▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. #صباحا_و_مساء 🎵 روایت ششم: خطبه‌ی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در بازارِ کوفه... #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

#ماه_محرم #عاشورا دست بالا رفته ی علی را پنهان کردند که سر بالا رفته ی حسین آشکار شد... #بحق_زینب_کبری_سلام_الله #اللھم‌عــــجل‌ݪوݪیــــڪ‌اݪفــــࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴 #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

🏴 #طرح | در کربلا چه گذشت... نوزدهم محرم الحرام | حرکت کاروان اسرا به سمت شام 🔹در این روز اهل بیت سیّد الشّهداء علیه السّلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند. 🔺وقایع نگار روزانه محرم #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

🏴تحيا النفوس على ضريحك ان اتت لتدق بابا للمكارم مشــــــــــرعا #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

Heydari Mohammadieh Board of Bala Square Nayin. Mohammadiyeh Muharram1445 هیئت حیدری محمدیه میدان بالا روز عاشورا بماند به یادگار تشکر از عزیزانی که در روز عاشورا در تهیه فیلم‌ های ماندگار با خیمه حیدر همکاری کردند اقای محمد قربانی محمدی آقای متین گرگیان محمدی #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

اطلاع رسانی هیئت حسینیه و سقاخانه ابوالفضلی عاشورکاه بسمت حسینیه ابوالفضلی پادرخت محمدیه پنجشنبه ساعت ۲۱ همه دعوتبد. #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

رســيده قافله ، نزديكيِ خرابه ، حسين ! خودت بگو كه من اين چند گام را چه كنم ؟ 😭 #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

مراسم سوم و هفت مرحوم‌ سید حسین رضوی در حسینیه عاشورگاه محمدیه برگزار شد. شادی روح مرحوم فاتحه مع الصلوات #پیام_مفاخر_نایین #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

مرغ دلم راهی قم می‌شود در حرم امن تو گم می‌شود عمه‌ی سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک #یکشنبه_های_فاطمی #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

امام صادق علیه‌السلام: حســــین‌‌ خون قلبش را در راه خـدا بخشید تا بندگان را ازجهالت وگمراهی نجات دهـد #حب_الحسین #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

امشب اهل حرم به خرابه می‌رسند. روضه شب بیستم محرم حسینیه حیدری محمدیه میدان بالا #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

نحوه‌ی ‌اسارت ‌اهل‌ بیت امام حسین علیه السلام ✦ حضرت بقیةالله الاعظم عجل‌الله‌فرجه‌الشریف می‌فرمایند: ▪️ ای جد بزرگوارم فراموش نمی کنم آن هنگام را که پس از شهادتت افراد خانواده ات را مانند بردگان اسير کردند و زنجير آهنين به آنها بستند و آنها را بر فراز شترانِ تندرو بی‌سرپوش و فاقد محمل با کمال بی‌احترامی سوار نمودند  که پوست صورتشان از شدت گرمای سوزان سوخت، آنها در بيابان ها و راه ها حرکت داده شدند،  دست هايشان را به گردن هايشان بستند و در کوچه ها و ميدان ها عبور دادند واي بر آن مردم گنهکار و بی شرم. 📚 بحارالانوار ج۹۸ زیارت ناحیه مقدسه و المزار الکبیر #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

آرامش شب نصیب کسانی باد... که دعا دارندادعا ندارند نیایش دارند نمایش ندارند حیادارندریاندارند رسم دارنداسم ندارند... #حال_خوب #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

تقویم شیعه #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

امشب کربلا #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

20 محرّم 1 ـ دفن بدن جُون در کربلا بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1) جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت : ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جون با خود فکر کرد : من کجا و این خاندان کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : «اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... . 2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115. #رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر

✅ تقويم روز