eitaa logo
خیمه‌گاه ولایت
34.2هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
203 فایل
#کانال_رسمی_خیمه‌گاه_ولایت خیمه‌گاه ولایت وابسته به هیچ نهاد و حزبی نیست. ما از انقلاب و درد مستضعفین و پابرهنگان و مظلومان جهان میگوییم، نه از سیاست بازی‌های سیاسیون معلوم الحال. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر جهت ارتباط با ما👇 @irani_seyed
مشاهده در ایتا
دانلود
خیمه‌گاه ولایت
❇️ #مسئول_روابط_خارجی_سپاه_چگونه_به_شهادت_رسید 🔖 مقدمه 1️⃣ «#سید_محمد_صالح_قائم_مقامی_نجفی_الحسینی
🔖 بخش اول مشرق 🔰ماموریت شورای انقلاب به سید صالح 🔹همان چند ماه اول انقلاب ، شورای انقلاب به «سیدصالح» یک مأموریت دیگر داد که همراه با سید هادی مدرسی و علی شمس اردکانی که اولین سفیر جمهوری اسلامی در کویت بود، یک سفر منطقه‌ای داشته باشند به لبنان، کویت، لیبی، الجزایر و فرانسه برای تشریح انقلاب ایران. شخص امام حکم این ماموریت سید صالح را امضا کرده بود. بعد دوباره برادرم گفت کار ما در لبنان و فلسطین است، اینجا افراد زیاد هستند. 🔰عشق واقعی محمد صالح «آرمان فلسطین» بود 🔹عشق واقعی محمدصالح و همه ما «آرمان فلسطین» است، بدون فلسطین احساس می‌کنیم زندگی ما ناقص است.نام ، همه ما را به گریه می اندازد. سال 1968 که رخ داد احساس عجیبی در ما به وجود آمد. الان دوبار جلوی ندا اسم فلسطین بیاید گریه می‌کند. یعنی بچه‌های ما هم همچین نگرشی دارند. ما ممکنه سر خیلی مسائل اختلاف نظر پیدا کنیم اما سر فلسطین همه عقیده‌مان یکی است. همچنین به عشق خاصی داریم. البته ما قبل از دبیر کل شدن ایشان او را می‌شناختیم. 🔰تقید سید محمد صالح به مسائل شرعی 🔹محمد صالح خیلی به حساس بود. به خاطر موقعیت شغلی و مبارزاتش ، احساس می کرد نباید ریش بگذارد. رفت و از خدمت امام اجازه گرفت تا مشکل شرعی نداشته باشد. در آن سال ها ، در لبنان فسق و فجور بی‌داد می‌کرد. خانم محمدصالح وقتی در راه می‌رفت ازش می‌پرسیدند ببخشید شما اهل هستید؟ چون در حتی برای محجبه‌ها خیلی سرسری بود اما سوری‌ها حجاب خیلی دقیقی داشتند. هرکس او را می‌دید تعجب می‌کرد. خانمش گفت: نه. من اهل هستم. 🔰یک خاطره یک مرتبه در که در حال بودیم عده‌ای برادران ایرانی هم به ما پیوستند. محمدصالح خیلی به همه سفارش کرد که تا می‌شود با هم صحبت نکنید چون به خاطر لهجه های فارسی بچه ها لو می روند. گفت اگر هم لازم شد با رمز حرف بزنید. همین که افتادیم زیر آتش ، جلال‌الدین فارسی هول برش داشت و فریاد زد: محمدصالح! برادرم سریع خودش را رساند و گفت بابا لااقل با لهجه عربی صدا بزن، فارسی نگو! الان این ها می‌گویند مزدور ایرانی آوردند برای جنگ ما. ➖➖➖➖➖➖➖ ◀️ برای دریافت آخرین اخبار و اطلاعات از مسائل سیاسی و امنیتی ایران و جهان و مطالب ناب روز، در کانال خیمه گاه ولایت عضو شوید. را برای آگاهی دیگران، به دوستان و آشنایان و همکاران و خانواده خود معرفی کنید. ✅ http://eitaa.com/kheymegahevelayat
خیمه‌گاه ولایت
🔰تلاش #امام_موسی_صدر برای تغییر حکم شاه و نظر سید محمد صالح 🔖 بخش دوم 🔹محمد صالح اهل شوخی و مطایبه
🔰چه شد که بعد از سی سال دوباره فریاد زدم 🔖 بخش سوم 🔹محمد صالح نسبت به احترام به بزرگترها حساس بود.امام موسی آدم عجیب، عاقل، محافظه‌کار و اهل محاسبه ای بود. من تازه از آلمان آمده بودم و در منزل ایشان بودیم. امام موسی بالای ساختمان مجلس زندگی می‌کرد. قرار بود راجع به ایشان یک تصمیمی بگیرد. فکر می‌کنم سال 78 میلادی بود. در میان بحث به شدت عصبی شدم و صدا و الفاظم حالت جسارت آمیز گرفت. سیدمحمدصالح خیلی عصبانی شد و به من گفت این چه کاری است، ایشان جای پدر توست. چطور این کار را می‌کنی؟ این چه ادب و سیاستی است که هرچیز را به خاطر یک اختلاف نظر از بین می‌بری؟! 🔹از آن به بعد دیگر به بزرگتر از خودم بی‌احترامی نکردم تا این که اخیراً با دعوا کردم. او از من بزرگتر است اما من به خاطر عصبانی شده بودم. قضیه‌اش هم این بود که به مناسبت منزل آقای رحمانی مراسم بود. به ایشان گفتم من می آیم منزلت به شرط اینکه از این کسی نباشد. گفت: نه بیا فوقش فقط بیاید. هم بود، البته من ایشان را دوست دارم و به او احترام می‌گذارم. بعد از مدتی به جای دیدم آمد. وقتی او را دیدم داشتم از عصبانیت منفجر می شدم. 🔹یاد شعار «» افتاده بودم. رحمانی هی اشاره می‌کرد و می‌گفت: چته؟! گفتم: من دارم خفه می‌شم یا الان برای خودم اتفاقی می‌افتد یا به حرفی می‌زنم. پسرم کنارم نشسته بود، به او گفتم باید حرفم را بزنم و اگر نه دق می‌کنم. بلند شدم گفتم: آقای کروبی! امام یادت داد بگویی نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران؟! گفت: نه، چطور مگه؟ گفتم: پس چطور ساکت نشستی تا این شعار را طرفدارانت بدهند؟ 🔹سیدحسن از دور اشاره می‌کرد به من که آرام باشم اما به ایشان گفتم من با شما کاری ندارم حرف نزنید. سیدحسن می‌خندید!!! به گفتم اگر راست می‌گویی همین پس‌فردا 22 بهمن است، بیا در تظاهرات بگو «هم‌غزه، هم لبنان جانم فدای اسلام» تا من باورت کنم و اگر نه جزء هستی و خدا از تو ناراضی است. باید بیایی و با امام آیت‌الله خامنه‌ای عزیز بیعت کنی. همه گفتند: صلوات. اما من دیگر نماندم و آن جا را ترک کردم هرچه آقای رحمانی گفت بمان قبول نکردم. گفتم تا این آقا از این برنگردد و عذرخواهی نکند من با او در یک جا نخواهم نشست. 🔰مبارزه سید محمد صالح با بهایی‌ها خیلی سعی می‌کردند در برای خود نماینده داشته باشند اما برادرم سرسختانه مخالفت کرد و علیه آنها از شمال تا جنگ سختی را ایجاد کرد. تقریباً می‌شود گفت آن ها را نابود می‌کرد. آن هم فقط با بحث‌های منطقی، ساعت‌ها مباحثه می‌کرد، یک بار هم توهین یا فحاشی نمی‌کرد. این رفتارش برایم خیلی جالب بود. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را از به جهت آگاهی جامعه با دوستان و آشنایان و همکاران و خانواده خود به اشتراک بگذارید. ✅ @kheymegahevelayat 🌍 sapp.ir/kheymegahevelayat 🌍 https://www.instagram.com/kheymegahevelayat/
خیمه‌گاه ولایت
🔰چند جمله درباره دوست نزدیک من و برادرم ، یاسر عرفات 🔖 بخش چهارم 🔹اولین بار من سال 1967 وارد #دفتر
🔰و برادرم این گونه به شهادت رسید 🔖 بخش پنجم 🔹وقتی به برادرم گفت که شما در خیلی به درد انقلاب می خورید، محمد صالح برگشت به و شروع کردند به همراه بقیه گروه‌ها به سازمان دهی . 🔹آخرین گروهی که از ایران آمد لبنان به رهبری بود. او داشت برنامه‌ریزی می‌کردند که بروند جنوب لبنان برای و داشتند تعلیمات نظامی می‌دیدند. اخوی در روز 14 اسفند برنامه ای برای خروج از منزل نداشت اما آقای کنگرلو به جلسه با ایشان و هماهنگی با نیاز داشت. این شد که سید محمد صالح از خانه بیرون رفت و اول با فلسطینی ها جلسه گذاشت و بعد رفت و جلسه مفصلی هم آن جا داشت. 🔹ایشان از سفارت که بیرون می آید ، پشت فرمان ماشینش از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار می گیرند و به می رسند. این جنایت توسط و با دستور ، انجام گرفت. البته آن روزها با توجه به شرایط جنگ و مبارزه نتوانستیم این را ثابت کنیم. حقیقت این است که برای سید محمد صالح واقعا احساس خطر می شد و دوستان و همرزمان این اواخر ایشان را خیلی پرهیز می دادند از بیرون آمدن به تنهایی اما محمد صالح اجازه نمی داد برایش بگذارند. ، و حتی شخص از او خواسته بودند که اجازه بدهد برایش محافظ بگذارند اما سید صالح قبول نکرد و می گفت محافظ، در هنگام رسیدن مرگ به چه درد من می خورد؟ تازه جان خودش هم از دست می رود. مرگ هر زمان سر برسد باید رفت. 🔹پیکر برادرم سه بار شد. یک بار در ، یک بار در و یک بار در و در هر سه مرتبه ، صدها هزار نفر حضور داشتند. در تشییع او در بیروت یاسر عرفات ، ابوجهاد، ابوایاد و کلیه و شرکت کردند. یک تشییع مردمی و رسمی هم در سوریه و یک تشییع مردمی و رسمی هم در انجام شد که زدند و و و هم آمدند. 🔹سرانجام محمد صالح در به خاک سپرده شد. همیشه از ایشان به عنوان از او یاد می‌کنند که هم شهید ایران اسلامی، هم لبنان اسلامی، هم فلسطین اسلامی و هم عراق اسلامی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را از به جهت آگاهی جامعه با دوستان و آشنایان و همکاران و خانواده خود به اشتراک بگذارید. ✅ @kheymegahevelayat 🌍 sapp.ir/kheymegahevelayat 🌍 https://www.instagram.com/kheymegahevelayat/