eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب Haider's tent
474 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
13.4هزار ویدیو
78 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 شروع۹۷ رسانه هیئات رسانه مجازی مساجد اطلاع رسانی هیئات #نایین_محمدیه ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
گدای کوی تو هستم مرا مران ز درت  گداییم در این خانه بوده درد سرت به خاکبوسی این خانه کرده ام عادت  به جان مادرتان وا مکن مرا ز سرت  گناه بال و پرم را شکسته کاری کن  دوباره جا بده من را به زیر بال و پرت  گناه چشم مرا کور کرد و گوشم کَر عنایتی بنما بر گدای کور و کرت  ببین چه میکشم از دست نفس أمّاره جدا نموده مرا از دعای هر سحرت  قبول، من بدم اما تو سر به راهم کن بده اجازه که باشم همیشه دوروبرت  بگو به فاطمه امشب صبا پیامم را  که کرده ام همه شب روضه خوانی پسرت  صدای مادرت از دور میرسد ای وای خدا کند که نبیند تن جدا زسرت : 💔 وقتی خودِ خدایِ جهان، خونبهایِ توست دولتسٙرایِ مـا حــرمِ توست آنقدر قابلی که ، مشغولِ روضه های تو و بچه هایِ توست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بهشت رضوان محمدی
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه سر بازار شما زجر کشیدن دارد دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند به سر بام حرم میل پریدن دارد رخ یوسف اگرم هرچه که زیباست ولی چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد من شفا یافته ی دست شما بودم وبس شکر باذکر حسین قلب تپیدن دارد همه زوار تو بی دل شده بر میگردند که نیازی دلشان بر تو شدیدا دارد هر کجا مینگرم عکس حرم میبینم این در خانه ی عشق است دویدن دارد دم محشر که حسین بن علی وارد شد حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد بدنی بی سرو پر زخم فدایش جانها کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد الکی نیست که زینب سر خود میشکند دیدن روی شما سینه دریدن دارد : 💔 فُطْرُسْ پَرَش شکست و شفا دادی و پَرید من که دلم شکسته چه خاکی به سَر کنم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بهشت رضوان محمدیه نایین
مینویسم با عطش امشب غزل بر بوریا مینشینم یاد شاهِ بی مثَل بر بوریا یاد آن شبها که آمد اشک-ریزان نورِ ماه تا بپوشاند تنش را با زُحل بر بوریا سینه ی تیرِ سه شعبه خورده اش را ضجّه زد آفتاب افتاد وقتی بی خلل بر بوریا با دعای خواهرش راهی شد آهسته سه روز ظهرگاهان یک نسیم از روی تل بر بوریا شد اذانِ مغرب و افتاده پیش قتلگاه تکه تکه حضرتِ خیرالعمل بر بوریا غرق در خون است از نامردی صیادها اهل عالم! نیست جای شیرِ یل بر بوریا خوب شد برداشتند از روی خاک و ریختند پیکر صد پاره اش را لاأقل بر بوریا اینچنین شد که ملائک لطمه زن در کربلا روضه میخوانند از روز ازل بر بوریا : 💔 ای کشته ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی ست که تا روز ابد بر جگر ماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزاداران حسینیه حیدری محمدیه میدان بالا : 💔 ای کشته ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی ست که تا روز ابد بر جگر ماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یا بسوزان در میان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را آدم شوم بهتر شوم بنده ی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن جای آن راهم بده در خانه ات نوکر شوم من قیامت پیش رو دارم که گریه میکنم وای اگر آنروز عریان وارد محشر شوم هرعذابی هست باشد من تحمل میکنم نه نمیخواهم که ننگ آل پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من گر که یک لحظه جدا زین در شوم من از اول خاک بودم خاک نعلین پس خدا نگذار تا روزی که هستم زر شوم ای گنهکاران، گرفتاران، علیکم بالنجف دارم امشب میروم در محضرش قنبر شوم امشب میاید کربلا پیش کاش من هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بُنَیَ دشنه دست از حنجر تو برنداشت حق بده از داغ ذبحت دم به دم مضطر شوم : 💔 دردم زیاد هست و شفایم زیارت است من طالب شفای توأم ای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
درد دادم که بدانید دوائی هم هست اینقدر زود نرنجید شفائی هم هست من که نزدیکترم از رگ گردن به شما پس چرا حرف شما حرف جدائی هم هست به درِ بسته نخورده است کسی پیش کریم به گنهکار بگوئید خدائی هم هست دستتان بند شده پیش همه الّا من یادتان رفته مگر شغل گدائی هم هست من غریبم چقدر بین خودیهای شما بینتان باز مرا گوشه ی جائی هم هست؟ گوش کردم همه ی حرف شما را آن وقت یادتان رفته سحرگاه و دعائی هم هست ز شما هیچ گناهی نزده سر مثلاً مثلاً بین شما خرده حیائی هم هست فاطمه سوخت که آتش نرسد بر احدی فاطمه هست اگر روز جزائی هم هست وحشت قبر ندارید بگوئید حسین خوف اگر هست نترسید رجائی هم هست هر شب جمعه بیایید حرم... منتظرم آی دنیازده ها کـرببلائی هم هست : 💔 شب جمعه ست و کمی بر دل زارم بنگر مرغ دل، میل پریدن به حریمت دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بهشت رضوان محمدیه
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سروپا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکره ی کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین همه را بین فغانش به خدا می بخشند : 💔 در جوار حرمش هرکه دعاگوست، بگو جای ما در وسط صحن  فقط گریه کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
چگونه زار و پریشان دل رباب نباشد فرات باشد و در خیمه گاه آب نباشد به پیش چشم خودم دست و پا زدی و نمردم برای زینب از این سخت تر عذاب نباشد خراب گشت گلویت به دست خنجر کندی چگونه هر دو جهان بر سرم خراب نباشد نشد که چادر خود را به روی تو بکشانم تن برهنه ی تو زیر آفتاب نباشد نشد خودم که بمانم نشد تو را ببرم من برای خواهر تو حق انتخاب نباشد بخواب عزیز که خوابانده ام بناتِ حرم‌ را ولی بدون تو زینب به فکر خواب نباشد سوار ناقه ی عریان شدن که کار زنان نیست اگر که مرد نباشد، اگر رکاب نباشد خدا نیاورد اصلا برای هیچ غیوری سر مخدره اش کاملا حجاب نباشد خدا کند قدحی را که ریخت روی سر تو گلاب باشد عزیز دلم شراب نباشد : 💔 سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان سپردمت به غبار به خارهای مغیلان سپردمت به هر آنکس که بود، اما تو... سپردیم به که رفتی؟ به دلقکان به کنیزان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
سلام و عرض ادب در صورت تمایل و برای حمایت ودل گرمی از ما منت بزارید دوستان حیدری خود را به خیمه حیدر معرفی کنید . https://eitaa.com/emamhoseinhedari
سلام و عرض ادب در صورت تمایل و برای حمایت ودل گرمی از ما منت بزارید دوستان حیدری خود را به خیمه حیدر معرفی کنید . https://eitaa.com/emamhoseinhedari
سلام و عرض ادب در صورت تمایل و برای حمایت ودل گرمی از ما منت بزارید دوستان حیدری خود را به خیمه حیدر معرفی کنید . https://eitaa.com/emamhoseinhedari
سلام و عرض ادب در صورت تمایل و برای حمایت ودل گرمی از ما منت بزارید دوستان حیدری خود را به خیمه حیدر معرفی کنید . https://eitaa.com/emamhoseinhedari
سلام و عرض ادب در صورت تمایل و برای حمایت ودل گرمی از ما منت بزارید دوستان حیدری خود را به خیمه حیدر معرفی کنید . https://eitaa.com/emamhoseinhedari
قسم که میزند این دل عجیب شور حسین دل شکسته ی من را نریز دور حسین بگیر گوش مرا و بیاورم در راه مرا کنارِ خودت وصله کن بزور حسین سیاه رویی من را ببخش آقا جان بتاب تا که شوم نو نوارِ نور حسین مرا به وقت تولد چنین سفارش شد که مشقِ زندگی ات گشته تا به گور حسین آتش جان است، السلام علیک دوباره زائرتانم ز راه دور حسین میانِ روضه شنیدم که نوکری می گفت نبود جایِ تو در گوشه ی تنور حسین : 💔 هر کجا می روم آقا به تو برمیگردم باز کن در که گدایِ آمد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
قلبم برای صحن تو پر در می آورد هر روز، کوله بار سفر در می آورد تا ساعتی بحال خودش می کنم رهاش در بین زائران تو سر در می آورد از زیر پای خیل زیارت کنندگان دائم به جای خاک، گهر در می آورد از بین گرد و خاک کف صحنِ کربلا نابرده رنج، گنج وَ زر در می آورد در پیش تندبادِ بلاهای روزگار با ذکر سپر در می آورد این ذکر عجب گریه آور است اشک از نهادِ سختِ حَجَر در می آورد این دائم البکاءِ تو تلخی ندیده است از اشکِ شور، قند و شکر در می آورد تاثیر داغ توست، اگر داد میزنم الحق که روضه هات، جگر در می آورد صبرم زیاد هست، ولی تو قبول کن دوری ز کربلات، پدر در می آورد : 💔 چون شمع سحرگاه مرا کشته‌ ی خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست مرا به غیر خودت دست هیچ کس مسپار کسی شبیه خودت فکر بنده‌های تو نیست نه اشک مانده برایم، نه ناله‌های سحر چه کرده‌ام که دلم شامل عطای تو نیست دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس خودت بگو چه کنم با دلی که پای تو نیست مرا به می‌بخشی وگرنه بنده‌ی تو لایق سرای تو نیست چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را چگونه درک کنم ماتم حسین تو را به غیر روضه پی کار دیگری نروم که من شناخته‌ام عالم حسین تو را تو خواستی که من از روز اول عمرم به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست به عالمی ندهم مرهم حسین تو را به نوکریه خودم افتخار خواهم کرد چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را : 💔 دوست دارم که فقط غرق غمت باشم و بس یک ی دیگر، حرمت باشم و بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدر ناله زدم تا که پناهم دادی بی‌رمق بودم و تو قدرت آهم دادی کور بودم که مرا روضه‌تان داد شفا با همین اشک چه نوری به نگاهم دادی همه‌جا رفتم و خوردم به در بسته حسین فقط آخر که رسیدم به تو راهم دادی خیر دنیای منی آخرتم هم با توست به همه خیر رساندی و به ما هم دادی من زمین خورده‌ام اما تو بلندم کردی روی خوش باز به این روی سیاهم دادی آنقدر پیش خدا دست تو باز است حسین لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی : 💔 خوش بحال زائرانی که حرم را دیده اند سهم ما هم یک و کلی آرزو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته و دلگیرم از عالم به تو رو میزنم تا دلم پُر میشود از غم به تو رو میزنم دردمندم، بغضهایم در گلو سنگین شده باز میخواهم کمی مرهم، به تو رو میزنم من گدایی وقت نشناسم، حلالم کن حسین هر زمان، هر ثانیه هردم به تو رو میزنم زحمتت دادم به جایش عزّتم دادی مدام هم بدهکارم به لطفت، هم به تو رو میزنم توبه آوردم، قبولش کن که بین روضه ها پا به پای حضرت آدم به تو رو میزنم    هست احسانِ تو از عهد قدیم و در حرم دست بر کهنه ترین پرچم به تو رو میزنم اشکهایم را ببین، شبهای جمعه بیشتر آرزوی دارم به تو رو میزنم : 💔 ‏خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
ست بیا چشم دلت باز نما پرگشا تا حـرم عشـق، تو پرواز نما مرغ دل را بنشان داخل بین الحرمین به حسین بن علی عشق خود ابراز نما برو و یاد غـم کن تو زیارت به دلـی غـم زده آغاز نما شب جمعه ست یقین فاطمه هم کرببلاست دل خود با دل پر از غمش همـراز نما سر به ی مولا بنه و زاری کن اوست ،تو هم نوکـری احراز نما تا بگـیری تو بـرات نظـر بر حـرمـش اشکـهـا ریز و نیاز خودت ابـراز نمـا : واجب تر از نماز شبم روضة الحسین جالب تر از بهشت برین جنة الحسین باشد قرار و وعـده ی عشـاق کــربلا شبهای جمعه نیمه ی شب قبة الحسین سلام عليكم و رحمة الله،