خیمهگاه ولایت
#خاطرات_امیر_عبداللهیان #پارت_بیست_و_ششم چون همان حرفی که به مردم میزند، همان سیاستی است که جمهور
#خاطرات_امیر_عبداللهیان #پارت_بیست_و_هفتم
فشارهای روانی سهمگین بر دمشق
اوایل بحران، سوریه اوج فشار را تحمل میکرد. مخالفین بشار اسد که از حمایت های بزرگ مالی، تسلیحاتی، و تبلیغاتی ده ها کشور برخوردار بودند، برای سقوط دمشق برنامه ریزی ویژه ای داشتند. این فشار تنها در بعد نظامی نبود. در کنار حملات شدید نظامی، جنگ روانی برای درهم شکستن روحیه مردم سوریه هم به شدت جریان داشت.
مداخله گران خارجی و مخالفین، فشار زیادی روی دمشق وارد میکردند تا بی ثباتی و نا امنی این شهر را چندبرابر بزرگ نمایی و تبلیغ کنند. به این ترتیب تلاش میکردند بر روحیه نظامی ها، مقامات سیاسی، و مردم سوریه تاثیر بگذارند. در این یک سال اتفاقاتی در سوریه افتاد که هرکدام از آنها میتوانست برخی حکومتها را تا مرحله نابودی پیش ببرد.
نکته: همانگونه که پیش تر خدمت شما مخاطبان محترم خیمه گاه ولایت عرض کردیم، جمهوری اسلامی ایران یک تنه جلوی این نابودی را گرفت. با ایستادن مقابل 81 کشور که در راس آن آمریکا و انگلیس بودند.
برای مثال چند ده میلیون دلار به «ریاض فرید حجاب» نخست وزیر وقت سوریه، پیشنهاد کردند تا به عنوان معترض کشور را ترک کند. وسیله فرار او را هم فراهم کردند. 50 درصد مبلغ را نقد در داخل سوریه به او پرداخت کردند و 50 درصد دوم را وعده دادند در اردن، بعد از مصاحبه او علیه بشار اسد به او بپردازند. ریاض فرید به همراه خانواده اش در 16 مرداد 1391 از کشور سوریه خارج میشود و به اردن فرار میکند. بعد از ورود او به اردن از او میخواهند علیه بشار اسد مصاحبه کند، اما او میگوید باید قبل از مصاحبه نصف دوم پول را که قرار بود به او بدهند، پرداخت کنند. به او جواب میدهند پول بیشتری در کار نیست، مهم این بود از سوریه بیرون آمدی، راه برگشتی نیست و او را تهدید میکنند که اگر مصاحبه نکند برایش مشکلاتی ایجاد خواهد شد.
در موارد دیگر معارضین به یک افسر میان رده ارتش 700 هزار یورو پیشنهاد میکردند تا از ارتش جدا شود.
ارتباط تروریستها و رژیم صهیونیستی
قبل از سال 1389 تصور غالب که درباره سوریه و مخاطرات پیش روی نظام سیاسی آن وجود داشت این بود که احتمال دارد کشورهایی تلاش کنند با استفاده از روش های نرم یا از طریق کودتای آرام و بی سر و صدا وضعیت سوریه را تغییر دهند. اما در ابتدای بحران نشانه هایی مبنی بر ورود تروریست ها از سراسر دنیا به داخل سوریه آشکار شد و بعد از آن اطلاعاتی به دست آمد که نشان میداد برخی کشورهای منطقه با ذوق زدگی در صدد ویرانی سوریه و تغییر نظام سیاسی این کشور هستند.
به این ترتیب روز به روز تصویر واقعی تری از تحولات و مسیر آن در اذهان شکل گرفت. برای بازیگران سیاسی که تروریستها را وارد این کشور میکردند، سرنگون بشار اسد و فروپاشی و تجزیه همزمان سوریه و عراق بخشی از یک برنامه ریزی بزرگ بود. اهداف اصلی آنها در لایه های پیچیده تری قرار داشت. آنها به جریانی مثل جبهه النصره ماموریت دادند تا در منطقه جولان سوریه مستقر شود. این منطقه در جوار مرزهای رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار دارد.
اسراییلی ها با رهبران جبهه النصره توافقاتی کردند و امکانات فوق العاده ای در اختیار این گروه گذاشتند تا امنیت مرزهای رژیم صهیونیستی را از داخل خاک سوریه تامین کند. از بندهای اصلی این توافقات، به رسمیت شناختن رژیم اسراییل بود. اگر آن گروه این بند را میپذیرفت بندهای بعدی توافق هم به امضای صهیونیست ها میرسید.
به این ترتیب جبهه النصره بخشی از نیروهایش را در جولان مستقر کرد تا مانع هرگونه تعرض به مرزهای رژیم اسراییل بشود.
متقابلا اسراییل تعهد کرد به غیر از تامین تسلیحاتی و مالی، نیروهای جبهه النصره را که در سوریه مجروح میشدند، از طریق جولان به داخل سرزمین های اشغالی فلسظین منتقل و مداوا کنند. صهیونیست ها برای این کار نزدیک مرز جولان سوریه بیمارستانی صحرایی برپا کردند و در صورت نیاز افراد مهم این گروه تروریستی را با هلی کوپتر به بیمارستان های تل آویو و شهرهای دیگر فلسطین اشغالی منتقل و معالجه میکردند.