستند دشمن را در مکانی واحد مجسم کنند، امروز تجسم حزب‌الله با مبارزانی که در عرض چند ثانیه می‌رسند و حمله می‌کنند و عقب‌نشینی می‌کنند، بسیار دشوارتر شده است. ادمین: حاج عمادمغنیه انقلاب اسلامی ایران ↩️ لحظه به لحظه بامسائل و مطالبِ تحلیلی ،سیاسی، امنیتی درون مرزی و برون مرزی 🌐 @kheymegahevelayat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 رهبر انقلاب خطاب به ملت: جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: 🔷️ آمریکا در ادبیاتش در نیم‌سال اخیر وقیح‌تر و بی ادب‌تر شده. قبلاً هم در حرفشان ادب دیپلماتیک را کمتر رعایت می‌کردند اما اخیراً در مواجهه با همه‌ی کشورها بی‌ادب‌تر شده‌اند. 🔷️ نمونه‌اش اینکه در هفته‌ی گذشته سعودی‌ها دو جنایت انجام دادند: حمله به بیمارستان و حمله به ۴۰-۵۰ کودک بی‌گناه. بچه‌ی ۸-۹ساله در خانه دارید؟ این مصیبت چقدر بزرگ است. دل آدم می‌لرزد. 🔷️ خب وجدان دنیا تکان خورد اما آمریکا چه کرد؟ به‌جای اینکه این جنایت را محکوم کند گفت ما با سعودی‌ها رابطه‌ی استراتژیک داریم. این بی‌حیایی نیست؟ همین کاری که رئیس‌جمهور آمریکا کرد که ۲-۳هزار بچه را از مادرهایشان چون مهاجر بودند جدا کرد و در قفس گذاشت؛ این جنایت در تاریخ سابقه دارد؟ 🔷️ آمریکایی‌ها اخیراً درباره‌ی ما هم بی‌شرمانه حرف می‌زنند. غیر از تحریم دو چیز دیگر را مطرح می‌کنند: یکی مسئله‌ی جنگ و یکی مذاکره. شبح جنگ را مطرح می‌کنند تا ترسوها را بترسانند. 🔷️ در مسئله‌ی مذاکره هم یک بازی پیش‌پاافتاده می‌کنند. یکی می‌گوید مذاکره با پیش‌شرط یکی می‌گوید مذاکره بدون پیش‌شرط. 🔺️ دو کلمه در این باره به مردم بگویم: جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد. این خلاصه‌ی حرف بود که همه‌ی مردم ایران بدانند. ۹۷/۵/۲۲ 💻 Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📛 آمریکا نقدها را گرفت و زیر وعده‌هایش زد؛ چرا باید با این دولت متقلب مذاکره کرد؟ 👇پاسخ رهبر انقلاب به این سوال که چه وقت می‌توانیم با آمریکا مذاکره کنیم 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: 🔷️ آمریکا، حال هم پیشنهاد مذاکره داده؛ اینکه مسئله‌ی جدیدی نیست، از اول انقلاب بوده است. ❔ چرا مذاکره نمی‌کنیم؟ ⚠️ آمریکایی‌ها فرمول مذاکراتی‌شان این است: 🔷️ چون آمریکایی‌ها متکی هستند به قدرت و پول، مذاکره را داد و ستد می‌دانند. 🔷️ آمریکا وقتی با یک طرفی می‌خواهد مذاکره کند، اهداف اصلی را مشخص می‌کند و از این اهداف یک قدم هم عقب نمی‌نشیند. 🔷️ آن‌ها از طرف مقابلِ مذاکره مطالبه‌ی امتیاز نقد می‌کنند و اگرچنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز امتناع کند، هیاهو و جنجال می‌کنند تا کم بیاورد. 🔷️ خود آمریکا در مقابل آنچه نقد می‌گیرد، چیز نقدی نمی‌دهد؛ فقط وعده‌ی قرص و محکم می‌دهد و با وعده، دلِ طرف مقابل را خوش می‌کند. 🔷️ مرحله‌ی آخر هم وقتی کار از کار گذشت و نقدها را گرفت، زیر همین وعده‌ها می‌زند. این روش مذاکره‌ی آمریکایی است. حالا با این دولت متقلب باید مذاکره کرد؟ 🔷️ نمونه‌ی واضح همین مسئله بود. تازه بنده خیلی سخت‌گیری می‌کردم. البته خطوط قرمزی هم که مشخص کردیم رعایت نشد. 🔺️ جمهوری اسلامی هر وقت به آن اقتداری برسد که فشار و هوچی‌گری آمریکا رویش تأثیری نگذارد، می‌تواند با آمریکا کند. امروز چنین چیزی نیست. بنابراین امام مذاکره با آمریکا را ممنوع کرد و من هم ممنوع می‌کنم. ۹۷/۵/۲۲ 💻 Khamenei.ir
افشاگری اطلاعاتی امنیتی امام خامنه ای: اینی که بهتون میگم تحلیل نیست ، خبر هست. برای اتفاقات دی ماه سال ۹۶ که چندنفری اومدن شعار دادند، آمریکا و اسرائیل و آل سعود ۳ سال وقت گذاشتند و پول خرج کردند. اما شکست خوردند. گفتند ، ۶ ماه دیگر ، یعنی مرداد ۹۷ امسال . که بازهم شکست خوردند.
خیمه‌گاه ولایت
به حاجی گفتم: +ولی چی ؟ _ خودت بیا تهران متوجه میشی... باید باهم بشینیم پازل های موجود و کنار هم ب
سری دوم قسمت شصت و سوم وقتی اصرار کردم به حاجی که بهم بگه ، مکثی کرد و گفت: _بیا تهران بهت میگم. +حاجی خواهش میکنم.. من الان اصلا حالم خوب نیست.. پس تو بیشتر حالم و خراب نکن.. بگو.. _دهنت و سرویس پسر.. هرکی و بپیچونم تورو نمیتونم..بیخیالم نمیشی حالا.. +حاجی بگو. لفتش نده.. _ببین عاکف، عطا یه اشتباه کرد و من فهمیدم.. فقط با یه اشتباه. +چه اشتباهی؟؟ _وقتی پی ان دی رو برد تحویل تروریستای توی تهران بده موقع قرار، وقتی رفت و سوار شد برای تحویل، یه خرده که گذشت ماشین تروریستا حرکت کرد.. خب عطا هم توی ماشین بود.. ما منتظر بودیم عطارو پیاده کنند.. عاکف جان باید خدمتت عرض کنم که وقتی عطا پیاده شد زیر چشمش و اون زنه که فامیلیش شمسیان بود، یه بادمجون کاشت، و انداختنش از ماشین بیرون. بچه های ما رفتن آوردنش اینجا. وقتی که بچه ها سوارش میکنن، قبل از بردن عطا به درمانگاه، میارنش اینجا توی خونه امنِ 034.. وقتی اومد میتونست بگه به کسی که قطعه رو تحویل دادم یه زن بوده و من و انداختن بیرون فرار کردن.. اما از دهنش در میره و میگه شمسیان قطعه رو گرفته و در رفته..این که اینطور گفت، من و عاصف یه لحظه، همدیگرو نگاه کردیم و با این حرفش که این فامیلی زنه رو از کجا میدونه از تعجب دهنمون باز موند.. ما خودمون تا اون لحظه نمیدونستیم با کی طرف بودیم اما عطا میدونست... من به روی خودم نیاوردم این حرف عطارو !! به بچه ها گفتم ببرنش بیمارستان.. بعد اینکه رفت، به عاصف گفتم تموم مکالمات خط عطارو شنود کنند و زیر نظر داشته باشنش توی همون بیمارستان.. قبل از بیمارستان بردنش وقتی دیدم عطا خودش توی مرکز ما همچین سوتی رو با زبون خودش داده و از دهنش فامیلیه زنه پریده ، شاخکام و شدیدا تیز کرد.. در صورتی که ما تا اون لحظه نمیدونستیم با چه کسی طرفیم، برای همین تصمیم گرفتم عطا رو با دست خودم، قشنگ بیارمش توی بازی و بزارم مثل یک مهره آزاد ولی سرگردان توی این پروژه بچرخه.. +خب چیکار کردی مگه؟ _ وقتی که عاصف و تیم عملیاتیش، شمسیان و زدن مجروح کردن، قرار بود ببرنش بیمارستان گروه 512 که بچه های ما اونجا بودن.. اما من گفتم ببرنش همون بیمارستانی که عطا برای اون ضربه ای که توسط همین شمسیان توی اون ماشینِ وَن، زیر چشمش خورد؛ بستریش کنن شمسیان و !! بهزاد و فرستادم بره فقط رفتارای عطارو زیر نظر بگیره.. عطا ظاهرا توی بیمارستان یه لحظه شمسیان می بینه که دارن میبرنش اتاق عمل تعجب میکنه و میاد سمت برانکاردش... وقتی هم که بردنش اتاق عمل، هر چند دقیقه یواشکی میومد دورو بر اتاق عمل میگشت.. نمیدونست زیر نظره.. به بچه هامون گفتم بزارید توی بیمارستان آزاد باشه و فقط زیر نظر بگیریدش قشنگ، تا دستمون پر باشه.. اونم به هوای اینکه کسی توی بیمارستان نیست قشنگ هرجایی میخواست میرفت... ما هم گذاشتیم خوب بازی کنه... به خیال اینکه ما نمیفهمیم..اما زیر نظر عوامل ما از دکتر و پرستارایی که اونجا مستقر بودند،، بود. همزمان متوجه شدم عطا میخواد بچه ی شیوا صادقی رو از طریق یه راننده تاکسی بدزده تا شیوا صادقی و تحت فشار قرار بده که مادرت و بکشن و تیم جاسوسی_تروریستی از مازندران سریعتر در برن و تا تو دستت بهشون نرسه و فقط جنازه مادرت و بگیری.. چون عطا میدونست تو به تیم تروریستی مورد حمایتِ خودش که مستقر در شمال بودن میرسی.. برای همین عطا این کارو کرد که تو نرسی و اونارو نگیری تا توی بازجویی نگن عطا با ما بوده و فرمانده عملیات این گروه جاسوسی_تروریستی بوده.. ماهم پیش دستی کردیم و مادر شیوا صادقی و بچش و آوردیم توی مرکز034 خودمون و الان طبقه پایین نشستن دارن آب پرتقال میخورن.... راننده تاکسی هم از عوامل منافقین بوده که عاصف دستگیرش کرد..هووووفففففف .. بسه عاکف بیا تهران بقیش و برات میگم.. +ممنونم.... امشب برمیگردم تهران... فقط باید برم بیمارستان تیر و از بازوم در بیارن... _کارات اونجا تموم شد ساعت اومدنتو بگو میگم از تهران هواپیمای (..........) بیاد مازندران، بعدش تو و مادرت و خانومت و با پرواز مخصوص بیارن تهران.. اینجاهم بچه ها میان دنبالتون و میارنتون خونتون. خونه خودت میری؟ +احتمالا آره. میرم خونه خودمون... اما اگه برم مادرمم میبرم خونه خودم. _باشه.. از حالا میگم بچه ها برن اونجارو حفاظت کنند.. تا چندماه بازم همینه. +باشه..یاعلی